فیلوجامعه‌شناسی

”نود“ و ”هفت“ و ”زاویه“ و ”مناظره“...

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ قضیه
■    برنامه‌های تلویزیونی «نود» و «هفت» و «زاویه» و «مناظره»؛ صحنه «دعواها» و «حاشیه‌های» ورزش‌کاران، سینماگران، دانشمندان، و سیاست‌مداران.
■    این‌ برنامه‌ها، به صحنه‌های «جذاب» دعوا و مرافعه بدل شده‌اند. ذات این برنامه‌ها جدل و دعوا نیست، ولی، معمولاً به مناقشه و زد و خورد لفظی ختم می‌شوند. دلیل جذابیت این برنامه‌ها نیز همین است که با این مجادلات و مناقشات، زندگی مخاطبان در طبقه متوسط شهری را از یک‌نواختی کسالت‌بار خلاصی می‌بخشند، و در عین حال، سطح ناسازگاری را در آن‌ها می‌افزایند. رفته رفته این برنامه‌ها، در کنار عوامل دیگر، موجب می‌شوند تا دیگرآزاری به بخش معمول زندگی تبدیل شود.
■    هر یک از این برنامه‌ها، آشفتگی روابط میان قشرهای مهمی از این جامعه را عیان می‌سازند؛ ورزش‌کاران، سینماگران، دانشمندان، و سیاست‌مداران. دقیقاً همان قشرهایی که از آنان، انتظار مرجع بودن در جامعه می‌رود، آن قشرهایی هستند که در این برنامه‌ها، ناهم‌سازی خود را به مردم عیان کرده‌اند. گاه، در حضور مردم، دست به گریبان شده‌اند، و گاه به فحاشی و بدگویی نسبت به یکدیگر پرداخته‌اند.
■    با دیدن برنامه «نود» و «هفت» و «زاویه» و «مناظره»، همه ما با نهیب سرازیر شدن به سمت یک فرسایش اجتماعی ناشی از ضعف و زوال اخلاق نخبگان مواجه می‌شویم.
■    شاید چنین مناقشه‌هایی بر صفحه تلویزیون، مانند صحنه مسابقه استقلال و پرسپولیس، جذاب و تنوع‌زا به نظر برسد، ولی در بلند مدت، خسارت بزرگ، آنجا روی می‌دهد که کشور احتیاج به اتحاد حول نخبگان خویش دارد، و نمی‌تواند به نخبگانی که در این برنامه‌ها به جان هم افتاده‌اند، و علیه هم افشاگری کرده‌اند، اعتماد کند. نخبگان ورزشی، نخبگان سینمایی، نخبگان دانشمند علوم انسانی، و نخبگان سیاسی. با این برنامه‌ها، هر سه دسته از این نخبگان، نفوذ خویش را از دست می‌دهند و به گلادیاتورهایی برای تفریح مخاطبان تنوع‌طلب تبدیل می‌شوند.
■    روزی می‌آید و ما به همه این نخبگان ورزشی، سینمایی، علوم انسانی، و سیاسی برای اتحاد جامعه خود احتیاج داریم، و آن‌ها، خود به دست یکدیگر، هم را بی‌اعتبار کرده‌اند. علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد...
■    یک جامعه، قبل از آن که دچار آشفتگی شود، باید به دنبال علاج نقاط ضعف خود باشد. اگر نتواند به این آشفتگی خاتمه دهد، نه فقط فی‌الحال، بلکه بویژه در شرایط بحرانی که هر کشوری گاه و بی گاه تجربه می‌کند، نظام‌های هنجاری مرجع و همچنین گروه‌های اجتماعی مرجع هستند که باید جامعه را جمع و جور کنند.
■    علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد...

░▒▓ ریشه‌یابی نظری قضیه
■    در برنامه‌های تلویزیونی «نود» و «هفت» و «زاویه» و «مناظره»، شخصیت‌های جذاب و پر تحرک، چون عادل فردوسی‌پور، گل می‌کنند، و به الگوهای بی‌چون و چرا برای طبقه متوسط شهری و خصوصاً جوانان بدل می‌شوند. عادل فردوسی‌پور، تند حرف می‌زند، تند و تیز عمل می‌کند، و بدن و دستان خود را تند و تند به حرکت در می‌آورد. خلاصه، سمبلی از اصالت «تحرک» و «نشاط» و «پرواز» و قدری هم «جسارت» می‌گردد.
