فیلوجامعه‌شناسی

هـ۸ـشت تز در فرجام رویارویی کهن سالان با جوانان

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ قضیه
■    در هفته دولت، سه وزیر به عنوان وزرای برگزیده اعلام شدند؛ بهداشت، خارجه، و نفت.
■    خب؛ در مورد وزارت بهداشت، انتخاب رتبه نخست، کاملاً قابل درک و شایسته لایک بلیغ است.
■    ... ولی، در مورد دو وزارت دیگر، و خصوصاً آخری، و خصوصاً آخری، و خصوصاً آخری، این انتخاب، بیشتر نحوی رویارویی با افکار عمومی و پرسش‌های فراگیر و بی پاسخ در فضای سایبر و غیر سایبر، بدون ادای هر نوع توضیحی تلقی شد.
■    این اعلام رتبه در کابینه، را می‌توان نحوی دفاع تمام قد رئیس جمهور از وزارت نفت، پرونده کرسنت و در استمرار اظهارات رئیس جمهور در جلسه رأی اعتماد به وزارت نفت است که «اگر زنگنه دو هفته نباشد، من نمی‌توانم وزارت نفت را اداره کنم».
■    همه این ها درست در حالی است که پرسش‌های کرسنتی در میان مردم و در فضای سایبر به اوج رسیده است. در این شرایط و در این فضای پر ابهام، حرکت دولت روی خط ابهام، و انتخاب وزیر مربوطه به عنوان وزیر برتر، موجد ابهام افزون است.
■    آن چه درک دولت را در ارتباط با زمینه اجتماعی دشوارتر می‌کند، فضای بسته طرح ابهامات است؛ درست پس از تهاجم هولناک و بی سابقه «به جهنم»، واکنش مجدد رئیس جمهور به منتقدان در کنفرانس مطبوعاتی هفته دولت، نیز نامتعارف بود: «اگر کسی بخواهد لباس زیبای نقد را به تن کنه و عمل تخریب انجام بده، ما اون لباس رو زود از تنش درمی آریم و به مردم معرفی می‌کنیم؛ می گیم این لباس، لباس واقعی نیست و تقلبی است».
■    به نظر می‌رسد نحوی سوء تفاهم نسبت به منتقدان که عمدتاً جوانان فعال در فضای سایبر هستند، رخ داده است، و دولت در زمینه فکری درستی پیش نمی‌رود. خب؛ جوانان سؤال دارند، و طرح این سؤالات ابداً به مثابه «تخریب» نیست.

