دکتر حامد حاجیحیدری
☱ آیتالله سید علی حسینی خامنهای، مقام معظم رهبری، پس از رویدادهای سال هشتاد و هشت، سلسلهای از سخنرانیهای خیرهکننده، صورت دادند، که نهایتاً، رکن اصلی مدیریت موفق این بحران عظیم شد.
☱ از میان این مجموعه سخنرانیها، خطبه و سخنرانیهای ۲۹/۳/۸۸، ۲۹/۶/۸۸، و ۱۹/۹/۸۸، درخشانترین و تعیینکنندهترینها بودند.
☱ از این سه متن معیار، میتوان ۹۷ قاعده در ۹ دسته، برای پیشبرد یک برنامه کامل و متعادل انتخابات استخراج کرد که میدان استعمال آن، فقط برای انتخابات ۹۲، نیست؛ این، یک منشور عمومی انتخابات است.
░▒▓ اول: آرامش/ایمان/ثبات قدم
۱. همیشه، دشمنان اسلام، خواستهاند دل مسلمانان را مشوش و «مضطرب» کنند.
۲. در مواردی که این اضطرابهای گوناگون (چه به لحاظ مسائل شخصی، چه به لحاظ مسائل اجتماعی) برای مؤمنینِ به اسلام پیش میآید، اینجا باید منتظر «سکینهی الهی» بود.
۳. مؤمنینی که توانستند «ایمان» خود را استوار نگه دارند، «آرامش روحی» پیدا کردند.
۴. مهم است که مجموعهی مؤمن، به خدا «حسن ظن» داشته باشد.
۵. بداند که خدا «کمککار» اوست.
۶. وقتی دلها قرص شد، گامها هم «محکم» میشود؛ وقتی گامها استوار شد، راه به آسانی طی میشود، به هدف نزدیک میشود.
۷. انسانی که از آرامش روحی برخوردار است، «درست فکر میکند»، «درست تصمیم میگیرد»، «درست حرکت میکند». اینها نشانههای رحمت الهی است.
۸. مشمول تفضلات الهی شدن یک مسأله است، «حفظ تفضلات و رحمت الهی» یک مسألهی دیگر است.
۹. خدا، پشت سر «رهپویان راه حق» است؛ پس، به جای نگرانی از آینده، باید نگران این باشیم که آیا در راه حق گام میزنند یا خیر.
۱۰. مبادا به خودمان «مغرور» بشویم؛ مبادا وقتی دست کمک پروردگار را که میبینیم، بگوییم: «ما که مورد توجه پروردگار هستیم» و از وظائفمان غفلت کنیم.
۱۱. مبادا «یاد خدا» از دلها برود.
۱۲. به «مسؤولیت پیش خدای متعال» فکر کنید.
۱۳. در مجموع، مؤمنان باید «دغدغه راه حق» داشته باشند، و پس از آن که راه حق را به روشهای شناختهشدهای که فراروی ایشان هست، دریافتند، آن گاه، دست خدای متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن علی (علیهالسلام) را پشت سر خود بدانند و «تزلزل به خود راه ندهند».
۱۴. ملت ما، با «معنویت» توانست یک انقلابِ با این عظمت را به پیروزی برساند، و با «معنویت» توانست در این دنیای مادی یک نظام اسلامی را که متکی به «معنویت» است، برافرازد، پایههای آن را محکم کند و آن را در مقابل، تهاجمها و طوفانهای گوناگون حفظ کند. ملت ما یک جنگ هشت سالهی تحمیلی را با تکیهی به همین معنویت توانست با سرافرازی و پیروزی طی کند.
۱۵. پروردگارا! با «تقوا»ی خود ما را از این گناهان دور کن.
░▒▓ دوم: احساس مسؤولیت ملت برای سرنوشت کشور
۱۶. انتخابات برای «ارتقاء روح مشارکتجوی مردم» در ادارهی کشورشان است.
۱۷. در انتخابات باید «شور سیاسی» تجدید و تقویت شود.
