فیلوجامعه‌شناسی

آینده مصر

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت از دکتر سعد الله زارعی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


■    با برگزاری مهندسی شده همه‌پرسی قانون اساسی و، سپس، اعلام نامزدی ریاست‌جمهوری وزیر دفاع، تردیدها درباره این‌که ارتش مصر از ابتدا برنامه مشخصی در انقلاب و پس از انقلاب مصر داشته برطرف شد. با این وصف می‌توان گفت از این پس، نیز ارتش بر اساس یک برنامه منظم و گام به گام سعی می‌کند در کانون اصلی قدرت حضور داشته باشد و تحولات را آن گونه که خود می‌خواهد مدیریت نماید البته، این برنامه ارتش است، اما، در عین حال، دشواری‌هایی هم بر سر راه ارتش وجود دارد. مهم‌ترین دشواری این است که مصر به هر حال، باید تغییر کند، ولی، نقش ارتش به عنوان محور این تغییر محدود است و اگر ارتش به گونه‌ای عمل کند که تداوم دوره حسنی‌مبارک را تداعی کند با چالش جدی مواجه می‌شود و توان اثرگذاری بر تحولات را از دست می‌دهد. در این باره گفتنی‌هایی وجود دارد.

░▒▓ ۱
■    سکوت ارتش در قبال انقلاب ۵ تا ۲۲ بهمن ۱۳۸۹ و عدم همراهی با حسنی‌مبارک - خواه این عدم همراهی انتخاب فرماندهان ارتش باشد خواه تشخیص و دستور مقامات امریکا- نشان می‌دهد که ارتش و کانون‌های رهبری کننده آن لزوم تغییر در مصر را پذیرفته‌اند. خود این موضوع به ما می‌گوید از نظر ارتش و کانون‌های داخلی یا خارجی دستور‌دهنده به آن، نمی‌توان با قواره و قواعد دوره مبارک، مصر را اداره کرد. با این وصف اگر چه ارتش به عنوان مهم‌ترین عامل بقاء رژیم حسنی مبارک در فاصله سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۹ به حساب می‌آید، اما، حضور آن در عرصه سیاسی پس از مبارک نمی‌تواند کاملاً شبیه دوران مبارک باشد و حتماً تفاوت‌هایی خواهد داشت، اما، چه تفاوت‌هایی؟

░▒▓ ۲
■    ارتش اگر چه در ۱۰ تیر امسال (۳۰ ژوئن ۲۰۱۳) رئیس‌جمهور و دولت قانونی او را به طور غیرقانونی برکنار کرد، اما، بدون تردید این امکان تا قبل از اجتماعات بزرگ مردمی که این اواخر شمار آنان دست‌کم به ۱۵ میلیون نفر رسیده بود برای ارتش فراهم نبود بر این اساس ناظران سیاسی معتقدند ارتش در برکناری محمدالمرسی و اخوان‌المسلمین از قدرت، دست‌کم نیمی از مردم فعال مصر را در کنار خود داشته است. کما این‌که در تیرماه گذشته که مرسی برکنار شد، اخوانی‌ها حمایت نزدیک به نیمی از شهروندان فعال را با خود همراه داشتند.
■    امروز هم ارتش می‌تواند با استناد به شمار رأی‌دهندگان به همه‌پرسی قانون اساسی، بگوید که موافقت حدود ۳۷ درصد از شهروندان واجد شرایط رأی را به دست آورده و این یعنی، این که جبهه‌ای که ارتش در آن قرار دارد ۱۷/۲ درصد بیش از جبهه‌ای که اخوان در آن قرار دارد، مستظهر به آراء مردم است، اما، ارتشی‌ها باید بدانند که این آراء مجموعه آرایی است که ارتش، هواداران رژیم گذشته و حزب حاکم سابق، جبهه انقاذ، جنبش تمرد و، حتی، بعضی از طیف‌های مذهبی نظیر جامع‌الازهر به دست آورده‌اند. البته، سهم ارتش در این آراء کم نیست، ولی، حتماً سهم جنبش تمرد و جبهه انقاذ بیش از ارتش است. ارتش تا زمانی می‌تواند این بخش از آراء شهروندان را نمایندگی کند که از سوی هواداران میلیونی تمرد و انقاذ به عنوان بخشی از رهبری این جبهه پذیرفته شده باشد. حالا یک لحظه تصور کنید که انقاذ، تمرد و بخصوص نیروهای شرکت‌کننده در انقلاب بهمن ۱۳۸۹ راهی جدای از ارتش دنبال کنند، آن‌گاه، آراء ارتش در برابر آراء جریانات مقابل رنگ می‌بازد. این موضوع به ما می‌گوید زیر پای ارتش آن‌چنان محکم نیست که بتواند هر کاری را انجام دهد چه رسد به این‌که بخواهد همان مناسبات دوره حسنی مبارک را بازسازی کند و مظهر آن چیزی باشد که مبارک بود.

