فیلوجامعه‌شناسی

پیتر لوید: کنش سیاسی تهی‌دستان شهری

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت از پیتر لوید؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    تأکید بر موفقیت‌ها و دستاوردها بیانگر تجربیات گذشته قشر تهی‌دستان شهری و وضعیت اقتصادی فعلی آنان است. این اقشار در مهاجرت به شهر و تثبیت موقعیت خود در آن‌جا موفق بوده و به پیشرفت‌ها و موفقیت‌هایی نیز دست یافته‌اند. البته، مطالعات و بررسی‌های به عمل آمده غالباً دال بر این است که مهاجرین موفق به تحقق بخشیدن به آرمانی‌ترین رویاهای خود نشده‌اند، ولی، با این وجود، اکثراً از مهاجرت خود راضی به نظر می‌رسند. تبیین این حرکت یعنی؛ مهاجرت تهی‌دستان به شهرها بر حسب مقوله‌ی تحرک اجتماعی امر دشواری است.
▬    اکثر مهاجرین منازل شهری خود را به مراتب بهتر از خانه‌های روستایی خود دانسته و در مقام مقایسه، آن را به مثابه یک پیشرفت و ترقی به حساب می‌آورند، غالباً در نزدیکی منازل خود از امکانات آب لوله کشی و برق برخوردارند، یا درمانگاه و مراکز بهداشتی و مدارس نیز فاصله‌ی چندانی ندارند. ولی، مهم‌تر از همه درک و استفاده‌ی به موقع آنان از فرصت‌ها، موقعیت‌ها، امکانات و تسهیلات موجود در شهر است. در مناطق فقیر و در حال رکود روستایی جز تجربیات تلخ و ذلت‌بار و زندگی اسفبار پدران و نیاکانشان، چشم‌انداز و آینده‌ی دیگری برای خود و فرزندانشان متصور نمی‌دیدند؛ ولی، در شهر حداقل این امید را دارند که سرانجام، می‌توانند چشم‌انداز آینده‌ای بهتر و دنیای نوینی برای فرزندان و سایر اعضای خانواده‌ی خود فراهم سازند. البته، والدین مهاجر پیشاپیش در این سکوی پرتاپ جای پا یا پایگاه مناسبی برای پیشرفت خود و دیگران افراد خانواده دست و پا می‌کنند. در واقع، بدین وسیله امیدوارند که فرزندانشان بتوانند سریعاً، پیشرفت کرده و آینده‌ی نوین و سرنوشت بهتری برای خود رقم بزنند به نوبه‌ی خود در آتیه، نقش پایگاه مذکور را بر عهده گرفته و در ایام پیری به مثابه عصای دست والدین عمل نمایند.
▬    آموزش و تحصیلات، کلید رهایی و آزادی است، از طریق خواندن و نوشتن به راحتی می‌توان درک و دریافتن بهتر و بیشتری از جهان پیرامون خود نائل شده، بویژه می‌توان از قواعد و قوانین مکتوبی که مانع از فعالیت افراد می‌گردند، اطلاع حاصل نمود، مع‌ذلک والدین در صورت فقدان حقوق یا مستمری دوران بازنشستگی، برای مراقبت از خود همواره بر حمایت فرزندان خود امید می‌بندند.
▬    در یک جامعه‌ی طبقاتی حدود و ثغور به گونه‌ای واضح‌تر مرزبندی و تعیین می‌شوند، مثلاً، وجود اختلاف فاحش طبقاتی و فاصله یا شکاف عمیق اجتماعی فرهنگی بین گروه‌های الیگارشی سفید پوست و اقوام سرخ پوست و دورگه‌های مستیزو در دولت‌ها و جوامع مستقر در اطراف و امتداد دامنه‌های سلسله جبال‌اند در امریکای لاتین.

