حامد دهخدا؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ عالیمقام دکتر حسن روحانی، پنجشنبه، نوزده دی نود و دو، مجدداً به حاشیه رفت.
▬ یکی از سیاستمداران مجرب و موفق کشور، شخصیت عالیمقام دکتر حسن روحانی را اساساً دشمنساز میشناسد، و معتقد است که گذر زمان کافی است تا او، همه را با خویش دشمن سازد؛ نشست نوزده دی نود و دو رئیس جمهور با جمعی از تارک نشینان کاخ رودکی، یکی دیگر از تبلورها و تحققهای این برآورد مجرب آن سیاستمدار خبره بود.
▬ این بار، نوبت دشمنسازی در مجلس، و قدری هم علما و اعاظم بود. او، عملاً «کارت زرد» مجلس شورای اسلامی را به سخره گرفت، آن هم در موضوعی که اصلاً ضرورتی نداشت؛ در موضوع، ارکستر سمفونیک. او گفت: «از اینکه ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی به تعطیلی کشیده شده است، بسیار متأسفم، و حتماً این دولت در همین ماههای آینده اینها را احیاء خواهد کرد، اگر چه ممکن است وزیر باز هم کارت زرد بگیرد». واقع آن است که ارکستر سمفونیک تهران، هر سال، بویژه در سالروز انقلاب اجرای برنامه دارد و تعطیل نیست، که رئیس جمهور بخواهد با تمسخر کارت زرد مجلس آن را احیا کند. البته بودجه ارکستر سمفونیک تهران، مانند خیلی جاهای دیگر کم شده است؛ کاهش یافته، ولی قطع نشده است. به نظر میرسد، توجه به ارکستر سمفونیک تهران در طول سالیان اخیر ویژه بوده است؛ حتی در سال هشتاد و نه، ماتیاس سباستین کروگر، اولین رهبر غیر ایرانی این ارکستر پس از انقلاب شد و پس از او هم، درک گلیسون به عنوان رهبر میهمان ایفای نقش کرد. اردیبهشت نود و یک، شهرداد روحانی، سمفونی «خلیج همیشگی فارس» را با کیفیت بالا به موقع اجرا گذاشت که از سوی ناظران مورد تحسین واقع گردید. هماکنون، رهبری ارکستر سمفونیک تهران بر عهده استاد نادر مرتضیپور است، و خبری هم از تعطیلی آن نیست.
▬ در واقع، عالیمقام دکتر حسن روحانی، بنای تعارض خود با مجلس را بر «هیچ» نهاد. بر تعطیلی ارکستر سمفونیک تهران، که اصلاً تعطیل نیست. اگر بخواهم به بیان شیرین رئیس فخیمه مجلس شورای اسلامی، پاسخی به مقام صدارت عظما دهیم، فیالجمله باید معروض بداریم که بر عالیمقام دکتر حسن روحانی است تا نمایندگان مجلس را از اندک کیاست و درایت و فراست بهرهمند بشمارند، و واقف باشند که نمایندگان محترم، و همچنین اعاظم و قاطبه علما اصولاً با موسیقی و نظم و آهنگ، آن هم از نوع فاخر در ارکستر سمفونیک گلهمند نیستند؛ اگر مخالفتی هست، با معاضدت وزیر مفخم با مطبوعات و کتاب و موسیقی و آواز زرد و صفرایی بود، همین.