░▒▓ ریشه یابی قضیه
■    به نظر می‌رسد، ریشه و زمینه مهم سوء تفاهم بین مدیران کهن سال عصر سازندگی و اصلاحات از یک سوی، و جوانان منتقد در سوی دیگر، در مورد روش‌های خلاق نسل جوان برای طرح پرسش ها و حل مسائل خود است. در محور این روش‌های خلاق، نحو خاص ارتباط متقابل جوانان در دنیای سایبر قرار دارد.
■    از دیدگاه مدیران دیرینه‌سال عصر سازندگی و اصلاحات، نسل جوان، سؤالات زیادی می‌پرسد، و آن قدر این سؤالات زیاد است که انگار مشغول «تخریب» دولت هستند. حضور فعال نسل جوان در محیط سایبر، مستلزم سطحی از عطش اطلاعات است، که با مکانیسم قطره چکانی دیرینه‌سالان انطباق ندارد. کل گفتار جماعت جوان مشهور به «دلواپس» در مورد ماجرای پرونده هسته‌ای این بود که دیرینه‌سالان، در مورد حساس‌ترین مذاکرات صد سال اخیر اطلاعاتی به ملت نمی‌دادند و نمی‌دهند، خصوصاً وقتی که وزیر خارجه کشور طوری اظهار نظر می‌کند که انگار آماده است تا کشور را تسلیم متخاصمان کند، وقتی می‌گوید: «امریکا با یک بمب می‌تواند تمام سیستم دفاعی ایران را از کار بیندازد». خب؛ این نگران کننده است. با در نظر گرفتن پیشینه تاریخ این کشور، این نگران کننده است.
■    حقیقت این است که نسل جوان یک ماشین یادگیری و پردازشگر اطلاعات واقعی است؛ آن ها به ابزارهایی مجهز هستند که با کارآیی فوق‌العاده‌ای اطلاعات را جمع آوری، پردازش، طبقه بندی و تفسیر می‌کند، و به سرعت متوجه قطعات مفقوده پازل اطلاعات دولت می‌شوند، و این از نظر دولت مردان «عجیب» و حتی «مخرب» است، و از این قرار است که به رئیس جمهور احساس «تخریب» دست می‌دهد. این در حالیست که این جوانان، بسیار بسیار بسیار بیش از دولت جوان پیشین، مراعات حال این دولت کهن‌سال را می‌کنند و به اصطلاح خودشان، در مقایسه با دولت جوان احمدی نژاد، بسیار کمتر به این دولت «گیر می‌دهند»؛ با این حال، شرایط برای مدیران کهن سال عصر سازندگی و اصلاحات، آن قدر قریب است که نمی‌توانند همین سطح ملاحظه کار از پرسش مطایبه آمیز را تحمل کنند.
■    دیرینه‌سالان عصر سازندگی و اصلاحات، با تعجب، وقتی به سبک آتشین و سریع تعامل نسل جوان پراطلاعات را ملاحظه می‌کنند، احساس می‌نمایند که آنان در حال رسیدن به کمد و باز کردن یک قوطی کاملاً جدید از کرم ها هستند، و با این ترتیب، هراسان و تا حدی از روی انفعال، از در حمایت تمام قد از پاشنه آشیل دولت برمی آیند، و وزارت نفت را یکی از سه وزارت موفق خود اعلام می‌کند؛ وزیری که از روز رأی اعتماد مشکل داشت، متهم به سوگند دروغ شد، اظهاراتش در مورد این که در پرونده کرسنت سخنی از جریمه ایران نیست اشتباه از آب درآمد، و... . چرا دولت باید اینچنین از در حمایت از این وزیر درآید؟ معلوم است که دولت تصور درستی از مخاطبان خود و فضای اجتماعی که در آن تنفس می‌کند ندارد.
■    نسل جوان در خط سرعت فیبر نوری متولد شده است، و عادت دارد که تاریخ را به یک تصویر زنده تبدیل کند. آن ها کل تاریخچه پرونده کرسنت را در یک MP3 قرار می‌دهند و بین خود مبادله می‌کنند و یک حادثه تاریخی که گمان می‌رفت به تاریخ سپرده شده است را به یک رویداد زنده بدل نموده‌اند. این چنین، شاید دولت احساس تخریب شدن بیابد، ولی واقع آن نیست.