░▒▓ کنش جمعی
▬    این استدلال که حکومت یا دولت وظیفه دارد و باید خدمات بیشتری جهت توزیع در میان تهی‌دستان و شهروندان فقیر فراهم نماید، اساساً یک بازی متفاوت و با قواعد دیگری است که در عین حال، بازی خطرناکی بشمار می‌رود، زیرا، با این کار طرف می‌پذیرد که نه تنها امکانات و خدماتی را که در به در به دنبالش بود، بلکه همان حداقل سهمی را هم که از تخصیص و توزیع امکانات نصیبش می‌شد، نیز از دست خواهد داد. رفتارها و گرایش‌های ناشی از این قبیل اقدامات کاملاً با رفتارها و گرایش‌های ناشی از تلاش‌های فردی به منظور نیل به پیشرفت، همسو، و هم سخن در این گونه موارد بر خودیاری و اتکای به خود کاملاً تأکید می‌گردد. علل شکست و ناکامی‌ها را می‌توان در عدم توان جماعت برای بسیج نیروها، منابع و امکانات خود به دلیل فقدان اعتماد متقابل، در راحت طلبی، بی‌تفاوتی و عدم احساس مسؤولیت در بین اعضای آن دید.
▬    اعتصابات مشخصاً حول دو موضوع دور می‌زنند:

•    اول؛ تقاضاهای مربوط به افزایش سطح دستمزد.
•    دوم؛ مسأله‌ی انضباط در کار.

▬    در هر مورد تقاضاها ممکن است به انحاء مختلفی بیان شوند. کارگران برخوردار از آگاهی طبقاتی دستمزدها را با سود و مزایای عایدی شرکت خود مرتبط دانسته و لذا، خواهان سهم بیشتری از این خوان گسترده می‌شوند، اما، ویژگی بسیار شاخص جهان سوم، رابطه‌ی سطح دستمزد با مسأله تورم است. دولت براساس برآورد از میزان فقر موجود در جامعه یا برابر با خط مفروض اطلاعاتی از فقر، سقف حداقل دستمزدها را تعیین می‌کند که شرکت‌ها و مؤسسات نیز موظفند آن را پذیرفته و رعایت نمایند. لیکن بحث‌ها و منازعات مربوط به میزان حداقل سطح دستمزد نسبت به دیگر بحث‌های مربوط به روابط تولیدی از اولویت بیشتری برخوردارند. در مورد دوم، مشاجرات و منازعات مربوط به انضباط کاری به ندرت موضوعاتی چون نظارت بر کار کارگران و جریان تولیدی را در بر می‌گیرد.
▬    نفس علنی بودن اعتصابات سبب می‌شود تا در بحث‌های مربوط به صورت‌بندی یا فرماسیون طبقاتی، و اعتصاب به صورت موضوع محوری و کانونی آن بحث‌ها درآید. غالباً فراموش می‌گردد که بخش نسبتاً کوچکی از قشر تهی‌دستان شهری از سازماندهی خوب و مؤثری برخوردارند. ولی، در تزهای مربوط به «اشرافیت کارگری» مضمونی وجود دارد که ثابت می‌کند در درون قشر تهی‌دستان شهری بین کارگران شاغل در شرکت‌های بزرگ که موقعیت کاری و شغلی خود را تثبیت کرده و از دستمزد خوبی نیز برخوردارند و کارگران دارای مشاغل بی‌ثبات و نامنظم یا کارگران شاغل در بخش غیررسمی اختلاف فاحش و فاصله چشمگیری وجود دارد. غالباً چنین استدلال می‌شود که گروه اول از طریق فعالیت‌ها و اقدامات اتحادیه‌ی صنفی خود قادر به کسب امتیازاتی چون درآمد بالا و استفاده از امکانات بیمه و تأمین اجتماعی هستند که توده‌های فاقد تشکل و گروه‌های سازمان نیافته از آن‌ها محرومند. وانگهی، امتیازات فوق نتیجه زحمات و تلاش توده‌هایی است که بدین خاطر هم احساس حسادت و غبطه دارند، و هم حس می‌کنند که مورد استثمار واقع شده‌اند.
▬    کارگران شهری از تحصیلات بسیار کمی برخوردارند و تجربیاتشان در زمینه‌ی مشاغل دستمزدی نیز محدود است. بسیاری از این افراد خواهان مشاغل دستمزدی ولو دائمی و مناسب نیستند، بلکه مایلند به روستای خود باز گردند یا این که در شهر کاری مستقل و شغل آزادی برای خود دست و پا کنند.
▬    اتحادیه‌های کارگری نمی‌توانند رهبری رادیکالی به وجود آورند، زیرا، غالباً با پادرمیانی و ابتکار دولت تأسیس گشته و ساز و کار آن‌ها به گونه‌ای تنظیم می‌گردد که عمدتاً حول مسائل صرفاً اقتصادی عمل نمایند. دولت‌های مستقل دارای قدرت مطلق تلاش زیادی از خود به خرج می‌دهند تا مگر جنبش اتحادیه‌ی کارگری را به نوعی وادار به همکاری نمایند و در صورت عدم موفقیت در این کار راه سرکوب را در پیش می‌گیرند.

