فیلوجامعه‌شناسی

تاریخ اروپا(بخش دوم)

فرستادن به ایمیل چاپ

Encarta


///فرهنگ‌های عصر آهن

با پایان عصر برنز، جمعیت در همه اروپا رو به فزونی نهاد. در آغاز عصر آهن، یعنی حدود 1000 ق.م.، قبایل اروپای مركزی فرهنگی را تداوم می‌بخشیدند كه خطوط اصلی آن، توسط گروه‌هایی همچون سلت‌ها1 و اسلاوها2 و ایتالیك زبانها3 و ایلیریها4 بنیان نهاده شده بود. در شمال ایتالیا فرهنگ ویلانوفان5 (درحدود 700-1000 ق.م.) اهمیت محوری یافت و فرهنگ مشابه هالستت6 (حدود 450-750 ق.م.) توسط سلت‌ها، در خلال قرون هفتم تا چهارم ق.م. به اغلب سرزمین‌های اروپای غربی گسترش یافت. سِلت‌ها همچنین با فرهنگ لا تِن7 (حدود 58-450 ق.م.) شناخته می‌شوند كه این فرهنگ بسیار مرهون فرهنگ هالستت است. مردم ژرمن از جنوب اسكاندیناوی و بالتیك در 500 ق.م. شروع به گسترش كردند.

///تفوق یونان

از 800 ق.م.، یونان طلوع مجدد خود را پس از لرزة تاخت و تاز دوری‌ها آغاز کرد، ولی در شكلی متفاوت از تمدن مایسنی؛ این، تا اندازة زیادی مرهون فینیقی‌ها8 بود كه پیك‌های تجاری خود را به مدیترانه و ممالك غربی در حال توسعه تمدن خاورمیانه گسیل می‌داشتند. یونانیان از این پیك‌های تجاری، الفبای فینیقی را آموختند و به آن مصوت‌های كاملی را افزودند. در قرن هشتم قبل از میلاد، دولتشهر‌های یونانی از طریق استعمار متصرفات، بویژه در جنوب ایتالیا، رو به گسترش نهادند، و یك قرن بعد، تمدن هلنی9 به بلوغ و شكوفایی رسید. متصرفات یونانیان به نواحی مدیترانه‌ای رسید و گسترش تجارت میان این مناطق متصرفه، و دیگر ملل، منجر به توسعة فرهنگ یونانی شد. گر چه اغلب این شهر‌های یونانی به ظاهر مستقل بودند، اما درون فرهنگی مشترك غوطه‌ور بودند. اغلب گروه‌های قومی (از جمله ایتروسكن‌ها10) در مدیترانه غربی كه جایگزین ویلانوفان‌ها11 شده بودند، مشتاقانه پوستین فرهنگ یونانی را به تن كردند. بیشتر مراكز شهری (اعم از یونان و غیر یونان)، از پادشاهی به آریستوكراسی، و نهایتاً به الیگارشی ثروتمندان (پلوتوكراسی)، رو به پیشرفت نهادند.
      از قرن پنجم قبل از میلاد، برخی مراكز یونانی، همچون آتن، دموكراسی‌هایی را پدید آوردند. در آن زمان یونان با پیشروی امپراطوری پارس كه یك قرن قبل بنیان نهاده شده بود، مورد تهدید قرار گرفت. تمام آسیای صغیر به سرعت به تصرف پارسیان درآمد و آنها در 490 ق.م. به یونان حمله‌ور شدند. پس از آنكه پارسیان به طور قاطع عقب رانده شدند (479 ق.م.)، آتن دموكراتیك به عنوان قدرت اصلی در جهان یونانی ظاهر شد. یك امپراطوری آتنی در حوزة دریای اژه تأسیس گردید، اتحاد اقتصادی و فرهنگی، به سرعت قلمرو خود را تحكیم كرد، و قرن پنجم قبل از میلاد، عصر طلایی تمدن كلاسیك یونان شد. اما سیاست‌های توسعه‌طلبانة آتنی‌ها و رقیبان اقتصادی و سیاسی قدیمی منجر به نبرد‌های انتحاری پلوپونزی (404-431 ق.م.) گردید كه در نتیجه، بخش اعظم یونان منهدم شد. جنگ‌های میان شهر‌های یونانی تا قرن آینده تداوم یافت.
      مقدونیه، واقع در شمال یونان اصولاً بخشی از یونان نبود، اما از سده چهارم ق.م.، طبقة حاكم آن هلنی شدند. مقدونیه در دوران حاكمیت فیلیپ دوم، بخش اعظم یونان را متصرف گردید، و پسرش، اسكندر كبیر، امپراطوری پارس را به این قلمرو افزود. پس از مرگ اسكندر، جانشینانش امپراطوری را تقسیم كردند. در نتیجه، مراكز ثقل در این دوره (كه به دورة هلنی معروف است) به شهر‌هایی همچون اسكندریه12 در مصر، و انتاکیه در سوریه([امروز، در جنوب ترکیه است]) منتقل شد. هم مقدونیه، و هم یونان، در نهایت در دومین قرن قبل از میلاد به تصرف روم در آمدند.

///استیلای روم

...←ادامه دارد←...

1 Celtes.
2 Slavs.
3 Italic-speakers.
4 Illyrians.
5 Villanovan.
6 Hallstatt.
7 La tène.
8 Phoenlicians.
9 Hellenic.
10 Etruscans.
11 Villanovans.
12 Alexandria.

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.