■    نسل جوان، کودکان بازی‌های ویدئویی و رایانه‌ای هستند؛ آن ها با استفاده از واژه پردازهایی که با آن، کلمات، جملات و پاراگراف ها را می‌توان به نحوی برق آسا خلق کرد، تصحیح نمود، مرتب کرد، عقب و جلو انداخت، و به سهولت و با یک علامت «سه گوش و دو ضلع»، بازنشر کرد و به اشتراک گذاشت، از سوی مدیران عصر سازندگی و عصر اصلاحات، به «تخریب» متهم می‌شوند، ولی واقع آن است که منطق روزگار ایجاب می‌نماید که اطلاعات «کرسنت»، «رسوخ» کند و به طرزی که بدواً «تخریب آمیز» به نظر می‌رسد، گسترش می‌یابد و مورد مقایسه و تفسیر واقع می‌شود.
■    آن چه هدف سوء تفاهم واقع شده است، صرفاً سرعت عملکرد این نسل جوان است، نه تخریب سازمان یافته. فی المثل، پدیده «دکتر سلام»، اعجاب کارگردان باسابقه را برمی انگیزد که چطور شما تمام راش‌ها و قطعات قابل استفاده سریال‌های پر بیننده را برای انطباق به منظور خود آماده و حاضر جواب دارید؟ در حالی که از نظر جوانان سازنده این پدیده، با وجود نرم افزارهای تشخیص گفتاری، تولید آرشیو پشتیبان برای «دکتر سلام»، ابداً کار دشوار یا تهدید «تخریب آمیز»ی نیست. این اصلاً توطئه نیست. این، تنها یک پردازش چند روزه بر روی فیلم ها با استفاده از نرم افزارهای تشخیص گفتاری است، همین... همین... همین... . این چنین است که درست بعد از رسوایی «به جهنم»، و به سرعت، این جوانان به قطعه‌ای از یک فیلم دست می‌یابند که در آن، پزشکی که دقیقاً پیراهن بنفشی زیر روپوش سپید بی‌دکمه به تن دارد، به جوان لرزانی که بر تخت دراز کشیده فحاشی می‌کند و می‌گوید: «چته! عین سوسک پیف پاف خورده داری می‌لرزی! این حشره بی خاصیت، فکرش جای دیگس داره رنج می کشه»، و سپس در واکنش به این وضع و حال، هنرپیشه مشهور و جوان دیگر، درست همان چیزی را که «دکتر سلام» احتیاج دارد می‌گوید: «دکتر! این بنده خدا رنج می‌بره واسه این که باهاش بد حرف می‌زنی خدا وکیلی»، و جالب تر آن که پاسخ پزشک بنفش پوش هم دقیقاً همان است که باید باشد. او برمی گردد و می‌پرسد: «چند کلاس درس خوندی؟!». این اصلاً یک توطئه و تخریب نیست. واقع آن است که این جوانان با استفاده از رایانه، قادر به انجام هفته‌ها یا ماه‌ها کار، در چند ساعت هستند، همین... همین... همین... .
░▒▓ تفصیل بیشتر مطلب...
░▒▓ تز اول
■    نسل جوان در طبقه متوسط شهری، با محصولات رسانه‌ای بزرگ شده‌اند که پیشتازان فضا، و مردان و زنان عجیب و غریب را برای آنان به نمایش می‌گذارد، و آن ها را کم و بیش نسبت به امور مطلق به تردید می‌افکند. آن ها حتی، به اموری که به نحو تاریخی یقینی تلقی می‌شدند، دچار ابهام گردیده‌اند؛ اموری مانند فضا و زمان. آن ها نسل شک ورزی هستند.
■    سرعت و وسعت تغییرات تکنولوژیک در طول عمر کوتاه هر یک از این جوانان، تکان دهنده است، و به تبع این دگرگونی ها در تکنولوژی یا فرهنگ مادی، مؤلفه‌های فرهنگ معنوی آنان نیز دچار اغتشاش ژرف گردیده است. نسل جوان، زیاد چیز عجیب می‌بینند.

░▒▓ تز دوم
■    نسل جوان در طبقه متوسط شهری، به رغم نسل پیش از خود، مسائل را زیادی از هم تفکیک می‌کند، و بدین ترتیب، می‌تواند از خود در برخی مسائل و موضوعات سلب مسؤولیت کند. از این قرار، این نسل در قبال سیاست، خونسردتر به نظر می‌رسد. این چنین است که از سوی نسل پیشین، قدری «کارشکن» یا «بی وفا» تلقی می‌شود.
■    عدم تحقق وعده‌های سیاسی، که بخشی از آن گریز ناپذیر، و بخشی از آن هم کژکارکرد دموکراسی و مناسک ناجور انتخابات پر از وعده تلقی می‌شود، این وضع را تشدید کرده است.

░▒▓ تز سوم
■    نظر به حضور در این دنیای عمیقاً دستخوش تغییر، نسل جوان در طبقه متوسط شهری فرصت‌های کمتری برای توسعه ارتباطات طولانی مدت با نهادهای پایدار داشته است.
■    برای آن دسته از جوانان که طی دو دهه اخیر به تهران و سایر متروپل ها مهاجرت کرده‌اند، مسأله غامض تر است. چرا که آن ها به نحو مضاعفی درگیر سستی در ارتباطات محلی، همسایگی، و خویشاوندی، و زوال سنت ها و مزمزه های آزادی‌های ولنگار ناشی از ضعف نظارت اجتماعی و قلت ارتباطات آشنا و بین فردی هستند. آن ها در شرایط پر مخمصه‌ای گیر افتاده‌اند. این جوانان مهاجر، ارتباطات تعریف شده قبلی با نهادهای سنتی را از دست داده‌اند، و طبیعتاً از مرجعیت‌های اجتماعی و سیاسی پیشین فاصله گرفته‌اند.

░▒▓ تز چهارم
■    به دلایل مذکور، فضای غالب در جوانان طبقه متوسط شهری، تنوع زیادی در شرایط خانوادگی، گزینه‌های سبک زندگی، تمایلات جنسی، تصورات از جنسیت مردانگی و زنانگی، گرایش‌های سیاسی و دینی، انگاره‌های قشربندی و طبقات اجتماعی، و از لحاظ سایر ارزش ها و هنجارهای  اجتماعی، متحمل می‌شوند. آن ها به دشواری، و بدون الگوها و دانشی اطمینان بخش، متکفل تصمیم گیری‌های دشوار و آنی در زندگی خود هستند.
■    وحشت ناشی از دست به گریبان شدن با بحران‌های اقتصادی و سیاسی پیش بینی نشده، بیماری‌های ناشناخته، گروه‌های بزه کار، و طرد شدن شیرینی اولیه آزادی‌های شهر را در مذاق آن ها تلخ می‌کند، خصوصاً که آن ها نمی‌دانند که با این وجوه غامض زندگی در شرایط مدرن چه باید کرد.

░▒▓ تز پنجم
■    استراتژی نسل جوان در برخورد با چنین دنیایی مشحون از تردید و احتمالیت، اغلب، مطایبه و بازیگوشی است. مطایبه تقریباً با همه چیز؛ از موسیقی گرفته تا سیاست. همان طور که موسیقی آن ها قاطی پاطی و به هم ریخته است، نحو برخورد آن ها با سیاست هم یا کلاً بی تفاوت، و یا مشحون از مطایبه و قاطی پاتی است.

░▒▓ تز ششم
■    علی الظاهر، و آن چنان که در ترکیب محافظه کارانه و پیرمرد دولت یازدهم، به نحوی دراماتیک، آشکار و شدید پیداست، واکنش سیاست مداران پیشین و مدیران قدیم، به این وضع و حال نسل جوان، محتاط و از سر بی اعتمادی بوده است، و ظاهراً آن ها باور دارند، نسل جوان، در کل، گرفتار ناپایداری و ناتوانی در تشکیل سازمان ها و اقدامات مصمم و ماندگار است.
■    خب؛ این قدری درست است؛ اما در واقع، این خصلت مطایبه، تحرک و دیونیزوس وار، در اغلب موارد، گزینه‌ی اجتناب ناپذیر آن ها برای تسهیل انطباق با شرایط عمیقاً دگرگون شونده بوده است.