■    چربیدن اصالت «تحرک» و «نشاط» و «پرواز»، بر «توقف» و «حزم» و «پرهیز»، ریشه اصلی معضل اخلاقی است که در این برنامه‌ها تبلور می‌یابد. مردان و زنان پر تحرک، و عاشق پیشرفت و تندروی و شتابناکی، در یکی از پر تراکم‌ترین شهرهای دنیا (تهران و اقمارش که سی درصد جمعیت ایران را در خود جای داده‌اند)، حتماً موجب اصطکاک و مزاحمت برای یکدیگر می‌شوند.
■    شیفتگی و اصالت بخشیدن به «پیشرفت» و «تندروی» و «شتابناکی»، موجب شده است که افراد، کمتر، برای اندیشیدن به جنبه‌های اخلاقی کار خود وقت تلف کنند!
■    ملهم از جامعه‌شناس بزرگ، مارشال برمن می‌توان اذعان داشت که زندگی ما در شهری مانند تهران، يعني يافتن خودمان در محيطي كه ماجراجويي، قدرت، لذت، رشد و دگرگوني ما و جهان را وعده مي‌دهد و در عين حال، هر آنچه مي‌دانيم و هر آنچه هستيم را به نابودي تهديد مي‌كند. مي‌توان گفت زندگی در شهری مانند تهران، همه را متحد مي‌سازد، ليك، اين وحدت، وحدتِ تفرقه يا فقدان اتحاد پراكندگي‌هاست. این زندگی، ما را به گردابی از پريشاني، اختلال و از هم گسيختگي، احياء و زايش دائمي، مبارزه و تضاد، ابهام، دل‌تنگی و اضطراب مي‌كشاند. مدرن بودن يعني بخشي از آن جهاني بودن كه در آن هر چیز جامد به هوا  متصاعد مي‌شود.
■    روند گسترش تقسیم کار صنعتی و اداری امروز، در آن زندگی كه سنت‌ها و حکمت‌های عمیق زندگی پیشین را سست و کم اثر می‌سازد، زيست‌بوم‌هاي تازه‌اي خلق مي‌كند و زيست‌بوم‌هاي قديمي و كهنه را نابود مي‌سازد، و سير كلي حيات را شتاب مي‌بخشد. خيزش‌هاي عظيم جمعيتی، ميليون‌ها تن از انسان‌ها را از بوم و بر سكونت‌گاه‌هاي آباء و اجدادي‌شان جدا ساخته، در نيمه‌راه جهان آنان را به سرگردانی برهوت رهنمون می‌شود، طوری که هر کسی از دیدگاه خود راهی می‌جوید، دیدگاهی که چندی بعد، خود او به کم‌عمقی و زودگذر بودن آن اعتراف خواهد کرد. رشد سريع و غالباً همراه با تحولات ناگهاني و دفعتي شهرنشيني، افزايش شهر‌ها و جمعيت شهري، سيستم‌هاي ارتباطات جمعي و رسانه‌هاي توده‌گیر كه توسعه پويا و فعالانه‌اي داشتند، انسان‌ها و جوامع بسيار دور از هم و مختلفي را تحت پوشش قرار داده، آن‌ها را با هم مرتبط مي‌سازند و این نیز بر ظرفیت‌های شک و بی‌ایمانی می‌افزاید.
■    علاقه ما به «پیشرفت» و «توسعه» و «مدرن بودن»، ما را به لبه‌هایی رسانده است که وقوع ارتباطات ثمربخش در زندگی انسانی را کم و بیش ممتنع ساخته است، و حتی امکان یک روایت مستمر از هویت خودمان را هم از ما گرفته است.

░▒▓ از یک دید وسیع‌تر...
■    از یک دید وسیع‌تر، مردم پیشرفت‌مدار امروز، بیش از آن که در اندیشه نیروهای «بازدارنده» باشند، در پی یافتن نیروی «برانگیزنده و تحرک‌بخش» هستند، و برای حل این موضوع، باید به تعادلی میان این دو نیرو رسید. از یک دید وسیع‌تر، که از آموزه‌های درخشان ادیان ابراهیمی برمی‌آید، انسان، هم در زندگی فردی و درونی، و هم در زندگی اجتماعی و بیرونی خود به دو نوع نیرو نیازمند است: اول نیروی «تحرک بخش و برانگیزنده» به سوی آن‌چه مطلوب یا موجب کندی پیشرفت اوست، و دوم، نیروی «بازدارنده» از آنچه مخل کمال اوست. وقتی این دو نیرو به نحو سنجیده و مینیاتوری برای حفظ و تکامل انسان به کار رود، آن گاه زندگی به تعادل و پختگی دست یافته است.