░▒▓ ۳
■    شرایط داخلی و منطقه‌ای تا حد زیادی دگرگون شده و این کار ارتش را در انتخاب راه و ترکیب‌بندی آن‌چه در برنامه دارد با دشواری زیاد مواجه می‌کند. دوره حسنی مبارک دوره اقتدار امریکا و اقتدار نسبی رژیم‌های عربی وابسته به امریکا بود و در عین حال، منطقه‌ای که مصر در بطن آن قرار گرفته در دوره حسنی مبارک تا حد زیادی آرام بود، مرزهای افریقایی و آسیایی مصر تا حد زیادی امن بودند، معمر قذافی بر لیبی حاکمیت مطلق داشت، آبراه دریای سرخ و کانال سوئز آرام بود. الآن این شرایط دگرگون شده است. امریکا توان اثرگذاری قاطع بر پرونده‌های این منطقه حساس را از دست داده است. محیط‌های عربی پیرامون مصر و، حتی، تا دوردست‌های آن شامل لیبی، تونس، سوریه، عراق، یمن و عربستان دست‌خوش تحولات هستند بنا بر این، ارتش مصر نمی‌تواند خود را از تبعات امنیتی و سیاسی آن‌چه در حوزه عربی می‌گذرد، در امان بداند. ارتش مصر می‌داند که مرسی و اخوان‌المسلمین با چند بازی اشتباه در حوزه سیاست‌های داخلی و خارجی سقوط کردند و حال آن‌که این‌ها ۸۵ سال برای روزی که به قدرت می‌رسند، برنامه‌ریزی کرده بودند. چه تضمینی وجود دارد که چند حرکت اشتباه ارتش، سرنوشتی بدتر از سرنوشت اخوان و مرسی را برای آنان رقم نزند. اگر نگاهی به رفتار ارتش در حوزه سیاست خارجی بیندازیم در می‌یابیم که ارتش سعی می‌کند ولو به صورت مانورگونه، خود را دارای استقلال رأی معرفی کند. روابط نظامی مصر و مسکو که پس از ۴۰ سال از سر گرفته شده، اگر چه عمق ندارد، ولی، از این نکته‌سنجی ارتش حکایت می‌کند کما این‌که سکوت ارتش در قبال تحولات سوریه هم از احتیاط‌کاری ارتش خبر می‌دهد. ارتش در حوزه سیاست داخلی نیز سعی کرده است مظهر اراده و خواست ملی قلمداد شود. قدرت‌بخشی به پارلمان، تأکید ارتش روی برآورده کردن نیازهای عمومی در زمینه غذا، بهداشت، آموزش، مسکن و حقوق شهروندی در قانون اساسی جدید که البته، بسیاری از ناظران معتقدند ارتش هیچ‌گاه قادر به تأمین این اهداف نیست، از این موضوع حکایت می‌کنند و حال آن‌که در جامعه مصر همواره اسلام‌گرایان مظهر توجه به نیازهای عمومی غذایی، بهداشتی و آموزشی بوده‌اند. مجموعه این موارد به ما می‌گوید ارتش در صدد برآمده تا با گفتمان جدید وارد عرصه شود و نیروهای ملی اجتماعی را با خود همراه کند.

░▒▓ ۴
■    ارتش مصر به دلیل سابقه و خاستگاه، میدان مانور فراخی در اختیار ندارد. ارتش مصر به هر حال، به عنوان بخش بازمانده رژیم امریکایی سادات و مبارک دیده می‌شود و از سوی دیگر، جدی‌ترین حامیان داخلی ارتش مصر بازماندگان رژیم مبارک که اصطلاحاً «فلول» گفته می‌شوند، هستند و در مرتبه بعدی قدرتمندان اقتصادی هستند که در گذشته هم از رژیم حمایت می‌کردند این‌ها به هر حال، نه تنها برای اسلام‌گراها، بلکه، حتی، برای ملی‌گراها، ناسیونالیست‌ها و جوانان شکل‌دهنده به انقلاب بهمن ۸۹ و شورش تیر ۹۲ قابل قبول نیست و طبعاً می‌تواند برای ارتش چالش‌آفرین باشد.

