فیلوجامعه‌شناسی

روحانی و ما و تکلیف گروه‌های سیاسی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ قضیه
•    رئیس جمهور، جناب دکتر حسن روحانی، طی روزهای اخیر، و در اولین سال‌گرد انتخاب خود، مکرراً به حاشیه‌های «نود»ی رفته‌اند، و این وضع، مایه نگرانی است؛ چرا که ایشان، به عنوان شخص دوم کشور که از قضا، پرچم اعتدال را نیز حمل می‌کنند، باید از خویش سعه صدر و پختگی بیشتری نشان دهند.
•    در مقابل، منتقدان و «دلواپس‌ها» که مشکل شخصی با جناب رئیس جمهور ندارند، و بیش از هر منافعی به ثمره خون شهدا می‌اندیشند و از هدررفت آن دلواپس‌اند، با طمأنینه و برهان، استمرار نقدورزی خویش را تضمین می‌کنند.
•    به رغم حرکت منضبط و منطقی منتقدان، جناب رئیس جمهور، سبیل افراط را می‌پیمایند، و این، بیش از آن که در بدو امر به نظر می‌رسد، «خطرناک» است، چرا که اندکی افراط نزد نخبگان، «می‌تواند دامنه‌ی این افراطی‌گری در بدنه‌ی هواداران را به جاهای بسیار حساس و خطرناکی برساند که گاهی خود نخبگان هم نمی‌توانند آن را جمع کنند». این تبعات را از تیتر برخی روزنامه‌های اصلاح‌طلب که در استقبال از تندروی سابقه طولانی دارند، می‌توان دید. رئیس جمهور، باید با توجه به این تیترها مواضع غیر اعتدالی خود را اصلاح فرمایند. ایشان با خروج از اعتدال چیزی به دست نمی‌آورند.

░▒▓ تبصره
•    این حوادث، که در ادامه رویدادهای سال‌های پیش، و در استمرار معضلات دوران صدارت عظمای رئیس جمهور‌های قبلی روی می‌دهد، در درجه اول، ما را به شکر وا می‌دارد که تز ولایت فقیه از ابتدای انقلاب، مکرر در مکرر، به داد «دموکراسی» نارسای مدرن رسیده است، و ملت ما را به یک «جمهوری» و «پولیتی» برازنده و بالغ و حکیمانه نایل کرده است.
•    ولایت فقیه، در مواردی مکرر از این دست، استمرار و ثبات را در عین پویایی و چرخش نخبگان، و در کنار اعتماد مردم برقرار داشته است. حضور یک فقیه جامع الشرایط در رأس ساختار حکمرانی، که به لحاظ اخلاقی و شخصیتی متکی بر دانش عمیق و حکمت اسلامی است به علاوه آن که مجهز به ملکه تقوا و پرهیزگاری است، به کشوری که آماج حوادث گوناگون («حوادثی که بعضی از آن‌ها می‌توانست یک ملت را، یک نظام را از جا بکند، می‌توانست یک کشور را دچار دریای طوفانی‌ای بکند که ندانند چه می‌کنند و چه باید بکنند ،همین طور که می‌بینیم در بعضی از کشورهای همسایه‌ی‌مان») قرار گرفته است، آرامش می‌بخشد. «این کشتی استوار، در طوفان‌های مختلف، اندک اضطرابی پیدا نکرد».

░▒▓ از یک دید وسیع‌تر...
•    این وضع، صرف نظر از مسائلی که برای کشور پدید می‌آورد، یک آسیب‌شناسی بلندمدت را هم در ذهن‌های تحلیل‌گر فعال می‌کند؛ این که جریان‌های سیاسی باید ساز و کارهای مناسب‌تری برای خلق و مجرب ساختن نخبگان سیاسی هوشمند و پرهیزگار و اخلاقی و فرهیخته و حکیم و پخته و پرطمأنینه و با سعه صدر داشته باشند تا بتوانیم بهتر استمرار انقلاب را تضمین نمایند.
•    من نمی‌خواهم سیاه‌نمایی کنم، یا بگویم وضع ما از دموکراسی‌های مدرن امروز دنیا بدتر است. بله؛ دموکراسی در امریکا و فرانسه و انگلستان و ایتالیا هم رهبرانی چون جرج دبلیو بوش جونیور و سارکوزی و تونی بلر و سیلویو برلوسکونی رو می‌کنند. واقع آن است که دموکراسی‌های مدرن، استعدادهای شگرفی در به صدارت رساندن افراد متوسط الحال دارند، و بخش مهمی از فلاکت‌های مردم امروز جهان از این روست. این که سیاست‌مداران بزرگ در قیاس با متوسط الحال‌ها در دموکراسی‌های مدرن، شانس بیشتری برای صعود دارند، مورد تردید نیست. ولی برای یک حکومت انقلابی مثل حکومت ما که درگیر یک انقلاب مداوم برای فایق آمدن به نظام ناعادلانه جهانی است،  توقع می‌رود که رؤسای جمهوری که کمتر برای ملت حاشیه درست کنند و هزینه‌های کمتری به بار آورند، به قدرت برسند.
•    یکی از اصلی‌ترین وظایف و شاید مهم‌ترین تکلیف سیاست‌مداران، توسعه نسل بعدی فعالان سیاسی است. مهم‌ترین نکته این است که همیشه نگه داشت و نیز توسعه استعدادهای جدید، بسیار ارزان‌تر از حفظ وضع موجود به رغم فقدان کانال‌ها برای رشد استعدادهاست. اگر جریان‌های سیاسی در جذب فعالان جوان، هضم ایده‌های جدید آنان، آموزش این فعالان، و از همه مهم‌تر انتقال اخلاق و بصیرت سیاسی به ایشان،  به قدر کافی فعال عمل نکنند، در آینده، کشور با یک اظهار نظر نابجای آنان هزینه‌های سهمگین و هولناک پرداخت خواهد کرد.
•    گروه‌های سیاسی، همواره باید برنامه‌های توسعه منابع انسانی بلند مدت و چند ساله تدوین کنند که موجب پرورش نیروهای با استعداد و با پتانسیل بالا شود. هدف، رشد و ارتقای افراد است به نحوی که چشم‌انداز وسیع‌تری نسبت به سازمان داشته باشند.
•    در این‌جا، مقدمتاً توصیه‌هایی در خصوص نحوه اجرای چنین برنامه‌هایی مطرح می‌کنیم تا در آینده این مباحث حیاتی و مهم را بسط دهیم:

