فیلوجامعه‌شناسی

”مرور نکات آموزشی در فعالیت سیاسی“/۲۴/ چابک سازی در تدوین استراتژی سیاسی

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ طرح مبحث
●    زمانی، عناوین «اصلاح طلبی» یا «اصول گرایی»، عناوین مناسبی برای یک فعالیت سیاسی جذاب بودند.
●    یک زمانی جذاب بودند...
●    یک زمانی جذاب بودند...
●    در رقابت‌های سیاسی، گروه‌ها عناوین ثابتی برای خود می‌جویند؛ عناوینی مانند «اصلاح طلبی» و «اصول گرایی»؛ عناوینی که علت انتخاب آن ها از سوی مردم شود. آن ها با این کار، در پی ایجاد مزیت‌های رقابتی ثابتی برای خود هستند و بودند.
●    ولی...
●    ولی، در شرایط عمیقاً متحول شونده دنیای امروز، این اصرار بر ایجاد و حفظ مزیت‌های رقابتی که زمانی مزیت رقابتی «بود»، دردسر ساز است.
●    تازه می‌خواهند «نسل دوم اصلاح طلبی / ندا» و «نسل سوم اصلاح طلبی / نسا» را هم بسازند! این نوع تعصب ها به عناوین دردسر ساز است و گاهی از دیدگاه مردم مضحک هم می‌شود.
●    اصرار بر عنوان «اصلاح طلبی» یا «اصول گرایی» که «یک زمانی» غیریت هایی نسبت به هم می‌ساختند، از اصرار ناکارآمد و دردسر سازی بر می خیزد، ولی واقع آن است که این دو گانه، دیگر بیانگر بحث‌های واقعی در بدنه جامعه نیستند، و دو گانه «اصول گرایی» / «اصلاح طلبی» بیشتر دو گانه ای میان نیروهای عمل کننده سیاسی قدیمی است، نه دو گانه واقعی مطالبات اجتماعی. با گسترش جامعه شبکه‌ای، افکار و سبک ها و مطالبات، لاینقطع زیر و رو می‌شوند، و شعارهای رقابتی سیاسی نمی‌توانند ثابت بمانند.

