جان پیرس و ریچارد رابینسن؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ به هنگام تعریف یا باز تعریف مأموریت سازمان، مدیران استراتژیک باید حقوق مشروع افرادی را در نظر بگیرند که نسبت به شرکت ادعا یا خواستههایی دارند.
▬ این افراد نه تنها سهامداران و کارکنان، بلکه شامل افرادی خارج از شرکت نیز میشوند که تحت تأثیر اقدامات شرکت قرار میگیرند و گاهی ذینفعان نامیده میشوند. این افراد خارجی معمولاً، شامل مشتریان، تأمینکنندگان، دولتها، اتحادیهها، رقبا، جوامع محلی و عموم جامعه میشوند. هر یک از این گروههای ذینفع دلایل موجهی برای توقعات (و گاهی مطالبات) از شرکت به منظور تأمین خواسته خود به شیوهای مسؤولانه دارند. به طور کل، سهامداران خواستار بازده مناسبی برای سرمایهگذاری خود هستند؛ کارکنان به دنبال رضایت شغلی در تعریف گسترده خود هستند؛ مشتریان میخواهند آنچه را که بابتش پول دادهاند دریافت کنند؛ تأمینکنندگان در جست و جوی خریداران قابلاتکا هستند؛ دولتها توقع تبعیت از قوانین را دارند؛ جوامع محلی از شرکت انتظار دارند که شهروند مسؤولیتپذیری باشد و عموم جامعه توقع دارند که وجود شرکت باعث بهبود کیفیت زندگی شود.
▬ با این همه، هنگامی که یک شرکت تلاش میکند تا منافع این گروهها را در بیانیه مأموریت خود تلفیق کند، کلیگوییهای گسترده ناکافی هستند. این گامها باید برداشته شوند:
۱. شناسایی ذینفعان.
۲. شناخت یا درک خواستههای مشخص ذینفعان در مقابل، شرکت.
۳. تطبیق دادن این خواستهها با یکدیگر و تعیین اولویت برای آنها.
۴. هماهنگی خواستهها با سایر اجزای مأموریت شرکت.
░▒▓ مسؤولیت شرکت از دیدگاه ذینفعان
▬ سهامداران: مشارکت در توزیع سود، پیشنهاد سهام اضافی، داشتن دارایی در صورت انحلال و تصفیه؛ حق رأی سهم؛ بازرسی دفاتر شرکت؛ انتقال سهام؛ انتخاب هیأتمدیره و حقوق بیشتر نظیر آنچه که در قرارداد با سازمان آمده است.
▬ اعتباردهندگان: سهم (نسبت) قانونی در سررسید پرداخت بهره و برگشت اصل سرمایه. امنیت داراییهای وثیقه گذاشتهشده؛ اولویت نسبی به هنگام تصفیه. (اطلاع از) حق تقدم مدیریت و مالک در صورت وجود شرایط خاص در شرکت (مانند عدم توان پرداخت بهرهها).
▬ کارکنان: رضایت اقتصادی، اجتماعی و روانی در محل کار. معافیت از رفتارهای خودکامه و دمدمیمزاج از سوی مسؤولان شرکت. برخورداری از مزایای جنبی شغل، آزادی در پیوستن به اتحادیهها و شرکت در چانهزنیهای جمعی، آزادی فردی در افزایش خدمات از طریق قرارداد استخدام. شرایط کاری مناسب.
▬ مشتریان: خدمت ارائهشده همراه با محصول؛ دادههای فنی لازم برای استفاده از محصول؛ ضمانتنامه مناسب کالا؛ قطعات یدکی برای پشتیبانی از محصول در طول استفاده؛ داشتن بخش R&D برای بهبود محصول، تسهیلات اعتباری.
▬ تأمینکنندگان: منبع پایداری برای کسبوکار، استفاده به موقع از تعهدات اعتباری تجاری (برای خریدهای نسیه)، روابط حرفهای در قراردادهای خرید و دریافت کالاها و خدمات.
▬ دولتها: مالیاتها (درآمد، املاک و مانند آن)، پایبندی (الزام) به متن و نیت سیاستهای عمومی در مورد الزامات رقابت منصفانه و آزاد، ایفای تکالیف قانونی کسبوکارها.
▬ اتحادیهها: به رسمیت شناختن آنها به عنوان نماینده مذاکره کننده از سوی کارکنان. ایجاد فرصت برای اتحادیه به عنوان مشارکتکننده در سازمان.
▬ رقبا: مراعات هنجارهای شیوههای رقابت که توسط جامعه و صنعت ایجاد شدهاند. حسن رفتار و خردورزی کسبوکار نسبت به همتایان.
▬ جوامع محلی: مکانی مثمر ثمر و بهداشتی برای کارکنان. مشارکت مسؤولان شرکت در موضوعات محلی، فراهم ساختن استخدام پیوسته، رفتار منصفانه (بازی جوانمردانه)، سهم معقولی از خریدهای شرکت از فروشندگان محلی، توجه و پشتیبانی از دولت محلی، حمایت از برنامههای فرهنگی و خیریه.
▬ عموم جامعه (سایر افراد جامعه): مشارکت و همیاری در جامعه به عنوان یک کل؛ ارتباطات خلاقانه بین واحدهای دولتی و کسبوکار به منظور تفاهم متقابل، قبول سهم منصفانهای از بار دولت و جامعه. قیمت منصفانه برای محصولات و استفاده از جدیدترین فناوریها در خط تولید.
░▒▓ انواع مسؤولیتهای اجتماعی
▬ مدیران استراتژیک میتوانند به منظور درک بهتر ماهیت و دامنه مسؤولیتهای اجتماعی که باید برای آنها برنامهریزی کنند، چهار نوع تعهد اجتماعی را در نظر بگیرند: مسؤولیتهای اجتماعی اقتصادی، قانونی، اخلاقی و احتیاطی.
▬ مسؤولیتهای اقتصادی ابتداییترین مسؤولیت اجتماعی کسبوکار هستند. مسؤولیتهای قانونی منعکسکننده تکالیف شرکت در رعایت قوانینی است که فعالیتهای کسبوکار را به نظم در میآورند. جنبشهای حمایت از مصرفکننده و محیط زیست، با لابیگری و اعمال نفوذ برای تصویب قوانینی که در حوزههای کنترل آلودگی و ایمنی مصرفکننده حاکم بر کسبوکارند، توجه فزاینده عموم را به نیاز به مسؤولیت اجتماعی در کسبوکار معطوف ساختند. نیت قانون حمایت از مصرفکننده تصحیح «توازن قوا» بین خریداران و فروشندگان در بازار بوده است. مسؤولیتهای اخلاقی منعکسکننده برداشت شرکت از رفتار صحیح و شایسته کسبوکار است. مسؤولیتهای اخلاقی تعهداتی هستند که از موازین قانونی فراتر میروند. از شرکتها انتظار میرود، ولی، بدون الزام، که اخلاقی رفتار کنند. برخی از اقدامات که قانونی هستند، ممکن است غیراخلاقی تلقی شوند. برای مثال، تولید و توزیع سیگار قانونی است. ولی، از جنبه عواقب اغلب کشنده سیگار، بسیاری فروش مداوم سیگار را غیراخلاقی میدانند. مسؤولیتهای احتیاطی آنهایی هستند که یک سازمان انتفاعی به طور داوطلبانه متقبل میشود. ازجمله، فعالیتهای روابط عمومی، شهروند خوب بودن و مسؤولیت اجتماعی سازمان در شکل کامل آن.
▬ از طریق فعالیتهای روابط عمومی، مدیران تلاش میکنند تا به واسطه پشتیبانی از آرمانهای با ارزش اعتبار شرکت، محصولات و خدمات آن را تقویت کنند. این شکل از مسؤولیت احتیاطی دارای بعد خود خدمتی است. شرکتهایی که رویکرد شهروند خوب بودن را بر میگزینند، از فعالیتهای خیریه مستمر، آگهیهای آموزنده عمومی، یا موضوعاتی با منافع اجتماعی پشتیبانی میکنند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم