برداشت از صالح اسکندری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ تنها دو ماه تا انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری زمان باقی است، اما، هنوز برخی گروههای سیاسی در خصوص معرفی نامزد احتمالی خود به جمعبندی نرسیدهاند. بخشی از این بلاتکلیفی ناظر به ملاحظات سیاسی این جریانات و بخش دیگر بازتاب اختلافات و مشکلات درون گروهی آنهاست. به عنوان نمونه، اصلاح طلبان هنوز در خصوص آمدن یا نیامدن خاتمی یا اجماع بر روی گزینه درجه دو مثل آقایان عارف یا جهانگیری به نتیجه نرسیدهاند. جبهه پایداری نیز معرفی نامزد نهایی خود را مرتب از این هفته به هفته بعد موکول میکند و هنوز در داخل جریان خود بین آقایان جلیلی و لنکرانی به جمعبندی نرسیده است. آقای هاشمی رفسنجانی نیز آمدن خود را موکول به روزهای پایانی نموده است. جریان دولت نیز اگر چه بظاهر گزینه نهایی خود را از چند سال پیش انتخاب کرده بود، اما، احتمال زیاد رد صلاحیت این گزینه و ضرورت معرفی نامزد در سایه توسط دولتیها وضعیت مشابهی را با سایر گروههای مذکور پیش آورده است.
▬ وجه مشترک تمام جریانات مذکور اعتقاد به مشارکت کنترل شده و بهره برداری از ویژگیهای جامعه جنبشی ایران است. به تعویق انداختن معرفی نامزد نهایی به زعم راقم این سطور توهین به رأی دهندگان است. انتخابات زمانی به یک حماسه سیاسی تبدیل میشود که بسترها برای یک قضاوت منطقی و انتخاب عقلانی توسط رأی دهندگان فراهم شود نه اینکه برخی به بهانه اینکه ممکن است نامزد آنها تخریب شود از معرفی آن تا لحظههای آخر خودداری کنند و در یک ماه پایانی با توسل به تبلیغات منفی و هیجانات کاذبی که در ایام انتخابات ایجاد میشود زمینه را برای موجسازی و پیروزی در انتخابات فراهم کنند.
▬ کسانی که میگویند نظر سنجیها ملاک نیست و مردم در روزهای آخر به یک نامزد متمایل میشوند، تا چه اندازه به یک رقابت ایدهآل و تأثیر واقعی رأی مردم در تعیین سرنوشتشان اعتقاد دارند؟ توسل به احساسات و نیمکره راست مغز رأی دهندگان در انتخابات تا چه اندازه با الزامات مردمسالاری اسلامی سازگار است؟ آیا دوباره قرار است یک نامزد در شب انتخابات با آچمز کردن سه نامزد به یک شخص دیگر در برنامه تلویزیونی بیست و چهار میلیون رأی بیاورد یا یک نامزد دیگر با ریختن چند قطره اشک در مقابل، دوربینها و اینکه هر نه روز با یک بحران روبرو بوده است بیست میلیون رأی بیاورد؟ لوازم یک انتخاب عقلانی که یک حماسه سیاسی رقم بزند چیست؟ آیا رقابتهای انتخاباتی ایدهآل برای ریاست جمهوری باید بزنگاه تبلیغات یک ماهه نامزدها باشد یا به آوردگاه رقابت گفتمانها، برنامهها و تیمها در یک بازه زمانی معقول تبدیل شود؟ آیا ما که معتقد به مشارکت واقعی و نه صوری آرای عمومی و نقش آن در تعیین سرنوشت کشور هستیم و مدعی هستیم که در مردمسالاری اسلامی بر خلاف لیبرال دموکراسی زمینههای تحقق آرای عمومی وجود دارد باید فرایندهای زیردستی معرفی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری عقب ماندهتر باشد. در انتخابات ریاست جمهوری امریکا نامزدهای نهایی از حدود یک سال قبل به شکل غیر رسمی برنامهها و اعضای احتمالی کابینه خود را در معرض قضاوت افکار عمومی قرار میدهند تا رأی دهندگان بتوانند قضاوتی عالمانه و بخردانه داشته باشند. در ایران، اما، نامزدهای اصلی تلاش میکنند تا آخرین هفتههای باقی مانده به انتخابات خود را از سنگ محک نقد افکار عمومی پنهان کنند و به یک باره مثل بازیکنی که در وقت اضافه تعویض میشود وارد زمین بازی شوند اتفاقاً یک گل بزنند و نتیجه بازی را عوض کنند. البته، این روش ممکن است به عنوان یک تاکتیک استثنایی مورد قبول باشد، اما، مشکل اینجاست که در کشور ما این تاکتیک به یک قاعده تبدیل شده و بیشتر احزاب و گروهها بدان متوسل میشوند به نحوی که اغلب کارشناسان پیش بینی و گمانه زنی درباره نتایج را به چند هفته منتهی به انتخابات موکول میکنند، چرا که، معتقدند هر آن ممکن است پرده بیفتد و یک نامزدی که هیچ جایگاه و پایگاهی نداشت با ایجاد یک موج تبلیغاتی سنگین شاهین اقبال عمومی را وادارد تا بر دوشش بنشیند! این در حالی است که در اغلب مردمسالاریهای پیشرفته به منظور ممانعت از موجسازیهای کاذب و بهره برداری از شاخصههای جنبشی یک جامعه، نامزدهای اصلی انتخابات ریاست جمهوری از چند ماه قبل از برگزاری انتخابات، خودشان، برنامهها و، حتی، تیمهای کاریشان را به مردم معرفی میکنند. در این فضا رأی دهندگان به خوبی میتوانند درباره آینده سیاسی کشورشان تصمیم بگیرند.
▬ اگر رقبای انتخاباتی این فرصت را داشته باشند تا فارغ از احساسات در یک بازه زمانی چند ماهه برنامهها و همکاران خود را به مردم معرفی کنند و در عین حال، دولت آینده خود را زیر چکش نقد کارشناسان قرار دهند مسیر آزمون و خطا بسته میشود. در این فضا مردم میتوانند به جای اینکه تنها به رئیس جمهور رأی دهند دولت را انتخاب کنند. نامزدهای اصلی میتوانند با معرفی وزرای احتمالی خود (چرا که، بسته به رأی اعتماد مجلس نیز هست) این امکان را برای رأی دهندگان فراهم کنند که مثلاً، وزیر خارجه، یا وزیر اقتصاد یا وزیر کشور دولت آینده را نیز بشناسند. این روش عقلانی مانع از آزمون و خطا در کشورداری میشود و برخی از خلأهای تحزب جاندار را تا حدودی برطرف مینماید.
مأخذ: رسالت
هو العلیم