■    دشواری اصلی امروز، در وفور دیگرآزاری، عمدتاً به علت ضعف و زوال این دو نیروی سنجیده است، طوری که مردم پیشرفت‌مدار امروز، بیش از آن که در اندیشه نیروهای «بازدارنده» باشند، در پی یافتن نیروی «برانگیزنده و تحرک‌بخش» هستند!!!
■    هر فرد یا جامعه‌ای، به تناسب زیربناهای تربیتی و درک و شعور فردی یا جمعی خود، یک یا چند امر اساسی را در مورد توجه قرار می‌دهد که، در حقیقت، آن‌ها هستند که عامل اصلی برای انجام کارهایی و ترک کارهایی دیگر می‌باشند؛ چنان که معمولاً، انگیزه‌ی مردم عادی در روابطشان با یکدیگر ممکن است: جلب رضایت مردمان، رسیدن به مقام و موقعیت، یا به دست آوردن مال یا امتیاز، و به طور کلی، جلب نفع یا دفع ضرر باشد.
■    اگر از کسی سؤال شود چرا فلان کار را کرده یا می‌کنی؟ یا چرا فلان کارها را ترک کرده یا می‌کنی؟ پاسخ واقعی و عملی او (که، حتی، ممکن است به زبان هم نیاورد) این است که: برای رسیدن به... از ترس این‌که مبادا...
■    در برنامه‌ی اهل ایمان، این انگیزه که هم تحرک بخش و توان ده است، و هم نگاه دارنده از خودبینی‌ها و تجاوزها، همان «خدا»ست، و به یاد او بودن، خود را با یاد او، نیرومند دیدن، و مرتباً نیرومند‌تر ساختن؛ خدایی که با توجهی به او، هیچ ارزش دیگری برای یک انسان آزاد باقی نمی‌ماند؛ خدایی که توجه به او صفابخش زندگی و محرک تلاش یا خودنگهداری‌ها در زمینه‌های متناسب است. به یاد خدا بودن، تنها گفتن ذکرهائی مانند سبحان ا... و... نیست (که البته این‌ها هم هست)، بلکه او را در هر حال، ناظر دانستن و برنامه‌ی زندگی خود را با رضا و بر مبنای هدایت او تنظیم کردن. اینک ما و آیه‌ی قرآن: یا ایها الذین امنوا: و سبحوه بکره و اصیلا (احزاب/ 41)؛ ای ایمان‌داران: پیوسته به یاد خدا باشید، و او را هیچ گاه از یاد نبرید. خدا را در هر چیز بیشتر دوست داشته باشید، و در اوقات نماز به نیایش او پرداخته، و هر صبح و شام او را به پاکی یاد کنید.
■    خدا را تکیه گاه زندگی خود بشناسیم و عملاً نیز چنان باشیم. با یاد او به خود «توان» بخشیم و کوشا باشیم تا با توانی که او بما داده است، خود را تا آن‌جا که در توان داریم، طبق اراده و خواست او بسازیم. در هر صبح و شام، با تأمل و توجه، به نشانه‌های عظمت بی‌پایان او بیندیشیم، و در شناخت خود و جهانی پاک‌تر، تجدید نظر کنیم. او را که آفریننده‌ی جهان و آورنده‌ی ما در این جهان با عظمت است از هر تصوری که داریم باز هم منزه‌تر بدانیم. (تسبیح کردن).
■    ابتدای هر روز، برنامه‌های زندگی شخصی و اجتماعی خود را به تناسب این توجه و با یاد عظمتی بی‌پایان، تنظیم کنیم و این برنامه را به خود تلقین نماییم. در پایان روز، از کارهای انجام شده در آن فرصت، ارزیابی کنیم؛ و باز با اراده‌ای سازنده‌تر برای ساختن آینده‌ای بهتر، مصمم‌تر از گذشته، مرتباً از عظمت و محبت بی‌پایان او نیرو بگیریم. همانند او مظهر لطف و محبت و فیض رسانی باشیم.
■    از یک دید وسیع‌تر، مردم پیشرفت‌مدار امروز که سر و راز تعادل میان جسارت و طمأنینه، پیشرفت‌خواهی و پرهیزگاری، و نشاط و اطمینان را گم کرده‌اند، با افزایش یاد خدا در زندگی خود، می‌توانند خود به خود به این تعادل دست یابند (همراه با برداشت آزاد از مارشال برمن و علی غفاری).
مأخذ:تسنیم
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.