برداشت آزاد از Vision Critical؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ ۱. تمرکززدایی از قدرت
▬ در مدل معمول گردآوری نظرات و بینشها، بخش پژوهشهای حوزه بازار و بازاریابی با تهیه دستور کار و یک نمونه، پرسشهایی را مطرح میکند. این پارادایم سازمانی در خلاف جهت تمرکززدایی از قدرت که مشخصه گفتوگوی آنلاین است پیش میرود.
▬ رسانههای اجتماعی و تعامل جامعه آنلاین روشهای نوین و مدلهای غیرمتمرکز گردآوری نظرات و بازخوردهای مصرفکننده را برای بازاریابان ارائه میکند، در این حالت موضوعات یا پرسشها توسط کانالهای بازخورد آنلاین مطرح شده و مورد بررسی قرار میگیرند. در حالی که ممکن است این بازخورد بدون ساختار تصویر دقیق و متعادلی که برای تصمیمگیریهای مربوط به کسبوکار مورد نیاز است، فراهم نشود، اما، میتوان آن را دادهای مفید برای پژوهش ساختار یافته دانست.
░▒▓ ۲. به اشتراکگذاری اطلاعات
▬ دهه شصت به سمت آزادی اطلاعات و انتقال آن به اینترنت حرکت میکرد. در حالی که این ویژگی گاهی اوقات میتواند مانعی بر سر راه توسعه بینش مصرفکننده باشد (به عنوان مثال، تشدید نگرانی مصرفکنندگان از به اشتراکگذاری مطالب قبل از انتشار)؛ اما، در عین حال، میتوان این احساس را به عنوان یک دارایی فوقالعاده به خدمت گرفت. فرهنگ به اشتراکگذاری اینترنت که الهام بخش مصرفکنندگان برای به اشتراکگذاری دیدگاهها و ایدهها با شرکتها و سازمانها است، همان فرهنگی است که باعث میشود مصرفکنندگان به طور داوطلبانه به تجلیل از محصول و نام تجاری آن هم به صورت آنلاین بپردازند.
░▒▓ ۳. حساسیت ارزش
▬ شور و شوق موجود در جهان آنلاین برای به اشتراکگذاری اطلاعات نتیجه ارزشگذاریهای دهه شصت میلادی در خصوص آزادی بیان و حفظ حریم خصوصی است. در حالی که روشن است امروزه، به اشتراکگذاری آنلاین اطلاعات در سایه ایجاد فرهنگ آزادی بیان صورت میگیرد، رعایت حریم خصوصی مصرفکننده به همان اندازه عاملی مهم و ارزشمند در تسهیل این به اشتراکگذاری آنلاین است: ممکن است برخی دیدگاهها و مطالب تحت شرایط خاص و زمانی که افراد احساس امنیت میکنند، مطرح شوند. درک نوعی از آزادیهای حاصل از حفاظت حریم خصوصی مصرفکننده جهت دریافت بازخورد آنلاین معنی دار بسیار مهم است؛ چرا که مصرفکنندگان ممکن است تمایل داشته باشند، برخی نظرات را ناشناس و غیرمستقیم مطرح کنند.
░▒▓ ۴. تصمیمگیری مخاطبمحور
▬ مهمترین ارزش ایجاد شده در طول دهه شصت میلادی ارزش مشارکت و تصمیمگیری مخاطبمحور است که در حوزه کاربرد اینترنت نیز صادق است.
▬ این ایده که مصرفکننده باید در طیفی از تصمیمگیریهای سازمانی که به طور مستقیم بر زندگی وی تأثیر گذارند نقش داشته باشد، نه تنها در حوزه امور دولتی و سیاسی، بلکه برای کسبوکارها و نامهای تجاری که با جنبههای مختلف زندگی مصرفکننده سر و کار دارند، کاربرد دارد. از نظرات، شکایات و تقدیرهای مصرفکننده پیداست که وی به دنبال جلب توجه سازمانها به سوی خود و مشارکت در تصمیمگیریهای سازمانهایی است که به نوعی با آنها در تعامل است. تحقق مشارکت مصرفکننده در تصمیمگیریها به هر طریقی که باشد به تنهایی کافی نیست: مشتری باید مطمئن شود که نظرات وی برای شما ارزشمند است، به همین منظور باید نام تجاری خود را با اخلاق مشارکتی که عمیقاً با فرهنگ فعالیت آنلاین و، حتی، آفلاین پیوند دارد.
▬ در بهترین حالت، گردآوری نظرات مشتری ترکیبی از این ویژگیها را دارد:
• کمک به سازمانها برای توجه به اولویتها و ارزشهای مشتری و در نهایت تهیه و ارائه محصولات و خدمات مورد نظر مشتری.
• درک ریشههای عمیق مشارکت آنلاین و رابطه آن با سایر ارزشهای عمده حاکم بر فضای مجازی از دهه ۱۹۶۰ میلادی.
• درک و امکان پیشبینی بازاریابان از نیازها و انتظارات مشتری و استفاده از آن در تعاملات آنلاین. تطابق فعالیتهای آنلاین با هنجارها و شیوههای مورد پذیرش این حوزه.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم