فیلوجامعه‌شناسی

مسیریابی هفتگی در خط اصول گرایی؛ هفته چهارم آبان نود و سه

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


•    در هفته پر خبر گذشته، (۱) «انبوه سوگ‌های متوالی در مصائب مرتضی پاشایی»، (۲) «مادر شهید خلبان عباس بابایی»، (۳) «مجید بهرامی»، (۴) «بابک قربانی»، (۵) «نافرجامی امیدها به قهرمانی بهداد سلیمی»، و همچنین، (۶) «استمرار مذاکرات هسته‌ای»، (۷) «بررسی رأی اعتماد به دکتر دانش آشتیانی، وزیر پیشنهادی علوم و معرفی دکتر محمد فرهادی به عنوان نامزد جدید»، (۸) «حوادث قدس اشغالی»، (۹) «مسائل اطراف آلودگی هوا و بنزین وارداتی»، (۱۰) «وخامت قیمت نفت و وضع طلا و سکه»، (۱۱) «تغییرات در انتخاب و اختیارات وزیر دادگستری»، (۱۲) «تصمیمات در شورای عالی فضای مجازی»، (۱۳) «داعش و تحولات عراق و سوریه»، (۱۴) «تحولات در صدا و سیما»، و بالاخره، (۱۵) «ادامه تحرکات انتخاباتی اصلاح طلبان»، جملگی، مهم‌ترین مسائل مورد توجه در مطبوعات کثیر الانتشار بود.
•    مع الوصف، تحلیل محتوای مطبوعات کثیر الانتشار، علاوه بر نتایج فوق، نشان می‌دهد که موضوعات دیگری نیز در سطح مهم یا بسیار مهم، هدف توجه طبقه متوسط شهری بوده‌اند: (۱۶) «دانشگاه آزاد»، (۱۷) «دریاچه ارومیه»، (۱۸) «حماسه سوسنگرد»، (۱۹) «پیش نویس لایحه احزاب در دولت»، (۲۰) «آغازهای بین المللی شدن بورس ایران»، (۲۱) «اعلام آمادگی بورس برای آزادسازی سهام عدالت»، (۲۲) «مراسم یادمان قربانیان سوانح رانندگی»، و (۲۳) «معضل و رکود در امر کتاب و کتاب خوانی و کتاب فروشی».

░▒▓ مسیریابی ها
•    هفته گذشته، هفته پر غمی برای جوانان این ملت بود. مرتضی پاشایی که در این چند ماه آخر بیماری، برای مردمش، عمیقاً مغموم، خوانده بود، و در آخرین پرده، پدرش نیز مردم را در ماه محرم به نوحه مکشوف حضرت علی اکبر علیه السلام میهمان کرد، درگذشت. در غم او، هنرمندان و خواننده‌ها و روشنفکران قدیم و جدید حضور کم رنگی داشتند، ولی جوانان، بسیار آمده بودند. در کنار این تشییع عظیم، نفس تشییع غریبانه مجید بهرامی که او هم جوان مرگی از تئاتر بود، غم دیگری برانگیخت. بابک قربانی نیز، کشتی گیر برنده مدال طلای بازی‌های دو هزار و ده گوانگجو که پس از قتل خودکشی کرده بود نیز، بر ابعاد غم و پرسش از وضع و حال مغموم جوانان افزود. همه چیز جور بود، که حضور دور از انتظار بهداد سلیمی و واگذار کردن عنوان قوی‌ترین مرد جهان، قوز بالای قوز شد. ضمناً در همین هفته، حاجیه خانم فاطمه خوئینی، مادر شهید محبوب خلبان عباس بابایی نیز درگذشت که او نیز به واسطه فرزندش، شفقت و تأثر بسیاری را برانگیخت و آن نیز بر غم جوانان وطن افزود. هفته مغمومی بود، مانند لحن همه آلبوم‌های مرتضی پاشایی.
•    با درز اخبار مربوط به مذاکرات اتمی در مسقط عمان، و همچنین زمزمه‌های آغاز دور پایانی گفتگوها در وین، جهت گمانه‌های مذاکرات، به تمدید تا اسفندماه تغییر کرد. با اظهارات تند رئیس جمهور دکتر حسن روحانی، معلوم شد که امریکایی ها به بهانه نتایج انتخابات اخیر در امریکا، صحنه بازی را به هم زده‌اند و همه چیز را به روز اول دور تازه مذاکرات برگردانده‌اند؛ توضیح این که روز اول دور تازه مذاکرات در دولت یازدهم، بسیار عقب تر از آخرین روز مذاکرات «آلماآتی» بوده است. از این قرار، دریادار علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در اظهارات نسبتاً تند دیگری در کنار اظهارات تند رئیس جمهور، خط قرمزهای قاطعی حول دو موضوع ترسیم نمودند. ایشان فرمودند: «لغو تمامی تحریم ها و برخورداری از حقوق قانونی NPT، باید در هر توافقی لحاظ شود». در مجموع آن چه امروز، به نظر می‌رسد این است که حاصل مذاکرات طی یک سال اخیر و چهار ماه آتی، یحتمل این خواهد بود که ایران در حصر تحریم ها شکافی ترمیم ناشدنی ایجاد کرده است، بویژه آلمان و کشورهای حاشیه‌ای اروپایی را با خود همراه ساخته است، امریکا را مسؤول مستقیم شکست در مذاکرات جلوه گر ساخته است، و از همه مهم تر، پس از وقفه‌ای کوتاه در واکنش به عدم توافق در مذاکرات، برنامه هسته‌ای خود را تمام و کمال از سر می‌گیرد. در این شرایط، همه نیروهای سیاسی داخلی به تبعیت از آیت ا... سید علی حسینی خامنه‌ای، مقام معظم رهبری، به تیم مذاکره کننده اعتماد دارند، به آنان علاقمندند و برای موفقیت آن ها در این مصاف دعا می‌کنند.
•    بازی دولت در رأی اعتماد به وزیر علوم، بی گمان مصارف متعدد داخلی و خارجی، و بویژه انتخاباتی دارد. از یک سوی، به نظر می‌رسد که دولت با جلوه گر ساختن تقابل خود با مجلس بر سر وزیر علوم، می‌خواهد به طرف خارجی چنین وانمود کند که او هم در داخل بی مخالف نیست و او هم مانند امریکایی ها باید پاسخ منتقدان را بدهد. از سوی دیگر، اصرار بر گزینه اصلاح طلب، برای عالی مقام دکتر حسن روحانی، مصرف انتخاباتی محرزی دارد، و این اصرار، نهایتاً با معرفی دکتر محمد فرهادی وزیر بهداشت دولت اصلاحات، مجدداً ثابت شد. به هر تقدیر، اصلاح طلبان از سال ۱۳۷۶ تا کنون، سیطره خود بر وزارت علوم را گسترش داده‌اند و حتی در طول دولت‌های نهم و دهم هم این سیطره را به طرق گوناگون حفظ کرده‌اند. در نتیجه، مواجهه محافظه کارانه با این وزارت خانه آن را سهم اصلاح طلبان می‌داند، غافل از این که حضور اصلاح طلبان رادیکال در این وزارت، و وزارت آموزش و پرورش، طی این قریب بیست سال، منشأ اصلی ناآرامی‌های اجتماعی و سیاسی کشور بوده است. وانگهی، این دو وزارت خانه از جمله نا کارآمدترین وزارتخانه های کشور هستند. به هر تقدیر، اقدام به خانه تکانی اساسی در این دو وزارت خانه از ضرورت‌های اساسی این کشور است که همت گماشتن به آن، قدری دل شیر و خاطر فارغ از مبارزات انتخاباتی می‌خواهد که علی الاصول دولت‌های انتخابات محور و معتدل (بخوانید متوسط  الحال)، کمتر پیش می‌آید که این دو خصلت را در خود جمع کنند.
•    در هفته گذشته، به رغم توقف کامل تولید بنزین داخلی و وابستگی کشور به بنزین وارداتی، و تبدیل این موضوع به یکی از نقاط ضعف تیم مذاکرات اتمی، همچنان حال هوای تهران و شهرهای بزرگ بد بود. زنگ ورزش در مدارس لغو و فعالیت بدنی در مهدهای کودک ممنوع شد، و دولت، همچنان پاسخگوی جنجال بنزینی-انتخاباتی-اعتدالی خود نیست.
•    بالاخره، در این هفته، سمیناری برای تشریح مفهوم مبهم «اعتدال» تشکیل شد، تا کلمه‌ای که مردم در انتخابات نود و دو به آن رأی ندادند، در مبارزات انتخاباتی عالی مقام دکتر حسن روحانی هیچ نقشی نداشت، و در وبگاه انتخاباتی وی، و در برنامه‌های منتشر شده موسوم به «دولت تدبیر و امید»، حتی یک مورد استفاده از کلمه «اعتدال» رؤیت نشد، را به عنوان مطالبه مردمی متبلور، به پیام انتخابات نود و دو تحمیل کنند. «اعتدال» به معنای «میان حالی»، به مفهوم «نه این نه آن گری»، به معنای «ضدیت با کار اصولی»، به مفهوم «تعارض با قاطعیت در مقابل مستکبران داخلی و خارجی»، چیزی هست که روشنفکران آماده‌اند تا در پوستین انتخابات نود و دو فرو کنند، همان طور که در سال ۱۳۷۶، با واژه «اصلاحات»، همین سنخ تحریف را در پیام انتخاب مردم روا داشتند. گمان ندارم که پیام مردم در بزرگداشت شکوهمند انتخابات روز جهانی قدس، سیزده آبان نود و سه، و مراسم تشییع پیکر شکوهمند آیت الله مهدوی کنی، مرتضی پاشایی و حاجیه خانم فاطمه خوئینی/بابایی، این مفهومی باشد که روشنفکران باز می‌خواهند به کت ما فرو کنند. مردم ایران، در طول تاریخ خود، پخته‌تر و سال خورده‌تر از آن بوده‌اند که به این سبک «اصول گریزی»، «میان حالی»، و در واقع، «بی حالی و بد حالی» روشنفکرانه به نام «اعتدال» تن دهند و دل خوش کنند. آن ها با آرامش و شکوه، راه خود را می‌روند، و روشنفکران، طبق معمول غافلگیر خواهند شد، همان طور که در این هفته غافلگیر شدند. این مردم، صراحت، حق طلبی، عدالت خواهی، تدبیر، پایبندی، اصالت، صبوری، آرامش، نجابت، یکرنگی، و ایثار می‌خواهند، نه میان حالی و بی حالی و بد حالی و برج عاج نشینی و روشنفکر مآبی.

•    پنجشنبه هر هفته، مسیریابی هفتگی در خط اصول گرایی را پیگیری، و نظرات خود را به دفتر روزنامه منتقل فرمایید. سپاس.
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.