فیلوجامعه‌شناسی

عرض و طول المپیک سوچی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از پرونده اکونومیست و پراجکت سندیکیت؛ برای تأمل بیشتر


■    هفته پیش، روسیه پس از بازی‌های تابستانی المپیک ۱۹۸۰ مسکو، شاهد افتتاحیه عملیات اجرایی اولین المپیک زمستانی بود. به دستور رئیس‌جمهور روسیه این بازی‌ها در سوچی، شهری نیمه گرمسیری و نامناسب برگزار شد و دولت این کشور ۵۰ میلیارد دلار برای میزبانی این بازی‌ها هزینه کرده است. پوسترهای بزرگ اعلان می‌کنند «شکوفایی روسیه کبیر و جدید». بانک دولتی «اسبر بانک» (بانک پس‌انداز فدراسیون روسیه) شعار تا حدی تهدیدکننده «امروز سوچی، فردا جهان» را ارائه می‌کند.
■    سوچی (Сочи)، یک شهر گردشگری روسیه واقع در سرزمین کراسنودار در مرز غربی این کشور است. این شهر بر کرانه‌های دریای سیاه و در دامنه بلندی‌های پوشیده از برف رشته‌کوه قفقاز جای دارد. سوچی بزرگ (شهر و حومه) با درازای ۱۴۵ کیلومتر، طویل‌ترین شهر اروپا است. سوچی، پیش از سال ۱۸۶۴ شهری مسلمان بود، اما در حال حاضر، بیشتر جمعیت آن مسیحی هستند و ۲۰ هزار نفر مسلمان در آن زندگی می‌کنند.
■    در سال ۲۰۰۸، بلافاصله پس از برنده شدن میزبانی المپیک زمستانی ۲۰۱۴ توسط روسیه، ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور این کشور اعلام کرد که «سرانجام، روسیه به عنوان یک دولت مقتدر به عرصه جهانی بازگشت. کشوری که مورد توجه سایرین است و می‌تواند روی پای خودش بایستد».
■    هفته پیش روسیه پس از بازی‌های تابستانی المپیک ۱۹۸۰ مسکو، شاهد افتتاحیه اولین المپیک زمستانی بود. به دستور رئیس‌جمهور روسیه این بازی‌ها در سوچی، شهری نیمه گرمسیری و نامناسب برگزار شد و دولت این کشور ۵۰ میلیارد دلار برای میزبانی این بازی‌ها هزینه کرده است. پوسترهای بزرگ اعلان می‌کنند «شکوفایی روسیه کبیر و جدید». بانک دولتی «اسبر بانک» (بانک پس‌انداز فدراسیون روسیه) شعار تا حدی تهدیدکننده «امروز سوچی، فردا جهان» را ارائه می‌کند.
■    جشن‌های این المپیک، یک سال پس از رئیس‌جمهور شدن دوباره آقای پوتین برگزار می‌شود. سال پیش، پوتین شاهد تظاهرات بزرگی بود که از بازگشت او به ریاست‌جمهوری در سال ۲۰۱۲ استقبال می‌کرد.
░▒▓ گفتار اول: دیمیتری ترنین
■    زمانی که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، در سال ۲۰۰۷ به گواتمالاسیتی سفر کرد تا از پیشنهاد کشورش درباره میزبانی بازی‌های المپیک زمستانی در سوچی حمایت کند، به خوبی می‌دانست که تصاحب امتیاز میزبانی، ساده‌ترین مرحله در مسیر المپیک است.
■     بسیاری از افراد به شوخی مطرح می‌کردند که فقط روسیه می‌تواند یک تفرجگاه ساحلی نیمه گرمسیری را برای المپیک زمستانی پیشنهاد دهد. بعد از این‌که میزبانی بازی‌ها به روسیه واگذار شد، نگرانی‌ها درباره کمبود برف در کوه‌های اطراف و توانمندی روسیه در احداث زیرساخت‌های مورد نیاز، بتدریج کمتر شد و تنها یک هراس بزرگ باقی ماند و آن چیزی نبود جز تهدیداتی که از سوی تروریست‌ها صورت می‌گرفت.
■    سوچی در منطقه قفقاز شمالی واقع شده است. این سرزمین به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، شورش‌های نظامی بی‌رحمانه و بلندمدتی را در جمهوری خودگردان چچن تجربه کرده است؛ به ویژه هنگامی که همسایه‌اش داغستان به خاستگاه اسلام‌گرایان افراطی و تروریسم تبدیل شد. حقیقت این است که پوتین به واسطه تجزیه‌طلبی قاطعانه‌اش، حمایت گسترده مردم را به دست آورد و به همین ترتیب، بود که بوریس یلتسین در سال ۱۹۹۹ او را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد.
■    پوتین، با در دست داشتن یک چیرگی نظامی و سیاست آشتی، به آرام ساختن منطقه چچن پرداخت و آن را بیشتر به منطقه خانات فئودال تبدیل کرد تا بخشی واقعی از فدراسیون روسیه. در نتیجه، طی ۱۲ سال اخیر، آرامش در منطقه چچن برقرار بوده است.
■    تروریسم به صورت چالشی ستیزه‌جویانه ظهور پیدا کرد. درحالی‌که جنگ چچن در سال ۲۰۰۲ رو به پایان بود، تروریست‌های قفقاز شمالی، صدها نفر را در سالن تئاتر مسکو به گروگان گرفتند. نمونه مشابه آن در سال ۲۰۰۴ رخ داد، صدها دانش آموز در شهر به سلان اوستیای شمالی، مورد تهاجم گروهی مسلح قرار گرفتند.
■    در سال ۲۰۰۵، اسلام‌گرایان مسلح، به نالچیک که منطقه‌ای مرکزی در قفقاز شمالی است حمله کردند و به مدت یک روز آن را به تسخیر خود درآوردند. در سال ۲۰۱۰، حادثه انفجار بمب در متروی مسکو به وسیله بمب‌گذاران انتحاری اهل داغستان، دست‌کم جان ۴۰ نفر را گرفت. یک سال بعد، در حادثه‌ای مشابه، ۳۷ نفر در فرودگاه دموددف مسکو کشته شدند. به رغم اعلام پوتین مبنی بر برخورد با مظنونان به حملات تروریستی، حمله‌ها هم‌چنان ادامه داشته است.
■    منصفانه است اگر بگوییم از زمانی که اتحاد جماهیر شوروی منحل شد، تروریست‌ها با روسیه در جنگ بوده‌اند، اما، این جدال‌ها به منظور دستیابی به استقلال در بخش خاصی از قفقاز نیست، بلکه جنگی برای برپایی «خلافت قفقاز» بر پایه قانون شریعت است.
■    شگرد تروریست‌ها نیز تغییر کرده است. تاکتیک انتخابی آن‌ها دیگر شورش مسلحانه (همانند سال ۱۹۹۰) یا یورش‌های گروهی توسط شبه نظامیان (همانند سال ۲۰۰۰) نیست، بلکه مدت‌ها است شیوه‌های منحصربه‌فردی از ترور را در پیش گرفته‌اند. محدوده هدف تروریست‌ها، از مراکز پلیس و مشروب فروشی‌ها در قفقاز، تا مسیرهای اصلی عبور و مرور روحانیون مسلمان در تاتارستان یا در میان مردم عادی، در هر نقطه‌ای از روسیه گسترده است. برادران تسارنائف که عاملان بمب‌گذاری سال گذشته در ماراتن بوستون بودند، مثالی برای شیوه‌ای از تروریسم هستند که در آن، جامعه مدرن سکولار، در ملأ عام مورد هدف قرار می‌گیرد، خواه در روسیه، خواه در هر نقطه دیگری از جهان.