░▒▓ پوپولیسم
▬    این امر که تهی‌دست گروه‌های مخالف را به این نحو مجسم سازند، نکته‌ی قابل درکی است. صاحبان شرکت‌ها و مؤسسات عظیمی که احتمالاً، تحت مالکیت بیگانگان و شرکت‌ها چندملیتی قرار دارند برای کارگران مجهول و ناشناخته‌اند. کارگران درک ناقصی از پیچیدگی نظام مالی بین‌المللی دارند. از سوی دیگر، روابط و رفتار صاحبان شرکت‌ها و مؤسسات بومی بسیار کوچک غالباً پدرسالارانه به نظر می‌رسد. به این ترتیب، هیچ گروه، زمینه‌ی روشنی برای نارضایتی یا مخالف ارائه نمی‌دهد.
▬    در این جوامع دولت و هم‌چنین، توسعه‌ی مؤسسات خرد در بخش خصوصی را نیز کنترل می‌کند. در بعضی مناطق ممکن است فروش اجناس و کالا در خیابان‌ها و معابر عمومی (دست‌فروشی) را آزاد بگذارند، ولی، در مناطق دیگر، آن را ممنوع نماید. فروشندگان، پیشه‌وران، افزارمندان، صنعتگران و دیگر صاحبان حرف ممکن است برای ادامه‌ی شغل، احتیاج به جواز کار داشته باشند. گر چه حکومت به ندرت ممکن است تسهیلات اعتباری برای صاحبان مشاغل خرد فراهم نماید.
▬    شیوه‌هایی که دولت‌های مدرن به کمک آن نظام اقتصادی کشور را کنترل و اداره می‌کنند، آن چنان پیچیده است که به سختی می‌توان انتظار داشت تهی‌دست شهری فرایند مزبور را درک کنند. حتی، اگر برخی وزارت‌خانه‌ها یا ادارات را رأساً در کار تدوین قوانین خاص ببینیم با این حال، مسؤولیت کلی آن با دولت است.
▬    توده‌ی تهی‌دستان شهری برای بیان خواست‌های خود دو راه در پیش روی دارند؛ به لحاظ فردی ممکن است به منظور جلب حمایت و دریافت کمک و خدمات برای خود یا جماعت خود به اولیای امور نزدیک شده و از آنان کمک بخواهند. به طور جمعی نیز فعالیت‌هایشان ممکن است در قالب اعتراضات گروهی تجلی پیدا کند، برای مثال، کارمندان و کارگران ممکن است، دست به اعتصاب بزنند و صاحبان مشاغل آزاد نیز دست از کار و فعالیت بردارند.
▬    گفته می‌شود که ثروت و موقعیت افراد مستقر در پست‌ها و رده‌های عالی، در واقع، پاداش مناسبی است در ازای تلاش و جدیت آنان. از سوی دیگر، دولت ممکن است اتکا و وابستگی توده‌ها به خود را تشویق نموده و بر آن تأکید ورزد؛ لذا، بدین منظور، عوامل، ابزار و امکانات زیادی را به خدمت می‌گیرد؛ با استفاده از احساسات و عواطف تهی‌دستان و تکیه بر عناصری چون نوع دوستی، خیرخواهی و استفاده از روابط پدرسالاری و نفوذ ریش سفیدان این فکر را جا می‌اندزد که تهی‌دستان به جای اعتراض، حمله و انتقاد علیه دولت و حاکمیت از طریق همکاری و همیاری با آن بهتر می‌توانند به اهداف و مقاصد خود نائل گردند. القا و ترویج این تز که اقدام به اعتصاب و اعتراض در واقع، آب به آسیاب امپریالیسم ریختن است و امکان حضور و سلطه‌ی بیگانگان بر کشور را به دنبال خواهد داشت، سپر بلای خوبی در مقابل، این تهاجمات بوده و مفر مناسبی برای خروج از این تنگناها بشمار می‌رود. لیکن در این‌جا نیز عمدتاً بر خارجی و بیگانه بودن آن (امپریالیسم) تأکید کشته و نوک حملات متوجه این جنبه از قضیه می‌گردد، نه بر ماهیت سرمایه‌داری و فرایند پیچیده‌ی استثماری آن.
▬    رهبران حکومت‌های پوپولیستی تماس و ارتباط بیشتری با تهی‌دستان برقرار می‌سازند. دامنه‌ی وعده و وعید آنان در حرف، افق بسیار گسترده‌ای را می‌پوشاند، قول‌های زیادی می‌دهند، ولی، در عمل تنها بخش ناچیزی از آن همه قول و قرارها اجرا می‌گردد. از آن‌جا که معمولاً، «حکومت‌ها خود را نگران وضع تهی‌دستان دانسته و به فکر درک و حل مشکلات آنانند»، لذا، بعضی اوقات مذاکراتی با نمایندگان این اقشار به عمل می‌آورند، ولی، انجام این قبیل مذاکرات و گفتگوها به معنی آن نیست که تهی‌دستان جایی در شوراهای حکومتی به دست خواهند آورد یا نقشی در آن ایفا خواهند نمود.

