برداشت آزاد از آریاادیب؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ این اصطلاح را هنگامی به کار میبرند که کسب خبر و گردآوری اطلاعات مراد گوینده باشد.
▬ در روزگاران گذشته، که حمام عمومی و خزینه دار وجود داشت، مردمی که به حمام میرفتند، ناگزیر بودند که چند ساعت از روز را در صحن حمام به نظافت و شستشوی خود و کودکانشان بپردازند. زنان، بهترین فرصت را در حمام مییافتند تا برای هم سفرهی دل را بگشایند و رویدادهای هفتهای را که گذشت برای یکدیگر تعریف کنند. در حمامهای زنانه چون زنان در گروههای دو تایی، سه تایی و چهارتایی با هم حرف میزدند، سر و صدای زیادی در صحن حمام ایجاد میشد و به همین دلیل چون صدای کسی درست شنیده نمیشد، همگی مجبور بودند حرفهای خود را با صدای بلند برای یکدیگر تعریف کنند (اصطلاح حمام زنانه نیز از همین جا است که در آن جا نه گوینده و نه شنونده معلوم است).
▬ کسانی هم که با یکدیگر اختلافی داشتند و گاه هر دو در حمام حضور داشتند، از این فرصت استفاده میکردند، و برای آن که بدانند که آن دیگری پشت سر او چه میگوید و چه گونه از او بدگویی میکند، هنگامی که یکی از آن دو وارد خزینه میشد آن دیگری یکی از آشنایانش را به بهانهی شستشوی تن به درون خزینه میفرستاد تا «سر و گوش آب بدهد»، یعنی، وانمود کند که دارد خود را میشوید، ولی، دزدانه به حرفها گوش بدهد و خبرها و بدگوییها را برای فامیل خود ببرد.
▬ به طور کلی، در آن روزگار، هر کس میخواست از اوضاع و احوال و رویدادهای روزهای گذشته در محل با خبر شود با رفتن به حمام و «سر و گوش آب دادن» در خزینه و دزدانه گوش دادن به گفتههای دیگران که با صدای بلند با یکدیگر حرف میزدند، از همهی این رویدادها آگاه میشد. به این ترتیب، عبارت «سر و گوش آب دادن» که هم برای جاسوسی کردن، و هم برای کسب خبر به کار میآمد، رفته رفته در میان مردم به صورت اصطلاح در آمد.
مآخذ:...
هو العلیم