■    از همان ابتدا واضح بوده است المپیک سوچی که تمام گزینه‌های مورد مخالفت تروریست‌ها را یکجا متمرکز می‌کند، هدف احتمالی تروریست‌ها خواهد بود. بمب‌گذاری‌های اخیر ولگاگراد در جنوب روسیه و پیاتیگورسک در قفقاز شمالی احتمالاً، به این دلیل طراحی شده است که بی‌دفاع بودن روس‌ها را گوشزد کند و هم‌چنین، به جهان اعلام کند که سوچی منطقه‌ای بسیار خطرناک است.
■    تروریست‌ها تا حدودی در این زمینه موفق بوده‌اند. با وجود محکوم کردن حمله‌ها توسط جامعه بین‌الملل و هم‌چنین، تعهداتی که در رابطه با مبارزه علیه تروریسم داده شد، عده‌ای از ورزشکاران، سفر خود به سوچی را لغو کردند. چاک هیگل، وزیر دفاع ایالات متحده امریکا، اخیراً به خبرنگاران گفته است که امریکا در حال همکاری با مقامات امنیتی روسیه است و آماده خواهد بود تا در صورت وقوع حمله، ورزشکاران خود را از مهلکه بیرون بکشد.
■    اما حقیقت این است که در حال حاضر، منطقه سوچی، تنها مکانی در روسیه است که به بهترین شکل ممکن حفاظت شده است. با ایستادگی شخصی پوتین بر مواضعش، اولویت نیروی پلیس و سرویس‌های امنیتی روسیه، حصول اطمینان از امنیت مسابقات خواهد بود.
■    البته، این مسأله وقوع خطر دیگری را به دنبال دارد؛ با تمرکز بخش عمده نیروهای اجرای قانون، در منطقه سوچی، این امکان وجود دارد که تروریست‌ها در خلال بازی‌های المپیک، به نقاط دیگری از روسیه ضربه وارد کنند. گذشته از این، روسیه کشور پهناوری است و از طرفی لانه‌های تروریست‌ها کوچک و رخنه به آن دشوار است؛ این مسأله بیشتر به این دلیل است که شیوه‌های ارتباطی تروریست‌ها بدوی است، در نتیجه، پیدا کردن آن‌ها به سختی امکان‌پذیر است. با وجود این‌که همکاری‌های بین‌المللی برای مبارزه با تروریسم، مفید بوده است، اما، سوءظن و عدم اعتماد، هم‌چنان گریبان‌گیر ما است؛ چرا که، بمب‌گذاری ماراتن بوستون هم‌چنان در یادها مانده است.
■    هم‌زمان با رقابت‌های المپیک سوچی، مسابقه‌ای دیگر شکل گرفته است؛ رقابتی که یک سوی آن تروریست‌هایی هستند که می‌خواهند بازی‌ها را مختل کنند یا حداقل فضای المپیک را متشنج سازند و در سوی دیگر نیروهای دولتی روسیه که وظیفه دارند نقشه تروریست‌ها را باطل کنند. رقابتی که روسیه با قاطعیت باید پیروز آن باشد همین است.

░▒▓ گفتار دوم: آریه نی یر از
■    عفو میخائیل خودورکوفسکی، مالک پیشین شرکت Yukos Oil توسط ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه و عفو عمومی فعالان صلح سبز و دو عضو یک گروه موسیقی راک همگی حرکات خوشایند؛ اما، فقط نمایشی هستند.
■    فراتر از همه این‌ها، میل به تضمین موفقیت بازی‌های المپیک زمستانی سوچی، انگیزه پوتین را برای عفو این افراد برانگیخت. این احتمال نیز وجود دارد که پوتین می‌خواهد برگزاری و پیروزی در این مسابقات را با پیروزی در جنگ با اتحادیه اروپا بر سر اوکراین یکی کند و چهره‌ای نرم‌تر و مهربان‌تر از روسیه را به جهان نشان دهد.
