دکتر حامد حاجیحیدری
▬ تصور کنید که به دکتر سعید جلیلی رأی ندهید.
▬ به چه کسی رأی خواهید داد؟
░▒▓
▬ در حال حاضر، با فاصله ناپیمودنی، سه کاندیدای محترم در صدر قرار دارند: دکتر سعید جلیلی، دکتر محمد باقر قالیباف و دکتر حسن روحانی.
▬ در این مرحله از مبارزه انتخاباتی، عملاً، چه بخواهیم و چه نخواهیم، فهرست هشت نفره به سه نفر و فقط سه نفر تقلیل یافته است.
▬ اساساً، فهرست شش نفره واقعیت خارجی ندارد.
▬ اساساً، فهرست شش نفره واقعیت خارجی ندارد.
▬ فقط سه نفر.
▬ فقط سه نفر.
▬ پس، اگر واقعبین باشیم، باید به یکی از این سه رأی بدهیم.
░▒▓
▬ فقط سه نفر در رقابت واقعی انتخابات باقی ماندهاند. بر هر سه درود.
▬ با احترام به این هر سه که بالقوه رئیسجمهور آتی کشورند و احترام آنان بر ما واجب، دکتر حسن روحانی، ضمن دفاع از رویدادهای سال هشتاد و هشت، دلایل مثبِت تقلب در انتخابات و درستی اهداف آشوب آن سال را ارائه نفرمودند. از این گذشته، صرفنظر از آن که در مناظرات و خصوصاً مناظره سوم، نشان دادند که هم برای نیروهای اصلاحطلب و هم برای نیروهای وفادار به نظام اسلامی قابل اعتماد نیستند، و در جلساتی شرکت میفرمایند که برای هر دو سوی مناقشه نقشه میکشند؛ نیز، در ایراد سخن راجع به پرونده هستهای سخنانی به زبان آوردند که بیگمان علیه امنیت ملی است و کسی مانند عالیجناب خاتمی هم به خود اجازه نمیداد آن سخنان را به زبان آورد. آن جملات، بار منفی حقوقی و کیفری هم داشت. از این قرار، با احترام، نمیتوان به ایشان برای تصدی سمت ریاست جمهوری اعتماد کرد. امید که در کارهای دیگر موفق باشند و عیوب خویش اصلاح فرمایند و به نقاط قوت بیفزایند. در وضع فعلی، ایشان نقاط قوت عالیجناب خاتمی را هم ندارند، و عیان کردند که میتوانند یک اصلاحطلبی فاجعهبار را برای کشور فراهم کنند.
▬ دکتر محمد باقر قالیباف نیز عیان فرمودهاند که در بهترین حال، یک سردار سازندگی خواهند بود. مناقشات مناظره سوم، برداشت خوشایندی را از صداقت و راستی ایشان برای ما رقم نمیزند. همکاری سازمان تبلیغاتی ایشان با نهادی که از بودجه عمومی استفاده میکند (سازمان تبلیغات اسلامی) از مدتها پیش محل سؤال بوده است. در مورد عملکرد مالی ایشان در شهرداری تهران هم ابهاماتی هست.
▬ از آن بیش، ایشان در جریان تبلیغات انتخاباتی، چهره یک کارگزار فنی یا همان چیزی که اصطلاحاً «تکنوکرات» گفته میشود را به خود گرفتهاند، و در برنامههای خود، هیچ نمود بارزی از گفتمان انقلاب اسلامی ارائه نمیدهند. ایشان، خود را یک مدیر اجرایی پیشرفت معرفی میفرمایند. به هر حال، بنا به دلایل متعدد که از گفتن برخی از آنان معذورم، و در مجموع، برای من مسجل شده است که اگر شخصیت «تابناک سابقهای» مانند عالیجناب اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی، نهایتاً با مباهات به غلامحسین کرباسچی و تأسیس کارگزاران و حمایت از فتنه، خاتمه کار برد، تصور تیره و تار فرجام کار آقای قالیباف برایم بسیار نگران کننده خواهد بود. صرف نظر از هر دلیل دیگر، شخص خوشبین به حضرت ایشان، خصوصاً پس از مناظره سوم باید در آن خوشبینی تجدید نظر کند. این مناظره سوم، از آن رویدادهایی است که از این پس باید زیاد از آن گفت و شنید.
▬ میماند دکتر سعید جلیلی. لااقل دکتر سعید جلیلی، این نقطه ضعفهای بزرگ را ندارد.
▬ هر چند که به رغم انتشار سه برنامه تفصیلی «اصلاح ساختار اجرایی»، «سیاست فرهنگ»، و «اقتصاد مقاومتی»، از آن جا که مردم در بلندمدت با این برنامهها آشنا و توجیه نشدهاند، آتیه سیاستها و تدابیر دکتر جلیلی، مبهم وانمود میشود، ولی در صحنه فعلی، بیگمان، بیگمان، بیگمان، بهترین و کماشکالترین انتخاب ممکن دکتر سعید جلیلی است.
▬ میپذیرم که غافلگیر شدیم، و این، رسمش نبود که در خلأ کار منظم حزبی، طی چهار سال فعالیت مستمر، یک برنامه و یک چهره برای ریاست جمهوری برآید که مردم بمرور و در بلندمدت، در مورد برنامههای او توجیه شده باشند. البته فقدان کار منظم حزبی اشکال امروز و دیروز نیست؛ سر دراز دارد. خب؛ کار منظم حزبی هم مصائب و مفاسد خودش را دارد که باید راهی برای گریز از آن پیدا کنیم. در هر حال، در شرایط فعلی، بهترین انتخاب ممکن، دکتر سعید جلیلی است. دو گزینه دیگر، بیگمان یک ارتجاع که نه، یک ارتجاع سهمگین هستند (با تقدیم عذر به هر دو بزرگوار).
▬ پس، نه تنها از شما میخواهم به دکتر جلیلی رأی بدهید، بلکه میخواهم امروز بعد از ظهر، ساعت هفده خود را به ورزشگاه شهید حیدرنیا برسانید. بلکه بیشتر، میخواهم تا میتوانید و در محدوده قانونی تبلیغات، سعی کنید برای بهترین انتخاب ممکن رأی فراهم کنید. این کار را انجام دهید تا یک دهه آتی را با دشواری کمتری تجربه کنید. رئیس جمهوری که جمعه انتخاب خواهد شد، سایه یک دههای بر تقدیر ما خواهد افکند.
▬ پس از انتخابات ریاست جمهوری، باید کار را شروع کنید؛ شاید یک حزب حرفهای درست کنید که در جریان کمپینهای سه ماه یک بار واقعاً مردمی، نیروهای فعالی را جذب کند و افکاری را بسازد که چهار سال بعد، با دست پرتری به انتخابات بعدی بیاید. کار دشواری است، ولی ناگزیر است.
مآخذ:...
هو العلیم