░▒▓ شرح مبحث
●    اغلب، چارچوب ها و ابزارهای تدوین استراتژی که امروزه، به کار گرفته می‌شوند، مبتنی بر این ایده هستند که مزیت رقابتی پایدار و دیرپایی را برای تشکل به وجود آورند، و بنیادی‌ترین مفهوم در تدوین استراتژی رسیدن به مزیت رقابتی پایدار است که در همه تشکل ها رواج یافته است، ولی، آیا در فضای دائماً دگرگون شونده فعلی، در جهان و در حوزه داخلی، چنین امری امکان پذیر است؟
●    ریشه این آسیب در آن است که نه فقط در سازمان‌های سیاسی، بلکه در اغلب سازمان‌های موجود، بین سه بخش، تمایز و شکاف و جدایی وجود دارد: (۱) استراتژی فنی و تخصصی سازمان ها، (۲) نوآوری و تحقیق و توسعه، (۳)  ارتباط با مخاطبان و مردم.
●    بخش اصلی سازمان سیاسی، بخش تدوین و تبیین و اجرای استراتژی فنی و تخصصی سازمان سیاسی است، و دو بخش دیگر، یعنی نوآوری و تحقیق و توسعه، و همچنین، ارتباط با مخاطبان و مردم، به مثابه بخش ها و دستور کارهای الحاقی نگریسته می‌شود.
●    این فهم جداکننده بین استراتژی از یک سو، و نوآوری و مخاطب سنجی در سوی دیگر، نمی‌تواند همگام با زمینه اجتماعی در حال رقابت سریع و دگرگون، دوام آورد و به پیش برود. سرعت دگرگونی‌های جدید، منسوخ شدن سریع راه حل ها و افزایش سطح توقع مردم، فرصت کافی و زمان مکفی در استفاده از ابزارهای قدیمی و رایج در تدوین استراتژی را نمی‌دهد و معمولاً، در چنین رویکردی، استراتژی ها مرده به دنیا می‌آیند.
●    در نتیجه، شتاب سرسام آور تغییرات و فقدان نوآوری بهنگام و سردرگمی سیاستمداران و نهایتاً ترس از شکست، سیاستمداران را وادار به تکرار تجربه‌های گذشته می‌کند، و رهبران تشکل ها به صورت عادت یا عدم درک درست هم چنان متکی به ابزارهای قدیمی که از گذشته به ارث برده‌اند، هستند.
●    جالب بودن این موضوع در آن است که همه به پیچیدگی اوضاع و پر ابهام بودن آینده‌های نزدیک و میان و دور باور دارند؛ ولی، کماکان به دنبال «استراتژی‌های بلندمدت» هستند که نمی‌تواند وجود خارجی داشته باشد، این موضوع در شرایطی اتفاق می‌افتد که لزوم نیاز به رویکرد جدید مثل روز برای همه بازیگران سیاست روشن است.
●    متأسفانه، به رغم این که رهبران تشکل ها، شرایط محیطی پر از ابهام و غیر قطعی سیاست جهان را درک کرده‌اند، ولی، اصرار زیادی بر استفاده از رویکردهای مرسوم و قدیمی تدوین استراتژی دارند. این اصرار، حتی، در زمانی استمرار می‌یابد که افول مزیت‌های رقابتی تشکل کاملاً مشهود است و هم چنان دیده می‌شود، و پافشاری و اصرار در این مقوله، جز هزینه برای ناکامی بهره دیگری نخواهد داشت. فی المثل، اصلاح طلبان، در حالی که در عمل بویژه پس از سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت و خصوصاً در حمایت بی‌محابا از دولت یازدهم، مهم‌ترین رویارویی ها را با رویه‌ها و اصول اصلاح طلبی، یعنی وفاداری به صندوق رأی، جوان گرایی، و غیریت با محافظه کاری را صورت داده‌اند، هنوز بر حفظ عنوان «اصلاح طلبی» اصرار دارند، و این وصله‌ها چقدر ناجور به نظر می‌آید؟ تازه می‌خواهند «نسل دوم اصلاح طلبی / ندا» و «نسل سوم اصلاح طلبی / نسا» را هم بسازند!

░▒▓ در مقابل...
●    در مقابل، تشکل‌های سیاسی باید بر چابکی و سرعت خود برای رسیدن به مزیت‌های جدید تأکید کرده و بر افزایش فراوانی این مزیت ها برای استفاده کوتاه مدت، تمرکز کنند. رویکرد جدید شیوه‌های تبیین استراتژی، ایده مزیت رقابتی پایدار که سیاستمداران پایه گذاری راهبردهای خود را بر مبنای آن بنا نهاده‌اند به شکل وسیعی به چالش کشیده است. این رویکرد به مثابه یک پارادایم ظهور کرده و تأکید بر متوقف شدن روش‌های جاری دارد و دیدگاه مزیت رقابتی ناپایدار و گذرا را به عنوان جایگزین معرفی می‌کند.
●    فضای نوین فعالیت سیاسی چنین تعریف می‌شود: «فرصت‌های بسیار، بسیار، بسیار اندک در زمان‌های بسیار، بسیار، بسیار کوتاه و هر چه زمان به جلو می‌رود به تعداد این بسیارها هم در فرصت، و هم در زمان افزوده می‌شود». با این تعریف از فضای سیاست، هیچ تشکلی، فرصت استفاده از مزیتی در طولانی مدت را ندارد و باید به جای آن، تعداد بیشتری مزیت هر چند در زمان‌های کوتاه به دست آورد.
●    این شیوه نوین، مبتنی بر تفکر استراتژی با فرضیات نوین و دیده بانی دائمی از محیط و عملکرد مناسب تیم‌های پیشتاز در هر فعالیت سیاسی قابل وصول است. آن ها برای برنده شدن و موفقیت در زمان‌هایی به مراتب زودتر از رقبا فرصت‌های استفاده از مزیت‌های رقابتی ناپایدار و گذرا را قدر دانسته و با چالاکی آن ها را از آن خود می‌کنند. و هر چه این فرصت یابی بهنگام و سریع تر انجام شود فاصله با رقبا نیز معنی دار خواهد شد.
●    در رویکرد «مزیت رقابتی چابک و گذرا»، برای برنده شدن در محیطی بی ثبات و غیرقطعی که همه در آن غوطه خورده‌ایم، به سیاستمداران توصیه می‌شود چگونه از موفقیت‌های کوتاه مدت و گذرا به صورت سریع و قطعی بهره برداری کنند. در نگاه فوق، ساختارها و سیستم‌های قدیمی و کاملاً منسوخی که سیاستمداران برای کسب حداکثر ارزش از مزیت رقابتی به آن ها متکی هستند، بسیار ترسناک و ناکارآمد قلمداد شده است. ارتباط بین نوآوری و استراتژی تبدیل به جریان اصلی در استراتژی سیاسی شده است، و برنامه ریزی اکتشاف محور را به عنوان یک عنصر کلیدی در مجموعه ابزارهای استراتژیست ها معرفی کرد.
●    مزیت رقابتی در زمان شروع هر موج سیاست، باید با سرعت، کشف، و مورد استفاده قرار گیرد، یعنی، کار استراتژیست ها کشف فرصت راهبردی در زمان شروع موج جدید است. سودمندترین نقطه در روند تکاملی یک مزیت، شکننده‌ترین نقطه آن محسوب می‌شود. هر تشکلی بتواند هوشمندی بیشتری در تشخیص نقاط شکاف وضع موجود رد به آینده را کشف کند، و در به کار گیری این تشخیص، بهترین مزیت ها را بیافریند و این مزیت ها قبل از افول جای خود را به مزیت بعدی بدهد مطمئن باشد که شانسی برای باختن نخواهد داشت و به زندگی خود ادامه خواهد داد.
●    در چنین رویکردی، «تشخیص فرصت»، بزرگ‌ترین مهارت در فعالیت سیاسی است؛ رویکرد جدیدی که شروع شده است حول سه محور و ناظر بر مزیت رقابتی، نوآوری و تغییر سازمانی همساز با محیط است، و در مسیر ادغام و ترکیب با یکدیگر جهت خلق ارزش به طور پیوسته قرار گرفته‌اند.
●    تغییر در انتظارات از استراتژی و جایگزینی مزیت رقابتی ناپایدار و گذرا با مزیت رقابتی پایدار، رویایی شاید چالش برانگیز و ترسناک به نظر برسد چیزی که شما نمی‌توانید مدام به یک مزیت دل خوش کرده و فرصت‌های جدید استفاده از مزیت‌هایی که تفاوت را هر چند کوتاه ایجاد می‌کند اصل قرار دهید، و مانند کسی که از عرض رودخانه از روی الوارهای مختلف عبور می‌کند و به محض احساس فرو رفتن الوار زیر پا باید به الوار محکم دیگری پرش کرده و به آن متکی شود و با تکرار این کار بتواند از رودخانه‌ای به عرض زندگی عبور کند و در سیل رودخانه گرفتار و نابود نشود.
●    این فرآیند با ریسک بالا و با ترس‌های بزرگ همراه است. غلبه بر این ترس نیاز به یک باور نو اندیشانه و روحیه قوی و نو آور دارد، و مهم‌ترین ابزارش هم همراهی و اتحاد فعالان سیاسی با یکدیگر و با چنین رویکردی است، آمادگی منابع انسانی برای چنین شرایطی می‌تواند موفقیت را به شکل اعجاب انگیزی به ارمغان آورد (توأم با اقتباس‌های آزاد از پرویز نصرتی).

●    ادامه این مباحث را در همین پاورقی‌ها دنبال کنید...
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.