■    اگر چه آزاد کردن افراد معدودی که به طور ناعادلانه و به مدت طولانی زندانی شده بودند، معنادار است؛ اما، تخلفات حقوق بشری دولت روسیه در داخل و خارج این کشور نباید مغفول بمانند. در این مورد، ظاهراً، تغییرات اندک خواهد بود و عفو خودورکوفسکی نمی‌تواند نشانه‌ای از آغاز آب شدن قدرت پوتین باشد. به طور مثال، در فدراسیون روسیه، قانونی که از یک سال پیش اجرا شد، نهادهای غیر دولتی را ملزم می‌کند که در صورت دریافت هرگونه کمک مالی از خارج این کشور، به عنوان «کارگزاران خارجی» در «فعالیت‌های سیاسی» ثبت شوند. این قانون فعالیت‌های سیاسی را به عنوان فعالیت‌هایی که به اثرگذاری روی سیاست‌های دولت گرایش دارند، تعریف می‌کند. از این رو، همه فعالیت‌های نهادهای حقوق بشری در روسیه فعالیت سیاسی تلقی می‌شود. از آن‌جا که ثبت این نهادها به عنوان کارگزاران خارجی به معنی این است که هویت آن‌ها همانند جاسوسان خواهد بود، نهادهای معدودی چنین کاری را انجام داده‌اند.
■    با وجود این، نهادهای غیردولتی زیادی در روسیه می‌توانند تنها با حمایت خارجی به حیات خود ادامه دهند. کمک‌کنندگان بالقوه داخلی به نهادهای غیردولتی می‌ترسند دچار سرنوشتی هم‌چون سرنوشت خودورکوفسکی شوند. کسی که رهبری حامیان روسی گروه‌های حقوق بشری را تا پیش از تحمل حبسی ۱۰ ساله به عهده داشت. در واقع، پس از این حبس بود که برخی نهادهای حقوق بشری روسیه مورد حمله قرار گرفتند یا تعطیل شدند. این قانون به مقام‌های روسیه اجازه می‌دهد هر جایی را که تشخیص دهند یا هر نهاد مبلغ حقوق بشر را تعطیل کنند.
■    از نظر بین‌المللی، روسیه حمایت زیادی از رژیم بشار اسد دارد. حمایت نظامی، مالی و دیپلماتیک روسیه همه را مطمئن کرده است که اسد در قدرت باقی می‌ماند. دولت‌های غربی به طور قابل درکی نسبت به اعطای کمک‌های مهلک به مخالفان اسد - با توجه به این‌که شمار زیادی از جهادی‌ها در میان آن‌ها هستند و به دلیل این‌که عناصر مهم مخالف اعمال خلاف زیادی مرتکب شده‌اند- بی‌میل هستند؛ روسیه، اما، با این موانع مواجه نیست.
■    جنگ در سوریه، میلیون‌ها نفر غیر نظامی را بی‌خانمان، و آواره کرده است. نقش روسیه به عنوان دارنده حق وتو و عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بسیار مهم است. شورایی که امکان تاسیس دادگاهی را برای پاسخگویی افراد وابسته به همه طرفین که مرتکب جنایات جنگی یا جنایت علیه بشریت می‌شوند، فراهم آورده است. ممکن است تا حدی این‌گونه به نظر برسد که رهبر مقتدری مانند پوتین و دولتی مستحکم مانند روسیه نسبت به فشارها برای احترام به حقوق قانونی و بشر نفوذناپذیر باشند. امروزه، پوتین بیش از هر رهبر سیاسی دیگری تجسم ویژگی‌های رهبر «سلطانی» است. ویژگی‌هایی که توسط ماکس وبر، جامعه شناس آلمانی در یک قرن پیش توصیف شده‌اند.
■    برای این سلطان، این دولت و کارکردهایش «ابزارهای شخصی» هستند. به طور مثال، شخصی مانند خودورکوفسکی، وقتی پوتین تصمیم می‌گیرد، به زندان افکنده می‌شود و وقتی پوتین تصمیم می‌گیرد، از زندان آزاد می‌شود.