▬ در ماجرای کارت زرد به وزیر ارشاد، سخن از ارکستر سمفونیک یا هر اقدام فاخر دیگر مشابه نبود؛ سخن از ترویج خالکوبی در رسانههای زرد، در سایه بی تفاوتی وزارت ارشاد بود. کلام از معرفی و تبلیغ محسن نامجو خواننده موهن به مقام امام علی النقی علیهالسلام و بیتفاوتی وزارت ارشاد بود. حرف از تعریض وزیر به برخورد با روزنامه همیشه هتاک بهار بود، به جای آن که خود او خواهان برخورد با آن مطبوعه باشد. سخن از انتشار تصاویر نمایشگاه مد و لباس در سفارت اندونزی بود که در صفحه اول یک روزنامه رنگی منتشر شد، در حالی که همسر دو تن از وزرای دولت یازدهم (از جمله همسر وزیر ارشاد) در این مراسم حضور داشتند و این نمایشگاه را اسلامی ندانستند، اما تا پایان مراسم در آن شرکت کردند. سؤال نمایندگان در تقدیم کارت زرد به وزیر ارشاد، بر سر یک «ویژهخواری» بود. در حالی که در ۱۰۰ روز اول فعاليت این دولت، روزنامه سراسری و کثیرالانتشار اطلاعات ۳۰۰ ميليون تومان، و روزنامه سراسری و كثيرالانتشار كيهان ۳۴۰ ميليون تومان یارانه دریافت کردهاند، و در مقابل، روزنامه «خبر جنوب» كه فقط در سه استانهای جنوب كشور با تیراژ ۳۰ هزار نسخه توزيع میشود، به دليل شراكت مدير آن با معاون مطبوعاتي در شرکت مطبوعاتی «مكتب خبر ايرانيان» به اندازه مجموع دو روزنامه اطلاعات و كيهان يارانه بگيرد؟ این در حالی است که دیگر نشریات سه استان جنوبی کشور نیز یارانه بسیار ناچیزی دریافت داشتهاند. عجيب است كه آقاي معاون مطبوعاتي به روزنامه زرد «خبر ورزشي» كه خودش شريك و مدير عامل شركت صاحب امتياز آن (مؤسسه مكتب خبر ايرانيان) است، هم در جايي ديگر ۴۶۵ ميليون يعني بيش از همه روزنامههای معتبر و کثیرالانتشار كشور يارانه داده است. اين در واقع به اين معناست كه آقاي معاون وزیر محترم در ۱۰۰ روز اول فعاليتش، از مجموع پنج میلیارد تومان یارانه مطبوعاتی کشور که حدود ۵/۲ میلیارد تومان آن متعلق به بیش از ۸۰۰ نشریه استانی است، مبلغ یک ميليارد تومان را براي دو روزنامه استانی شركت «مكتب خبر ايرانيان» که خودش مدیر عامل آن است، كنار گذاشته است! البته از يارانه ساير نشريات مسئولان اين شركت، يعني روزنامه سياسي «خبر» و خبرگزاري «خبر آنلاين» هنوز اطلاعاتی به دست نیامده است (به نقل از خبر شماره ۱۷۸۵۴۵ از رجا).
▬ در حالی که مجلس شورای اسلامی، در مواقع متعددی نشان داده است که زیادی پیام نیمی از انتخابات نود و دو را که در عالیمقام دکتر حسن روحانی متبلور است، جدی گرفته، با این حال، بیهوده، عالیمقام روحانی کوشید در آنجا هم دشمنانی برای خود بیافریند، پس از آن که با انتقادات سیاهنما به تمام هستی دکتر محمود احمدینژاد و «سرهنگ»، کلی آزرده و دشمن برای خود خریده بود. بیهوده بیهوده.
▬ عالیمقام دکتر حسن روحانی، سخنان خود را خطاب به جمعی از هنرمندان، به این ترتیب خاتمه داد که: «برخی هنوز صدای ملت را در بیست و چهار خرداد نشنیدهاند. پنبهها را از گوش درآورند». به نظر میرسد که علاوه بر سایرین، سیاستمدار هوشمندی که باید پیام انتخابات نود و دو را بشنود، عالیمقام دکتر حسن روحانی است. ایشان باید اشعار داشته باشند که بر لبهای ایستادهاند که با اندکی لغزش، بیش از پیش فرود میآیند، و باید به جای افزودن بر دشمنان خویش، بر شمار دوستان خود بیفزاید. واقع آن است که با دوپینگ تحریمها و تخریب گسترده و یکپارچه و درونی و بیرونی احمدینژاد با آن حجم خدمت، و حتی حذف او از روند انتخابات، و همچنین حمایت کل اکابر، تنها توانستهاند نیمی از آراء را تحصیل فرمایند. پس، عالیمقام دکتر حسن روحانی، احتیاج دارند تا بر دوستان خود بیفزایند، نه بیهوده بر مخاصمات اضافه کنند. همین.
▬ البته، صرفنظر از وضع و حال شخص ایشان، اوضاع و احوال کشور هم بیش از پیش ایجاب میکند تا جوانب و مواضع کشور، بیهوده به آزار یکدیگر نپردازند و وطن را با مسائل جدید مواجه نسازند. این روزها، کشور باید متوجه مسائل اساسیتری باشد. حاشیهسازی، از آن سنخ که در خور «نود» باشد، برازنده این احوال این مملکت نیست.
مأخذ:رسالت
هو العلیم