░▒▓ تز هفتم
■    در مقابل، نسل جوان، مشتاق پیدا کردن محیط‌های فعالیت است که از ارزش‌های او استقبال کند، و در عین حال، خود این سازمان ها به قدر کافی متحرک و فعال باشند تا ظرفیت تحرک قابل ملاحظه این جوانان و این روزگار را داشته باشد. عدم انطباق نسل قبلی و همچنین نهادهای مخلوق آنان، با این ضوابط، باعث شده است که سهم جوانان در ساخت آینده به نزدیک صفر تقلیل یابد. با همه این احوال لحن دولت مردان نیز با این جوانان بد است و مثلاً ، وزیر مورد بحث، به نحو برخورنده و ناراحت کننده‌ای خود و همقطارانش را ژنرال و مدیران جوان پیشین را گروهبان می‌شمرد. رئیس جمهور هم از «به جهنم» و «درآوردن لباس منتقدان» سخن می‌گوید. این شرایط، جوانان را عصبانی و پرخاشگر خواهد کرد، و با استمرار این رویکرد در دولت یازدهم وقوع شرایط دشواری مانند آن چه در هفتاد و شش، به عنوان واکنش کوبنده جوانان رخ داد، محتمل الوقوع است. از این زاویه دید، رفتار دولت یازدهم با جوانان، غیر مسؤولانه و غافل به نظر می‌رسد.
■    نکته این جاست که در مورد این نسل جوان، باید مواجهه دقیق و متعادلی داشت؛ بدین معنا که باید ضمن به رسمیت شناختن ارزش‌های آنان، و حتی شتاب‌های ماهرانه آن ها، سرعت‌های نامتعادل آن ها را با طمأنینه تسکین داد. در این صورت، معلوم خواهد شد که نسل جوان می‌تواند و توانسته است نحوی وفاداری عمیق را نسبت به پیشینه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود نشان دهد. نمونه چنین برخوردی با نسل جوان را می‌توان در هیأت‌های دینی، مساجد، بسیج، اردوهای جهادی، و... مشاهده کرد. جاهایی که کوشیده‌اند تا ظرفیت‌های مثبت جوانی را با پختگی‌های دینی تلفیق کنند. این موقعیت ها، بی گمان، موفق‌ترین موقعیت‌هایی بوده‌اند که افراد در سنین جوانی توانسته اند در آن موقعیت ها، خودی نشان دهند.

░▒▓ تز هشتم
■    به این ترتیب، اصرار دارم که نسل اول انقلاب، باید توقع وفاداری منطقی از جوانان داشته باشد، و نخواهد که جوانان، چاپلوسانه، بدون ملاحظه مقتضیات روزگار و حتی با رویگردانی از اصولی که خود انقلابیون هم در دوران شباب به آن پایبند بودند، برخی چهره‌های انقلابی پیشین را که امروز به اعمال غیر انقلابی برای حفظ موقعیت خود متشبث می‌شوند، تحمل کنند. آن ها نباید واکنش حق طلبانه جوانان را «تخریب» قلمداد کنند.
■    یک راه برای فایق آمدن به چالش «نسل جوان» شاید این باشد که روی آن ها دوره‌هایی از سرمایه گذاری و میدان داری اعطا شود، تا آن ها ضمن اعطای تحرک خود به اجتماع، با مسائل عملی مواجه شوند، و احتیاط بیشتری را چاشنی کار خود کنند. موقعیت‌های کوتاه مدت می‌توانند زمانی را برای نسل‌های جوان پدید آورد تا از «ظرفیت»های آنان در مقاطع مشخص که نیازمند دقت بیشتر و بازدهی افزون تر است استفاده کنند. از این قرار، راهبران سیاسی جامعه، باید نسل جوان را لااقل در پروژه‌های با نتایج نهایی ملموس به کار بگیرند. بدین ترتیب، هم جامعه از کیفیت بالای کار جوانان بهره مند می‌شود و هم قاعده هضم را مراعات کرده است، و هم به این جوانان فرصتی برای پختگی بخشیده است.
■    برای نسل جوان دشوار است که با این «ظرفیت»ها، بیش از این، نیمکت نشینی اختیار کند. آن ها استحقاق آن را دارند که احساسی واقعی و ملموس از مشارکت در کشور داشته باشند. با این بی اعتمادی ها و طردها، نسل جوان، به درون گعده‌های نسلی که با ظرفیت‌های فردی آنان انطباق دارند پناه می‌برد.
مأخذ:تسنیم
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.