░▒▓ نکته اول
•    مطلب اول این که، اصرار به جذب فعالان سیاسی جدید، ابداً به معنای خروج تجربه‌های ارجمند پیشین نیست. اگر در هر حرفه‌ای تجربه مهم است، در سیاست، بسیار مهم‌تر و کاملاً غیر قابل صرف نظر کردن است. در سیاست، پختگی‌هایی هست که بدون مرور زمان به دست نمی‌آید. پس تجربه‌ها به طرز غیر قابل تصوری مهم است. پس، اجازه ندهید دانش فعالان مسن‌تر از سازمان‌های سیاسی خارج شود.
•    از این بیش، بین افراد باتجربه، و فعالان جدید، جلسات بحث و بررسی مستمر با برنامه منظم و با موضوع تحلیل تاریخ سیاسی، ارزیابی شرایط جاری، و آینده‌پژوهی برگزار کنید. تمام سعی خود را داشته باشید تا از تجربه و دانش افراد مسن‌تر، حتی، در زمانی که بازنشسته شده‌اند ولو به صورت پاره‌وقت استفاده کنید.

░▒▓ نکته دوم
•    فعالان سیاسی جوان را در موقعیت‌های مختلف سیاسی و البته در حیطه تخصص خود بچرخانید. از این طریق، رهبران پیشکسوت سیاسی، می‌توانند به افراد این فرصت را بدهند تا با قرار گرفتن در موقعیت‌های مختلف، تجربه مستقیم و کارورزی ماهرانه‌ای به دست آورند؛ در عین حال، آن‌ها نیز به نوبه خود، به بخش‌های مختلف سازمان سیاسی هم ایده‌های نوین تزریق می‌کنند.

░▒▓ نکته سوم
•    فعالان سیاسی جوان، باید در کوران چالش‌های سیاسی مختلف قرار گیرند تا بالاجبار، سطح مهارت‌های خود را ارتقاء بخشند، و این تکلیف گروه‌های سیاسی است که نیروهای خود را به لحاظ فکری و عملیاتی، در این موقعیت‌ها درگیر کنند.
•    البته، چیزی که پیش‌کسوت‌های گروه‌های سیاسی می‌خواهند این است که آن‌ها تحت فشار باشند تا آموزش ببینند، ولی، شکست نخورند و سقوط نکنند؛ بنا بر این، باید مطمئن شوند در تکالیف اولیه خود حمایت‌های کافی را دارند. هم‌چنین، ارزیابی‌های مستمر به گروه‌های سیاسی کمک می‌کنند تا مشکلات،  به موقع شناسایی شوند.

░▒▓ نکته چهارم
•    پیش‌کسوتان گروه‌های سیاسی، باید اطمینان حاصل نمایند که فعالان سیاسی تحت هدایت و بازخوردهای متناوب قرار دارند. این ارزیابی متناوب، باید یک فرآیند مستمر باشد و نیازی به نقطه شروع مشخصی ندارد. اعضای قدیمی‌تر را برای نظارت بر افراد جدید بگمارید. وقت گذاشتن برای صحبت پیرامون شیوه‌های کاری، زمینه‌های ایجاد فضای کاری مطمئن را به وجود می‌آورد.
•    گاه، این آموزش و ارزیابی و بازخورد مستمر می‌تواند در غالب فعالیت توأم فعالان سیاسی جوان در کنار و با همراهی باسابقه‌ترها، صورت گیرد، و در برخی موقعیت‌های حساس‌تر، باید تحت نظارت و راهبری مستقیم و صریح فعالان ارشد صورت گیرد که در این نوع موارد باید دستورالعمل‌های روشنی وجود داشته باشد، که حساسیت‌ها و ظرافت‌های یک فعالیت سیاسی دقیق و مینیاتوری آسیب نبیند. انضباط در سطوح بالای فعالیت‌های سیاسی، کم‌اهمیت‌تر از انضباط نظامی نیست، چرا که با موضوعاتی با بالاترین سطح حساسیت ممکن مواجه است، و کوچک‌ترین اغماضی، اخلاقاً جایز نیست (توأم با برداشت‌هایی از مقاله عمومی وال استریت ژورنال/ چگونه مدیران آینده را پرورش دهیم؟).
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.