با اقتباس از جف هیدن
• وقتی میگوییم «بحران» پیش آمده (نه «مسأله»)، که حل یک «مسأله» موجب سر برآوردن «مسائل» دیگر شود،...
• طوری که یقین کنید که بدون خسارت نمیشود از مهلکه عبور کرد.
• در این نوع مواقع، اولویت، متحمل شدن حداقل آسیب است.
• معمولاً برای عبور از «بحران» مشکلاتی پدید میآید که حل آنها مستلزم مهارت و پایبندی به قواعد و صبر و حوصله است.
• پس، تا قبل از آنکه گیر کنید، یه کمی تمرین کنید.
• .....
░▒▓ مشکل اول: اوضاع، خراب است و به همین خاطر، چیزهایی درباره بحران میدونید که نمیتونید به نیروهای خود بگویید
• .....
• هیچ وقت نگویید که «راجع به این موضوع نمیتوانم اطلاعاتی به شما بدهم». آنها بدترین حدسها را جایگزین توضیحات ناگفته شما میکنند.
• در مورد مسائل اطراف موضوع اصلی، با آنها حرف بزنید.
• علل شرایط به وجود آمده را توضیح دهید.
• از تلاشهای خود در اطراف موضوع بگویید، طوری که بعدها که اصل ماجرا را فهمیدند، بدانند که شما تمام آنچه از دستتان برمیآمد برای برخورد با موضوع صورت دادید.
• حرفهایی بزنید که آنها را از حسن نیت شما در برخورد با موضوع آگاه کند و به آنان اطمینانهای لازم را بدهد.
• به آنها امید بدهید.
• از همه مهمتر، تأکید کنید که در این شرایط، اخبار صحیح را از خود شما بشنوند و گوششان بدهکار حرفهای دیگران نباشد.
• به آنها بگویید: «هر وقت ’تصمیمی‘ گرفتم، به همه شما و هر کسی که در تیم هست خواهم گفت. شما اولین کسانی خواهید بود که از ’تصمیم‘ من مطلع خواهید شد. قول میدهم. فعلاً مطمئن باشید که هر کاری از دستمان بربیاید انجام میدهیم و کاملاً به موضوع مسلطیم.
• به آنها بگویید که همه گزینهها را در نظر میگیرید و بدقت بررسی میکنید.
• یه مطلب دیگه: دلتان میخواهد که در این موقعیت حساس، با یکی درد دل کنید. اما هم یادتان باشد، و هم خودتان را عادت دهید که اطلاعات حساس را به درون خودتان بریزید و بروز ندید. کلا عادت کنید که اطلاعاتی که لازم نیست دیگران داشته باشند را به دیگران نگویید. اصلا عادت کنید که حرف اضافه نزنید.
• .....
░▒▓ مشکل دوم: حفظ کلیت کار منوط به از دست دادن یک نقطه قوت مهم یا یک نیروی خوب میشود
• .....
• در این موقع، باید قاضی منصف و کامل عیاری باشید.
• اول مطمئن شوید که تمام اطلاعات لازم برای تصمیمگیری را در اختیار دارید.
• حالا باید تصمیم بگیرید.
• حالا اگر تمام شواهد گویاست، میتوانید از یک امتیاز یا نیروی خوب خود خداحافظی کنید. «مهم» نیست که جایگاه این امتیاز، یا آن نیروی خوب، در تیم شما چه باشد. آنچه اهمیت دارد، سیاستها و راهبردها و کلیت تیم است.
• برای آنکه به لحاظ اخلاقی مجاب شوید، سرنوشت اعضای تیم را در نظر بگیرد، کسانی را که از فعالیت تیم منتفع میشوند را در نظر بگیرید، و منافع شخصی خود را در نظر «نگیرید».
• .....
░▒▓ مشکل سوم: در تضاد قرار گرفتن معیارهای اخلاقی و حرفهای با حل بحران
• .....
