برداشت آزاد از Mindtools؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ ۱.تعیین هدف
■ در برخی از سازمانها پاسخ به چرایی وجود شرکت کار دشواری است و در اغلب موارد تیم مدیریتی سازمان از دادن پاسخ به این سؤال طفره میروند. بر اساس ابزار Ashdrige سازمانها بر اساس نوع هدف به سه گروه تقسیم میشوند:
• گروه اول: سازمانهایی که هدف اصلی آنها ایجاد سود برای سهامداران است و در این شرکتها تمامی تصمیمات استراتژیک مبتنی بر همین هدف اتخاذ میشود.
• گروه دوم: سازمانهایی که با هدف برآورده کردن انتظارات کلیه ذینفعان خود فعالیت میکنند. اینگونه شرکتها خود را در برابر سهامداران، کارکنان، مشتریان و جامعه مسؤول میدانند.
• گروه سوم: سازمانهایی با «ایدهآلهای بالاتر». چنین سازمانهایی بر نیازهای ذینفعان خود اشراف دارند و بر اهدافی بیش از این نیازها تمرکز دارند. این گونه سازمانها علاوه بر برآورده کردن نیاز ذینفعان معمولاً، بر مواردی چون مسؤولیتهای اجتماعی و مسائل محیط زیستی تمرکز دارند. جالب توجه است بدانید معمولاً، در سازمانهای گروه سوم، کارکنان تعهد و وفاداری بیشتری دارند.
░▒▓ ۲. تعیین استراتژی
■ استراتژی منطق کسبوکار سازمان به شمار میآید و اهداف سازمان را به رفتارها و استانداردهای مناسب پیوند میزند. استراتژی سازمان باید بتواند مزیتهای رقابتی شرکت را تشریح و برنامهای مشخص برای رسیدن به اهداف سازمان ارائه کند.
■ در بیانیه مأموریتی که در استراتژی سازمان تهیه میشود باید به طور مشخص به مواردی چون فعالیتهای اصلی، تکنولوژیها، شایستگیها و نحوه ایجاد ارزش و رضایت مشتری اشاره شود.
░▒▓ ۳. تعیین هنجارهای رفتاری
■ این ابزار بر این موضوع تأکید دارد که اهداف و استراتژیها تا زمانی که تبدیل به یک فعالیت در سازمان نشوند، قابلیت اجرا نداشته و در سطح یک سند باقی میمانند؛ بنا بر این، سازمان باید بتواند اهداف و استراتژیها را در سیاستهای شرکت و اقدامات روزانه کارکنان لحاظ کند، به این ترتیب، میتوان انتظار بهبود قابلملاحظهای در عملکرد سازمان داشت.
■ برای مثال، شرکت هواپیمایی (British Airways) که برای خود هدف «بهترین و موفقترین شرکت در صنایع هوایی» را در نظر گرفته بود، استراتژیهایی چون ارائه خدماتی با سطحی بالاتر از رقبا و ارتباط نزدیکتر مدیران و کارکنان را برای دستیابی به این هدف در نظر گرفت. سپس، این موارد را در قالب دستورالعملی رفتاری در اختیار کارکنان قرار داد.
■ این مفاهیم به کلیه کارکنان سازمان آموزش داده شد و در نهایت استاندارد رفتاری این شرکت در قالب یک جمله خلاصه شد: «ما اینجا هستیم که هر کاری برای سازمان انجام دهیم!»
░▒▓ ۴. تعیین ارزشها
■ ارزشها در هر سازمانی زیربنای فرهنگ آن سازمان هستند و به استانداردهای آن معنا میبخشند. ارزشها چارچوب محکمی را برای اجرای مناسب استراتژیها در سازمان فراهم میکنند.
■ ارزشهای سازمان معمولاً، دارای اعتباری بلندمدت در سازمان هستند و توسط تیم مؤسس یا گروه مدیریتی قوی پیشنهاد و تصویب میشوند. برای مثال، شرکت HP مواردی چون صداقت، احترام به افراد، کار تیمی، نوآوری و کمک به مشتریان و جامعه را به عنوان ارزشهای خود در نظر گرفته و جالب اینکه تمامی کارکنان این سازمان با گذشت بیش از ۷۰ سال از تاسیس این شرکت به این ارزشها وفادار هستند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم