دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
☱ برساخت اجتماعی واقعیت، فرشی است که بر روی یک دار سه بعدی بافته میشود. بر روی تار و پود و کادِ ساخته از زمان و فضا و زبان.
☱ زمان و فضا و زبان (که پیش از این مطرح شد و پس از این، بدان پرداخته خواهد شد)، تار+پود+کاد اصلی هستند که واقعیت اجتماعی در متن آنها بافته و برساخته میشوند.
░▒▓ فضامندی
☱ «دنیای زندگی روزمره ساختاری (structure) هم فضایی، و هم زمانی دارد. ساختار فضایی ... به اعتبار اینکه مناطق مورد دسترس من با مناطق مورد دسترس دیگران تلاقی میکنند، دارای بعد اجتماعی است».
☱ البته از نظر برگر و لوکمان، «ساختار فضایی واقعیت برای آنچه فعلاً مورد نظر است، از اهمیت کاملاً فرعی برخوردار است. ... برای منظور فعلی ما، ساختار زمانی زندگی روزمره دارای اهمیت بیشتری است».
☱ البته در پدیدارشناسی و تحلیل زندگی روزمره، ساختار فضایی به اندازه ساختار زمانی اهمیت دارد، و قابل تقلیل به آن نیست. ساختار فضایی در جای خود لازم به تحلیل است.
░▒▓ زمانمندی
☱ «زمانی بودن، خصلت ذاتی (intrinsic) آگاهی است. جریان آگاهی، همیشه در جویبار زمان صورت میگیرد».
☱ ارگانیسم من، و هم جامعه من، توالیهای معینی از رویدادهایی را که متضمن انتظار کشیدن است، بر من، و بر زمان درونی من تحمیل میکنند. ساختار زمانی زندگی روزمره، بینهایت پیچیده است».
☱ «هر فردی به یک جریان درونی زمان آگاهی دارد. جریانی که به نوبه خود بر پایه حرکتهای موزون فیزیولوژیک ارگانیسم استوار است اگر چه با آنها یکی نیست». در عین حال، «ساحت بینالاذهانی زندگی روزمره نیز دارای بعد زمانی است. دنیای زندگی روزمره، زمان معیار (standard time) خاص خود به طور بینالاذهانی در دسترس قرار داد. این زمان معیار را میتوان به منزلۀ تلاقی میان زمان کیهانی (cosmnic) و تقویمی که از آن در جامعه ساخته شده از یک سوی، و بر توالیهای زمانیِ طبیعی استوار است».
☱ از آنجا که زمان معیار در ساحت بینالاذهانی، محصول این دو مؤلفه است، «میتوان میان سطوح مختلف آن تمایز نهاد».
☱ زمان بینالاذهانی، «عینی»، و همچنین، «جبری» به نظر میرسد؛ «عینی» است به این معنا که «پیش از آنکه زاده شوم سیر زمان بوده است و پس از آنکه بمیرم نیز همچنان خواهد بود». «ساختار زمانی زندگی به مثابه وجودی واقعی یعنی، باید بکوشم که طرحهای خود را با آن همزمان سازم». «تمامی زندگینامه را در درون مختصاتی که با این ساختار زمانی مقرر شده است درک میکنم. حتی، زمان کمک میکند تا در صورت خروج از زندگی روزمره به آن باز گردم».
☱ زمان، در کنار فضا و زبان (که پیش از این مطرح شد و پس از این، بدان پرداخته خواهد شد)، تار+پود+کاد اصلی هستند که واقعیت اجتماعی در متن آنها بافته و برساخته میشوند.
☱ به گمان من، از تثلیث قابل تقلیل به هم نیستند و هر تلاشی برای تقلیل دو تا بر یکی، موجب سوء تفاهم راجع به برساخت اجتماعی واقعیت خواهد بود.
مآخذ:...
هو العلیم