░▒▓ بسیج از بالا
▬    مارکس پیش‌بینی نمود که کارگران براساس تجربه‌ی فرودستی یا زیردست بودن و استثمار خود به درجه‌ای از خود آگاهی طبقاتی خواهند رسید که آنان را قادر به برپایی «انقلاب پرولتری» نمایند. به دنبال این مطلب، مارکس می‌افزاید که این انقلاب، ابتدا در کشورهای بسیار پیشرفته صنعتی به وقوع خواهد پیوست. البته، در این رابطه حضور یک حزب سیاسی طبقه‌ی کارگر ضروری است و از اهمیت اساسی برخوردار است.
▬    در کشورهای امریکای لاتین احزاب سیاسی رقیب بیانگر حضور گروه‌های ذینفع متعدد در درون اقشار مسلط بشمار می‌روند. از جمله ملاکین بزرگ، صاحبان زمین، سرمایه‌داران بومی و متخصصین وابسته به سرمایه‌ی خارجی. از قبل همین منافع و علائق کهن و نیز اهدافی که به طور تاریخی با حزب گره خورده‌اند، سیاست‌هایی برمی‌خیزد که کم و بیش در جهت حمایت از تهی‌دستان شهری است. تهی‌دستان نیز فریب همین سیاست‌ها را می‌خورند، لیکن سیاست‌ها مزبور تحول چندانی در شأن و موقعیت اجتماعی تهی‌دستان ایجاد نمی‌کنند.
▬    در دولت‌های تک حزبی یا نظامی افریقا، ایدئولوژی حزبی عمدتاً یک ایدئولوژی ناسیونالیستی است که طیف وسیعی از مواضع سیاسی را در بر می‌گیرد، گر چه، حتی، ممکن است تحت‌الشعاع شعارهای تند مارکسیستی قرار گرفته و زیر الفاظ و عبارات انقلابی مارکسیسم پنهان مانده باشد؛ ولی، در هر حال، ناسیونالیسم وجه غالب را داراست.
▬    احزاب سیاسی رادیکال دسته‌های کوچکی از روشنفکران اقشار متوسط هستند که با توجه به میزان تبعیت و وابستگی که به اندیشه‌ها و آرای مارکس، لنین، استالین، تروتسکی یا مائو دارند به صورت گروه‌های بسیار پراکنده و بعضاً مخالف هم فعالیت دارند. بسیاری از این احزاب از درون تشکیلات و سازمان‌های دانشجویی بر می‌خیزند و میزان جابجایی اعضا در آن‌ها در حد بالایی قرار دارد.
▬    فعالیت تهی‌دستان خواه در شکل مبارزه برای ایجاد و گسترش مشاغل خصوصی تجلی یابد و خواه در شکل حمایت انتخابی از سیاستمداران محافظه کار، بیانگر ارزیابی منطقی از بهترین راه‌هایی موجود جهت بهبود و پیشرفت موقعیت آنان است. نداشتن دریک یا تصویری از جامعه آلترناتیو (جامعه‌ای بهتر و ایده‌آل که جانشین وضع موجود گردد) سلب می‌شود تا راه‌حل‌ها را در جامعه موجود جست و جو کنند، گو این که درک و آگاهی آنان از این مورد نیز ناچیز است. فقدان تشکیلات و سازماندهی مانع فعالیت جعلی آنان می‌گردد. ولی، هیچ یک از این عوامل نافی ضرورت آگاهی آنان از دامنه‌ی استثمار محرومیت و فرودستیشان در جامعه نیست.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.