اقتباس از استیو توباک
یک. فقط برای برد بازی کنید.
• رقابت حرفهای، یک بازی برد-باخت و مجموع صفر است. عواید کمیاب، تقسیم میشوند. در رقابتهای حرفهای، تنها یکی برنده واقعی وجود خواهد داشت و هیچ نوشدارویی وجود ندارد.
دو. استراتژی اقدامات خود را بر مبنای «تغییر» بازی بنا کنید؛ طوری که بتوانید مشکلات بزرگ، و در عین حال، ظریف را حل و فصل کنید.
• اگر به برخی چیزهای مهم تمرکز کنید، چیزی برای شما باقی نخواهد ماند. تغییر در بازیها و قواعد بازی که درگیر آنها هستید، مدام نقاط مهم را تغییر میدهند. آهسته و پیوسته رفتن را رها کنید؛ مسابقه را نخواهید برد، اگر لاکپشت باشید. باید خرگوش باهوش باشید. تحرک کافی برای درک تغییر قواعد بازی را داشته باشید، و در عین حال، پس از تشخیص درست، بدوید.
سه. دور و بر خود را پر کنید از آدمهای مطمئن و کارآمد که حقیقت را بگویند... و سخنان آنها را خوب و با دقت بشنوید.
• اغلب خطاها در رقابتهای حرفهای، از منابع ذهنی ناشی میشوند، نه کم و کسری منابع مادی. اغلب اشتباهات، حاصل اطلاعات محدود و پیشفرضهای نادقیقاند. دور و بر خود را پر کنید از آدمهای مطمئن و کارآمد، نه آدمهای بله قربان گو، خودشیرین و بادمجون دور قاب چین. از این افراد مطمئن و کارآمد، حقایق فارغ از پیشداوری و از منابع موثق بخواهید و بر مبنای این اطلاعات تصمیمات درست و حسابی بگیرید.
چهار. موفقیت، اطمینان به بار میآورد، ولی از شکستها میتوان درس گرفت.
• این بدان معناست که راز رشد افراد واقعبین و حرفهای، در درجه اول، شکستهایی است که فکر در مورد علل شکست را برانگیزد. به عبارت دیگر، تا وقتی عادت نکردید اشتباهات و شکستهای حرفهای خود را به رسمیت بشناسید و علل آن را بکاوید و سازمان خود را بازسازی کنید، بویی از موفقیت حرفهای نخواهید برد.
پنج. پس از هر شکست، سریعاً به خود بیایید و خود را بازسازی کنید.
• وقتی متحمل شکستی شدید و علل شکست را پیدا کردید، به سرعت به خود بیایید، نهیبی به خود بزنید، تحقیق و بررسی کنید که چه کاری برای پوشش دادن به شکست میتوانید انجام دهید، سر خود را بالا بگیرید، سر کار خود برگردید، و از قبل بهتر باشید.
شش. سبک و نسق متداول را به چالش بگیرید. چیزها تغییر میکنند.
• این بدان معناست که اصل در دنیا، چالش در مقابل وضع موجود، عقاید و اشخاص معتبر، و شیوههای جاافتاده است (البته اصل این است. استثنائاتی هم هست!).
هفت. نتایج به حساب میآیند، نه مقاصد و بهانهها.
• بهت آور است کثرت و فراوانی رهبران و مدیرانی که وقت را برای توجیه و بهانهتراشی برای شکستهای خود هدر دادهاند، و سپس، «نابود شدهاند». شاید، سر نابود شدن، «بهانهتراشی» است.
هشت. بدانید که کی باید تمام کنید.
• تشخیص وقت ختم پروژهها و کارها، و سرمایهگذاری روی پروژههای جدید، برای پیشرفت کلی رقابت، خیلی مهم و حساس است. پایان دادن به همکاریها، عذر نیروها را خواستن، و صرفنظر کردن از مشتریان قدیمی، سری از اسرار پیشبرد رقابتهای حرفهای با منابع کمیاب و فرصت محدود است.
نه. بعضی وقتها باید سفت و محکم باشید، و برخی وقتها منعطف.
• مهم این است که بدانید کی باید بین این دو روحیه برید و برگردید.
ده. در هر حال، اخلاق را فراموش نکنید، که عاقبت و فرجام کار با کسانی است که درستکردارند.
• البته تا جایی که اخلاق به شما اجازه میدهد، تابع اغراض حرفهای باشید. منظورم این است که از تمام ظرفیت آزادی که اخلاق پذیرفته شما برای پیشبرد اغراض و تدبیرهای حرفهایتان در اختیارتان میگذارد استفاده کنید.
•
یازده. کاری را انجام دهید که بیشترین انگیزه ممکن را برای آن را دارید.
• در غیر این صورت، موفق نخواهید بود.
دوازده. اهدافی را ترسیم کنید، با طرح و نقشهای به آن اهداف دست یابید، طرح را اجرا کنید، نحوه اجرا را زیر نظر بگیرید، یاد بگیرید، و تکرار کنید.
• این، مراحلی است که برای انجام هر کاری باید در پیش بگیرید.