• خب؛ در اینطور مواقع باید دو تا سؤال را به ترتیب از خود بپرسید:
• یک. آیا واقعاً الان وقت تصمیمگیری روی این موضوع است؟ آیا واقعاً به دو راهی انتخاب میان معیارهای اخلاقی و حل بحران برخوردهایم؟
• دو. واقعاً این تصمیم برای حل بحران، به لحاظ اخلاقی و حرفهای کار بدیست؟
• حالا که برای این دو سؤال، پاسخ مناسبی پیدا کردید، وقت تصمیم است.
• همیشه معیارهای اخلاقی را مقدم بدارید، ولی در مورد معیارهای حرفهای
• موضوع را با تیم خود مطرح کنید. مطلب را آزادانه و دقیقاً با آنها مطرح کنید. بلند بلند راجع به آن فکر کنید.
• سپس، دیدگاه آنها را جویا شوید و آنها را مشارکت دهید.
• البته فرق «شور» و «مشورت» را به آنها بیاموزید. آنها باید بدانند که وقتی طرف «مشورت» قرار میگیرند، تصمیمگیرنده نهایی شما هستید، نه جمع.
• در عین حال، طوری با آنها رفتار کنید که مطمئن باشند که اگر منطقی بودند، حرفشان به کرسی مینشیند.
• طوری با آنها رفتار کنید که بدانند، حرف آنها یک به یک شنیده میشود، نه اینکه فلهای به حرفها گوش میدهید. نشان دهید که واقعاً میفهمید آنها چه میگویند و منظورشان چیست.
• یه مطلب دیگه: همیشه تصمیمهای تیم را خودتان بگیرید و مسؤولیت آن را بپذیرید. نباید افراد تیم شما فکر کنند که هر چه آنها بگویند عمل میکنید. به شما اتکاء نخواهند کرد و حواسشان جمع کارشان نخواهد بود.
• .....
░▒▓ مشکل چهارم: مشکل اختلاف نظرها
• .....
• کار گیر کرده و اختلاف نظرها به شیوه معمول حل نمیشن. برجسته میشن.
• در این مواقع، به حقیقت بچسبید.
• با ناقلان اقوال رقیب صحبت کنید، ولی فقط به حقایق و قراین بچسبید، نه شلوغکاریها.
• وارد تنفرها و عشقها و شیداییها و کینهها نشوید. اگر وارد «مغناطیس احساسات» شوید، وارد سیاهچالهای شدید که گریز از آن ممکن نخواهد بود. قطعاً احساسات مهماند، ولی مهمتر آن است که بدانید که چه عواملی آن احساسات را موجب شدهاند.
• .....
░▒▓ مشکل پنجم: چیز زیادی برای گفتن در مقابل نیروهای توانمند خود ندارید!
• .....
• منصف باشید. باز هم باید در مقام یک قاضی بیطرف باشید و مقدورات تیم را خوب تقسیم کنید.
• به خود بقبولانید که تمام فرصتهای رشدی که از دستتان برمیآید، در اختیار نیروهای خود قرار میدهید.
• در عین حال، قول بیش از آنچه در توان شماست به آنها ندهید. ولی به آنها قول بدهید که هر کاری که از دستتان برمیآید برای رشد و ارتقاء آنان و ایدههایشان خواهید کرد.
• یه تذکر فرعی: حواستون جمع باشد که همه وقت و توان و انرژی خود را برای رشد یکی از اعضای مستعدتر تیم نگذارید. راستش، همه نیروهای شما سزاوار مساعدت شما هستند. خود نابغه تیم هم میداند که بقیه هم سزاوار کمک شما هستند. پس، بیش از حد مصروف شدن به یکی دو تا از اعضای تیم، تیم شما را خراب میکند. انرژی خود را درست تقسیم کنید؛ خصوصاً در مواقع بحرانی که امکانات و مقدورات، خیلی جور نیستند.