■    با وجود این، اقدام‌های اخیر پوتین این موضوع را روشن می‌کند که، حتی، یک سلطان باید به طور دوره‌ای امتیازات خاصی را اعطا کند. البته، تأمین امنیت تغییرات سیاسی در موضوع‌هایی که برای پوتین مهم‌تر از آزادی چند نفر هستند، آسان‌تر نخواهد بود.
■    همان طور که ماجرای برگزاری المپیک زمستانی نشان داد، انجام تغییرات سیاسی کاری نشدنی نیست. حتی، کسی با اعتماد به نفس پوتین و قدرتش، به محض این‌که در پی تأیید باشد، به شخصی مستعد پذیرش افکار عمومی بین‌المللی تبدیل می‌شود.

░▒▓ گفتار سوم: ایان بوروما از پراجکت سندیکیت
■    برای هیچ کس تعجب‌آور نیست که تدارک المپیک زمستانی سوچی روسیه به شدت هزینه‌بر و مملو از فساد بوده است؛ اما، حجم این هزینه‌ها شگفت‌آور است. ساخت پیست اسکی، زمین‌های یخی، جاده‌ها، سالن‌ها و استادیوم‌های مورد نیاز ورزش‌های زمستانی در منطقه نیمه گرمسیری ساحل دریای سیاه بیش از ۵۰ میلیارد دلار هزینه در بر داشته است. منتقدان می‌گویند: نیمی از این مبلغ یا دزدیده شده یا به عنوان رشوه به اطرافیان ولادیمیر پوتین که اتفاقاً توانستند قراردادهای بزرگی را منعقد کنند، داده شده است.
■    یکی از این منتقدان که تاجری به نام والری موروزوف است، ادعا می‌کند که مقاماتی که در دفتر خود پوتین مستقرند، برای بستن این قراردادها تقاضای رشوه کرده‌اند. موروزوف بعد از تهدید شدن به مرگ، از کشورش فرار کرد.
■    اما از کشوری که تجارت‌های بزرگ، جرائم سازماندهی شده و مسائل سیاسی هم‌زمان رخ می‌دهند، چه انتظاری می‌توان داشت؟ و باید گفت روسیه تنها کشوری نیست (صرف‌نظر از مقیاس گسترده فساد) که وقوع مسابقات المپیک، فرمول یک و جام جهانی فوتبال در آن، عامل دزدی و اختلاس مالی است.
■    پس از آن، مسأله قوانین نامعقول کشور میزبان مطرح است که می‌تواند وجهه بدی به یک رقابت ورزشی بین‌المللی بدهد. مثلاً، در المپیک ۱۹۳۶ برلین، قوانین نازی‌های آلمان به شدت اجرا می‌شد. در مورد محدودیت‌های آزادی بیان در چین ۲۰۰۸ نیز همین‌گونه بود. روسیه نیز به سهم خود، طبق قانون این کشور، تبلیغات همجنس‌گرایانه را ممنوع کرده است. روسیه می‌گوید: از ارزش‌های سنتی شایسته دفاع خواهد کرد؛ اما، ریشه مشکلات سوچی عمیق‌تر از فساد مالی اطرافیان پوتین یا قوانین تبلیغاتی است. تکرار برگزاری این مسابقات در جوامعی مستبد و خودکامه مثل برزیل یا قطر که در تدارک مسابقات جام جهانی فوتبال یا المپیک هستند، این ناهماهنگی‌ها را آشکارتر می‌کند.
■    حتی، با این‌که فیفا یا کمیته بین‌المللی المپیک اصرار دارند که از سیاست به دور هستند، اما، تقریباً، همه حکومت‌ها از مسابقات بزرگ ورزشی بهره‌برداری سیاسی می‌کنند.
■     در نتیجه، ورزش به هر صورت سیاسی می‌شود و هر چقدر فیفا و کمیته بین‌المللی المپیک ادعای بی‌گناهی سیاسی می‌کنند، حکومت‌ها بهتر می‌توانند از وقایع ورزشی بین‌المللی در راه اهداف خود استفاده کنند.
■    این تناقض به شروع جنبش المپیک مدرن برمی‌گردد. پیر دو کوبرتن، بنیان‌گذار فرانسوی بازی‌های المپیک در عصر معاصر که از شکست کشورش در جنگ فاجعه‌آمیز با پروس در سال ۱۸۷۱ غافلگیر شده بود، عامل این شکست را ضعف قوای بدنی نیروهای فرانسه دانست و با تشویق به برگزاری مسابقات سازماندهی شده سعی در تقویت آن داشت. او بعدها تصمیم گرفت دیدگاهش را به کشورهای دیگر نیز منتقل کند.
■    کوبرتن معتقد بود در دنیایی که اغلب درگیر کشمکش‌های نظامی است، می‌توان با احیای مسابقات المپیک یونان باستان، به صلح و برادری بین‌المللی دست یافت. او از ابتدا اصرار داشت که مسابقات ورزشی باید به دور از سیاست باشد، چون سیاست نفاق‌آمیز است، درحالی‌که هدف مسابقات ورزشی جمع کردن مردم در کنار یکدیگر است.
■    اما همه با این ایده موافق نبودند. شارل‌مورا، نویسنده و سیاستمدار فرانسوی قرن نوزدهم، المپیک کوبرتن را توطئه لیبرال از نوع آنگلوساکسون می‌دانست که هدفش از بین بردن قدرت نژادی و غرور ملی است، اما، او خیلی زود و بعد از حضور در اولین مسابقات المپیک مدرن در سال ۱۸۹۶ تغییر عقیده داد و مسابقات ورزشی بین‌المللی را فرصت خوبی برای تعصب میهن‌پرستی که طرفدار آن بود، دانست.
■    با این حال، کوبرتن در رویاهای خود بر برادری غیرسیاسی تأکید می‌کرد. کارل مارکس زمانی غیرسیاسی بودن را نوعی حماقت توصیف کرد. در یونان باستان، «احمق» به افرادی اطلاق می‌شد که فقط به امور شخصی خود مشغول بودند و از زندگی سیاسی دوری می‌کردند.
■    کوبرتن می‌خواست حماقت خود را همگانی کند؛ تا حدی که در سخنرانی ضبط شده او که در سن ۷۳ سالگی (یک سال قبل از مرگش) و در وضعیت بیماری در استادیوم مسابقات المپیک برلین ۱۹۳۶ پخش شد، او هم‌چنان در مورد ایده‌آل‌های عدالت و برادری صحبت کرد. در همان زمان، هیتلر و پیروانش در فکر بهره‌برداری از این مسابقات برای افزایش اعتبار امپراتوری نازی بودند.
■    بنا بر این، ورزشکاران از ابراز عقایدشان ناامید شدند. اعتراضات علیه نژادگرایی نازی با سخنرانی‌های سخت‌گیرانه در مورد ماهیت غیرسیاسی مسابقات خاموش شدند. توافق‌های اندکی هم در این زمینه صورت گرفت. نشانه‌هایی که حضور یهودیان را در مکان‌های عمومی ممنوع می‌کرد، در طول مسابقات برداشته شد؛ اما، برخی ورزشکاران یهودی خیلی محتاطانه از تیم‌های ملی خط خوردند.
■    از آن زمان تاکنون، هیچ چیز تغییر نکرده است. کمیته بین‌المللی المپیک هم‌چنان شعار غیرسیاسی بودن المپیک را سر می‌دهد؛ درحالی‌که پوتین از المپیک زمستانی برای جلا دادن به حکومت خود استفاده می‌کند.
■    بدون شک، این مسابقات هم هیجان زیادی برای تماشاچیان در سراسر دنیا دارد، اما، در این میان باید به شهروندان آسیب‌پذیری فکر کنیم که مجبورند، تحت حکومت فاسد پوتین زندگی کنند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.