برداشت آزاد از مری نایت از Gallup؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ ۱. اهداف تعهد کاری را وارد دنیای واقعی کنید
▬ برای درک بهتر از تعهد کاری، در جلساتی برنامهریزی شده از کارمندانتان، در مورد اهدافتان بازخورد بگیرید. برای شناخت بیشتر افراد گروه از آنها پرسش کنید، مثلاً، از آنها بپرسید چه کاری میتواند باعث شود تا هر یک از افراد تیم از خود بپرسد، آیا در هفته گذشته کارهایش مورد ستایش قرار گرفته شده یا نه؟ فکر میکنید چقدر طول میکشد تا این کار نتیجه بدهد؟
▬ سعی کنید با کارمندان به صورت انفرادی هم صحبت کنید. برخی از آنها تمایل ندارند که در جلسات گروهی خواستهها و احتیاجاتشان را ابراز کنند. حتی، بعضیها دوست دارند تا عقایدشان را هم در خلوت بیان کنند. نظرات آنها را یادداشت کنید و از طرف افراد ناشناس آنها را در اهداف شرکت قرار دهید.
░▒▓ ۲. افراد گروه را برای درگیری بیشتر در کار، ترغیب کنید
▬ کارمندان بهترین افرادی هستند که نیازهای گروه را میشناسند. برای تبدیل تعهد کاری به یک فرهنگ، ایجاد احساس مالکیت در کارکنان بسیار موثر واقع خواهد شد. از داوطلبان و تازهواردهایی که به چالشها و مسؤولیتها پاسخ مثبت میدهند، بخواهید تا در این برنامه به شما کمک کنند.
▬ یکی از مدیرانی که اخیراً با وی همکاری داشتم به من گفت: «یکی از کارمندانم، رهبری جلسهای را به عهده داشت که منجر به یکی از بهترین جلساتم شد. از او خواستم با توجه به مهارت درگیر کردن تمام کارکنان در جلسه، او مدیریت این جلسه را به عهده داشته باشد. من تعمداً در جلسه شرکت نکردم. به همین دلیل او تبدیل شد به صدای حضار در آن جلسه! او نتایج را برای من بازگو میکرد و جلسات هم با راهنماییهای من ادامه داده میشد».
▬ از آن پس، گرایش کاری این مدیر بسیار تغییر کرد و خود را متعهد به مسؤولیتهایی که بر دوشش بود، میدید. پاسخهای دیده شده از گروه هم تغییر کرده بود. آنها راحتتر نظراتشان را بیان میکردند و میتوانستند خود را در اداره امور دخیل کنند.
░▒▓ ۳. ایجاد انگیزه باید در طول سال تکرار شود
▬ هر تلاشی که برای ایجاد تعهد کاری از طرف یک کارمند صورت میگیرد، تاریخ انقضایی دارد. به همین دلیل، نباید تصور کرد که یک بار ایجاد انگیزه برای هر کارمند کافی است. محیط کاری، احتیاجات، و، حتی، قدرت درک یک نفر با گذشت زمان عوض میشود. پس، ایجاد انگیزه برای تعهد کاری در یک فرد نیز باید تلاشی پویا باشد. این کار باید هر سال جنبشی تازه در کارمندان ایجاد کند. مدیران موفق، همیشه و به طور پیوسته بر این موضوع تمرکز دارند که درگیری افراد با کارشان کم نشود. آنها رفتار، محیط و فرآیندها را به طریقی عوض میکنند تا بهترین نتیجه را برای پاسخ به نیازهای کارکنان به دست آورند.
▬ مدیرانی که میدانند به دنبال چه چیزی در ایجاد درگیری کاری هستند، برای هر یک از کارکنان برنامهای خواهند داشت. آنها میدانند برای تقویت روحیه کاری کل گروه، روحیه هر فرد باید تقویت شود. مدیرانی که از تکنیکهای زیر استفاده کردهاند، جوابهای خوبی دریافت کردهاند:
• در هفته اخیر، من پاداش کارهای خوبی را که انجام دادم گرفتهام.
• افرادی هستند که پیشرفتهایم را در هنگام کار ارزشمند میشمارند.
• عقاید من در محیط کاری مورد توجه قرار میگیرد.
• اهداف یا مراحل کاری در شرکت به من اثبات کرده است که نقش من در آنجا اهمیت دارد.
• من بهترین دوستانم را در محیط کارم، دارم.
• در سال گذشته، موقعیتهای زیادی داشتم که منجر به پیشرفت و یادگیری من شده است.
▬ هدف نهایی از ایجاد تعهد کاری تبدیل آن به یک فرهنگ کاری است. پس، این برنامهها فقط وسیلهای برای رسیدن به آن هستند. این برنامهها بستری را فراهم میکنند تا اطلاعاتمان را برای تقویت روحیه کاری افزایش دهند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم