برداشت آزاد از مرحوم علامه محمد تقی جعفری در «شرح نهجالبلاغه»؛ برای تأمل بیشتر
░▒▓
▬ مؤمنان منتظر، در «آینده» زندگی میکنند...
▬ مؤمنان منتظر، در «معاد» زندگی میکنند...
▬ مؤمنان منتظر، در «مرگ» زندگی میکنند...
▬ مؤمنان منتظر، در «شهادت» زندگی میکنند...
▬ آنها، جوهر جهان را در عبور از زمان یافتهاند.
░▒▓
▬ ای که امروز به امید دیدار رهبر الهی خود نشستهای! و آه سوزان از درون شعلهورت برمیآوری! تو ای منتظر قدوم زمامدار عادل مطلق، که در دل شبهای تاریک، با وجودِ پشتِ پردهی او، به راز و نیاز میپردازی!
▬ او با توست، چرا تو با او نیستی؟
▬ باید امید و انتظار ظهور حضرت بقیه الله (عج) را شایستهتر از تصوّرات معمولی درک کنیم.
▬ مشیت خدای بزرگ در باره جهان هستی چنین است: باغبان با دیدن هسته گل و خاک و آب و روشنایی، گل شکوفا را میبیند. و خداوند قادر متعال، چون بخواهد، میشود.
▬ خداوندگار این کیهان، بذر و خاک و آب و روشنایی را برای تباهی و نابودی نساخته است.
▬ ... نساخته است.
░▒▓
▬ البته این، حکایت یک «تکاملگرایی خام» نیست.
▬ واقعیت جاری، چنین نشان میدهد که هر جامعهای، برای آینده نسل نژاد خود و اقلیم خود در به دست آوردن نیرومندترین وسایل منفعت و لذت و سلطهگری تلاش میکند، نه برای تکامل آن نسل و نژاد از نظر اصول والای انسانی، چه رسد به این که ترقی و تکامل انسانی، عموم بشر را منظور بدارند.
▬ بدیهی است که این روش، به فساد و تباهی او میانجامد، همان گونه که در همین دوران معاصر خود میبینیم.
▬ آیا فسادی فوق «بیگانگی از خود و دیگران» تصور میشود؟
▬ آیا فسادی بالاتر از سودپرستی که منجر به خونریزیهای شرم آور شده است، امکانپذیر است؟
▬ آیا تباهی بدتر از مسخ شدن انسان و مبدل شدن او به دندانههای ناآگاه ماشین وجود دارد؟
▬ اگر کسی با مشاهده این نتایج فاسد و تباهکننده باز بگوید: «بشر با همین وضع به سوی ترقی و تکامل انسانی میرود»، یا نمیفهمد چه میگوید، یا اثر تخدیر و مستی در او به قدری شدید است که فهم و تعقل او را مختل ساخته است، یا غرض ورزی مینماید.
░▒▓
▬ ولی، مؤمنان منتظر، در «آینده» زندگی میکنند، و نیروی پیشرانه تاریخ را با خود حمل مینمایند: «ایمان» را...
▬ مؤمنان منتظر، «ایمان» دارند.
▬ «ایمان».
▬ طرز تفکر و عمل مؤمن، با عبور از زمان، بر اصول و مبانی گوهر جهان استوار است، با امید به آن که ارزش عمل در «آینده»، در «معاد» نهفته است. «معاد»، همان جوهر گداخته جهان است.
▬ حکایت باغبان و بذر و خاک و آب و روشنایی است. این روش، امید به نجات بشریت از تیرگیها و بینواییها و انواع فساد و تباهی دارد.
▬ انسانهایی که این امید را دارند، افق آینده بشریت را روشن میبینند، و معتقدند، بالاخره، روزی فرا میرسد که عقول و وجدانهای بشری در مسیر حقیقی خود به فعالیت میپردازند، و با واقعیات ناب رویاروی میگردند، و طعم عدالت و آزادی و حقگرایی را واقعاً میچشند. خداوندگار این کیهان، بذر و خاک و آب و روشنایی را برای تباهی و نابودی نساخته است.
▬ مؤمنان منتظر، تفکرات خوب و سازنده و اعمال نیکوی خود را در دورانهای ما قبل روزگار سعادت که انتظار آن را میکشند، مقدمهای برای تحقق یافتن چنان روزگاری میدانند که بار دیگر فروغ ربانی روی زمین را فرا میگیرد و آرمانهای اعلای انبیا علیهم السلام و حکمای راستین تحقق پیدا میکند. اینان، به جهت تصفیه درون و تخلق به اخلاق اللّه، دوران حیات خود را در سایه همان حقیقت که امید و انتظارش را دارند، سپری مینمایند.
▬ مؤمنان منتظر، در «آینده» زندگی میکنند...
▬ مؤمنان منتظر، در «معاد» زندگی میکنند...
▬ مؤمنان منتظر، در «مرگ» زندگی میکنند...
▬ مؤمنان منتظر، در «شهادت» زندگی میکنند...
مآخذ:...
هو العلیم