░▒▓ ۵
■    درباره ارتش بعضی به اشتباه افتاده و با استناد به تغییر فضاهای گفتمانی در منطقه گفته‌اند که ارتش هم می‌تواند مظهر دمکراسی باشد. غربی‌ها اخیراً با همین عبارات از رفراندوم قانون اساسی مصر صحبت کردند، ولی، این یک تصور دقیق نیست، چرا که، ارتش دستکم ۴۰ سال از فضاهای گفتمانی منطقه‌ای دور بوده است. ارتش مصر طی ۳۰ سال اخیر هیچ واکنش روشنی به اسلام‌خواهی منطقه‌ای نشان نداد. ارتش در این دوران در برابر جنبش‌های ضد صهیونیستی سکوت کرد و، حتی، با صهیونیست‌ها همراهی کرد! ارتش مصر موضع خاصی در قبال اکثر تحولات منطقه‌ای نداشت و به رغم آن‌که در بعضی از مواقع زمینه آن فراهم بود، تلاش نکرد تا به عنوان بخشی از قدرت منطقه‌ای دیده شود. ارتش و مصر مبارک در این دوران ساکت بودند بنا بر این، نمی‌توان باور کرد که این ارتش با درس گرفتن از تحولات و اغتنام از فرصت درصدد برآمده تا همراه با تحولات، خود را باز تعریف کند. ژنرال‌های ارتش مصر همان‌هایی هستند که سال‌ها در دانشکده‌های نظامی امریکا تحصیل‌کرده و با ارتش امریکا مرتبط شده و در چارچوب‌های شناخته شده امریکا حرکت می‌کنند. با این وصف اگر بعضی گمان می‌کنند ارتش مصر می‌تواند پایه‌گذار مناسباتی باشد که از یک رژیم و رویکرد جدید خبر دهد، حتماً در تحلیل خود دچار خطا و اشتباه استراتژیک هستند. با نگاه به دو واقعیت (که از یک طرف ارتش قادر به بازسازی مناسبات دوره مبارک نیست و از طرف دیگر، جز در یک چارچوب و نظم امریکایی قادر به ایفای نقش نمی‌باشد) می‌توانیم با قاطعیت زیادی بگوییم، ارتش در مصر قادر به پایه‌گذاری یک حرکت مستمر، مستحکم و منطقی نیست و طی سال‌های آتی اگر چه احتمالاً، به عنوان مهم‌ترین عنصر میدان سیاسی مصر ایفای نقش می‌کند، اما، در عین حال، دائماً دست‌خوش تغییر موضع و اتخاذ مواضع متغیر خواهد شد. این مسأله می‌تواند در یک دوره کوتاه به اعتبار و توان ارتش صدمه جدی وارد کند.

░▒▓ ۶
■    روابط خارجی مصر در یک فضای پرتناقض قرار گرفته است. ارتش مصر هنوز نتوانسته امریکایی‌ها را مطمئن کند که از پس، مسائل و مشکلات و رقبای قدیم و جدید خود برمی‌آید و از این رو، وحدت گفتمانی ارتش و امریکا دچار آسیب شده است. از سوی دیگر، ارتش مصر با نشان دادن چراغ سبز به روسیه، تلاش می‌کند تا توجه امریکا در حوزه مصر را روی خود متمرکز کند و حال آن که براساس قرائن و شواهد، امریکا در مصر به یک ترکیب مطمئن‌تر که ارتش تنها بخشی از این ترکیب است، نگاه می‌کند. با این وصف ارتش مصر قادر نیست که ساختار و سنت‌های امریکایی که براساس آن تربیت شده را ترک گوید و به همین دلیل قادر به جابجایی اردوگاه- از امریکا به سمت روسیه- نیست کما این‌که امریکایی‌ها هم مانور گرایش به روسیه را جدی تلقی نکرده‌اند. روابط ارتش مصر و عربستان هم به رغم ظاهر گرم آن از پویایی و استحکام برخوردار نیست. ارتش و عربستان روی عزل اسلام‌گراها توافق داشتند، اما، در بسیاری از موضوعات دیگر اختلاف دارند. همه می‌دانند که از نظر آل سعود، نظامیان مصر یک رقیب به حساب می‌آیند از سوی دیگر، عربستان یک مصر مهار شده را طلب می‌کند مصری که از نظر مالی محتاج عربستان باشد و در مواضع سیاسی ادامه سیاست خارجی عربستان را تداعی کند این موضوعی است که با طبع و روحیه و سابقه مصری‌ها نمی‌خواند و طبعاً ارتش مصر نمی‌تواند به آن تن دهد با این وصف سیاست خارجی نظامیان مصر در حوزه منطقه‌ای هم ثبات لازم نخواهد داشت.

░▒▓ ۷
■    روابط خارجی مصر تا آن‌جا که به ما برمی‌گردد نیز از ثبات و استحکام برخوردار نخواهد بود نظامیان مصری چه به لحاظ ساختار تربیتی و چه به لحاظ محدودیت‌ها علاقه‌مند یا قادر نیستند که با ایران رابطه‌ای گرم برقرار کنند البته، در این تردیدی نیست که قاطبه مردم و، حتی، اکثر گروه‌های مصری به میزانی که روی همکاری مصر و عربستان حساسیت منفی دارند، رابطه با ایران را عمدتاً به این دلیل که سنجشی بر استقلال مصر است، دوست دارند، ولی، می‌توانیم بگوییم که بعید است رابطه ایران و مصر در دوره نظامیان جدید نیز فراتر از روابط بسیار سرد کنونی باشد.
مأخذ:کیهان
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.