برداشت از پروفسور سید حسین نصر؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ اسلام دینی است که بر «تسلیم» بودن در مقابل مشیت خداوند واحد یا الله، و قبول وحدانیت او استوار است.
▬ دین اسلام دین تسلیم در مقابل، الله، یعنی، آن واقعیت متعالی است که همهی مراتب دیگر واقعیت از او نشأت مییابد و همه چیز به او بازمیگردد، زیرا، الله مبدأ، خالق، حاکم، حافظ و غایت هستی است.
▬ اسلام به فضل همین «تسلیم» به صلح و «اسلام» نیز دست مییابد.
▬ اسلام چیزی نیست جز زندگی کردن مطابق با خواست و مشیت الله، برای حصول به صلح و سلام در دنیای و سعادت و فلاح در آخرت. اسلام دین را صرفاً بخشی از زندگی نمیداند، بلکه همانا تمامی زندگی میداند.
▬ اسلام دینی است که هیچ دعوت جدیدی نیاورده، بلکه آمده است تا بر حقیقت توحید که همواره وجود داشته، دیگر باره تأکید کند. این دین دینی جهانی و سرمدی است. بازگشتی است به میثاق اصلی و ازلی که میان انسان و الله بسته شده و بنا بر آن انسان نه تنها مکلف شده است، بنده یا «عبد» الله باشد، بلکه کارگزار حکومت خداوند بر روی زمین، یا «خلیفه الله فی الارض» نیز هست و از مواهب و نعمتهای زیادی برخوردار است که بایستی همواره برای آن شکرگزار باشد.
▬ اسلام از یک سو دینی است که ازلی و سرمدی است، همیشه وجود داشته است، در طبیعت و ذات اشیا سرشته است، و دعوتکننده به وحدت یا توحیدی است که همهی انبیاء در طول تاریخ برای ابلاغ و اعلام آن مبعوث شدهاند، و از سوی دیگر، دین نهایی و خاتم زنجیرهی طولانی و دعوت انبیایی است که عددشان بنا بر قول مأثور به ۱۲۴۰۰ نفر میرسیده و همگی برای شهادت دادن به وحدانیت خداوند مبعوث شده بودهاند. این مفهوم از دین در اسلام هم برای فهمیدن خود دین اسلام فینفسه فوقالعاده اهمیت دارد، و هم برای فهمیدن این دین در بستر تاریخی آن، زیرا، در حالی که بیشتر ادیان دیگر خود را یا بر شخصی تأسیس کننده، یا پیامبر، یا همچون مسیحیت بر یک رویداد تاریخی خاص، یا همچون یهودیت بر یک قوم مشخص تاریخی مبتنی کردهاند، اسلام خود را نه بر رویداد تاریخی خاص استوار کرده است، نه بر پیامبری خاص، و نه بر مردمی خاص.
▬ از نقطه نظر اسلامی، دین در ذات انسان سرشته است، و چیزی نیست که بر حسب تصادف بر آن افزوده یا عارض شده باشد. دین یک امر زائد یا تجملی نیست، بلکه «علت وجودی» هستی یافتن بشر است و نه تنها دین است که به زندگی بشر شایستگی و ارزش بایسته میبخشد، به انسان اجازه و امکان میدهد تا به قامت تمامت واقعیت یا طبیعتی که خداوند به وی ارزانی داشته است زندگی کند، و به زندگی بشر معنایی نهایی میدهد.
▬ تعریف «الایمان»، نیز همچون تعریف «الاسلام» و «الاحسان» در حدیث مشهوری که در آن جبرئیل علیهالسلام بر حضرت رسول (ص) ظاهر شده، آمده است. در این حدیث ایمان به عنوان باور داشتن به الله، انبیای خداوند، کتابهای منزل، فرشتگان و روز جزا تعریف شده است.
▬ «الاحسان» عبارت از عبادت خداوند با چنان حضور قلب و تمرکزی است که گویی انسان دارد خداوند را میبیند یا اگر هم از دیدن او ناتوان است میداند که به هر حال، خداوند او را میبیند. بنا بر این، تعبیر به معنای آنچنان قوت و کمالی در زیستن مطابق درونیترین معانی اصول سیاسی این دین است که تنها وقتی حاصل میشود که انسان معنای بشر بودن را کاملاً دریافته باشد.
مآخذ:...
هو العلیم