۱۸. در انتخابات باید «تعهد سیاسی» تجدید و تقویت شود.
۱۹. در انتخابات باید از «اختلاف سلیقههای معقول» و «اختلاف آراء» استقبال شود، تا مردم بتوانند از میان آنها خرد جمعی خود را به نمایش بگذارند و مطالبات خود را به دستور کارهای سیاسی تبدیل کنند.
۲۰. بین مردم اختلاف سلیقه هست، اختلاف رأی هست؛ عدهای کسی را قبول دارند، حرفی را قبول دارند؛ عدهی دیگری کس دیگری را قبول دارند، حرف دیگری را قبول دارند؛ اینها هست؛ طبیعی هم هست؛ لیکن یک تعهد جمعی را انسان در بین همهی این آحاد، با اختلاف آراءشان، احساس میکند؛ «یک تعهد جمعی برای حفظ کشورشان».
۲۱. ملت ایران نشان داد که در مواقع حساس، سخن خود را با رساترین فریاد به گوش مردم دنیا میرساند. این سخن، برخاستهی از «بصیرت»، «دشمنشناسی»، «وقتشناسی»، و «حضور مجاهدانه» در عرصه است.
۲۲. وظیفه نخبگان: جان و جسم و آبروی خود را در خدمت هدف متعالی اسلامی قرار دهیم. «خودمان را خیلی دوست نداشته باشیم». باید خویشتن را در خدمت اهداف متعالی قرار دهد. باید «تشخیص» داد، و آن چه تشخیص دادیم، «مبین و آشکار بگوییم» تا فضای غبارآلود روشن شود.
۲۳. آن کسانی که به یک نحوی یک نوع مرجعیتی در افکار مردم دارند؛ از این سیاسیون و رؤسای احزاب و کارگردانان جریانات سیاسی، و یک عدهای از اینها حرفشنوی دارند، اینها خیلی باید مراقب رفتار خودشان باشند؛ خیلی باید مراقب گفتار خودشان باشند. اگر آنها کمی افراطیگری کنند، دامنهی این افراطیگری در بدنهی مردم به جاهای بسیار حساس و خطرناکی خواهد رسید
۲۴. نباید نخبگان سیاسی بخواهند «قانون» را زیر پا بگذارند.
۲۵. تن دادن به «مطالبات غیر قانونی»، زیر «فشار»، خود این، شروع دیکتاتوری است.
░▒▓ سوم: معیار انتخاب = «جهش» در جهت «پیشرفت» + «عدالت»
۲۶. براى دههى «پيشرفت» و «عدالت»، همه خودشان را آماده كنند.
۲۷. ما احتياج داريم به «جهش» در اين راه. ما عقبماندگى زياد داريم.
۲۸. «با رفتار معمولى نميشود» به نقطهى مطلوب رسيد؛ ما به جهش احتياج داريم.
۲۹. «ايمان» + «اخلاص» + «هماهنگى» + «همكارى»: اين جهش، «ايمان» میخواهد، «اخلاص» میخواهد، «هماهنگى» ميخواهد، «همكارى» نيروها را با يكديگر لازم دارد.
۳۰. «قواى سهگانه» با هم همكارى بكنند، همدلى كنند، به هم كمك كنند؛ مردم به مسئولين، بخصوص به قوهى مجريه كه وسط ميدان است كمك كنند، همكارى كنند، همراهى كنند، ما بتوانيم راههاى نرفته را برويم؛ كارهاى بزرگى كه در انتظار ماست، انجام بدهيم.
░▒▓ چهارم: بصیرت به مثابه دشمنشناسی/ دوستشناسی
۳۱. حرکتهای موفق ملت، برخاستهی از «بصیرت» است، از «دشمنشناسی» است، از «وقتشناسی» است، از حضور در عرصهی مجاهدانه است.
۳۲. انتخابات، اگر به درستی پیش برود، میتواند «برای دشمنان»، یک «زلزلهی سیاسی» گردد؛ و «برای دوستان» در اکناف عالم، «یک جشن واقعی و تاریخی».
۳۳. نگذارید «دشمن» این شادی را، «پس از آن که شکل گرفت»، خراب کند.
۳۴. «دستهای دشمن» را ببینید.
۳۵. مراقب حرکات دشمن باشید تا از «قول» و «فعل» شما سوء استفاده نکنند.
۳۶. مراقب «بدخواهان» و «مزدوران» و «دستنشاندگان» سرویسهای جاسوسی باشید.
۳۷. «رسانههای بیگانه» کی دلشان برای ما سوخته است؟ کی خواستهاند حقایق در مورد ما روشن بشود، که در این مورد بیایند حقیقت را گفته باشند؟ میگویند، حرفهایی میزنند، ادعاهایی میکنند.
░▒▓ پنجم: رقابت جدی
۳۸. رقابت، میان «افراد و جریانهای متعلق به نظام اسلامی» است.
۳۹. مناقشه انتخابات در نظام اسلامی، همچون همه نظامهای دنیا، «بین طرفداران نظام و مخالفان نظام نیست». کسانی که اصل نظام را قبول ندارند، در انتخابات شرکت نمیکنند.
۴۰. همهی کسانی که به نامزدهای این رقابت رأی میدهند، مأجورند؛ انشاءاللَّه «اجر الهی» دارند. اگر با قصد قربت رأی بدهند، «عبادت» هم میکنند.
۴۱. این رقابتها، باید کاملاً رقابتهای «آزاد»، «جدی» و «شفاف» بین نامزدهای مختلف باشد، و همه آزادی و جدیت و شفافیت را ببینند و حس کنند.
۴۲. در رقابت، «راههای قانونی» پیگیری بشود.
۴۳. انتخاب، به عهدهی مردم بوده و هست. مردم انتخاب میکنند. «خواست من»، «تشخیص من»، نه به مردم گفته شد، نه مردم لازم بود آن را مراعات کنند. مردم، خودشان، طبق معیارهای خودشان تشخیص میدهند، حرکت میکنند، عمل میکنند.
░▒▓ ششم: راه سوم = مردمسالاری + معنویت
۴۴. انتخابات، باید مردمسالاری دینی را به رخ همهی مردم عالم بکشد؛ این، یک «راه سوم» است. در مقابل، دیکتاتوریها و نظامهای مستبد از یک طرف، و دموکراسیهای دور از معنویت و دین از یک طرف دیگر، این مردمسالاری دینی است؛ این است که دلهای مردم را مجذوب میکند و آنها را به وسط صحنه میکشاند. این، امتحان خودش را داده است.
۴۵. انتخابات، باید مردمسالاری دینی را به رخ همهی مردم عالم بکشد، و «نصاب مشارکت جهانی» به ثبت برساند.
۴۶. مردم در کشور، به آینده «بااعتماد» و «باامید» و «باشادابیملی» باشند.
۴۷. این اعتماد، «بزرگترین سرمایهی جمهوری اسلامی» است، میخواهند این را از جمهوری اسلامی بگیرند؛ میخواهند ایجاد شک کنند، ایجاد تردید کنند دربارهی این انتخابات و این اعتمادی را که مردم کردند، تا این اعتماد را متزلزل کنند.
۴۸. این اعتماد «آسان به دست نیامده»، سی سال است که نظام جمهوری اسلامی با مسؤولانش، با عملکردش، با تلاشهای فراوانش توانسته این اعتماد را در دل مردم عمیق کند. دشمن میخواهد این اعتماد را بگیرد، مردم را دچار تزلزل کند.
۴۹. «ساز و کارهای قانونی انتخابات» در کشور ما اجازهی تقلب نمیدهد. همه طرفها، باید به این ساز و کار قانون «تا آخر»، پایبند باشند.
░▒▓ هفتم: فضای جامعه را فضای برادری، مهربانی، حسن ظن قرار بدهیم
۵۰. فضای جامعه را «فضای سوءظن و فضای» بدگمانی قرار ندهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم.
۵۱. اینکه متأسفانه باب شده که «روزنامه و رسانه و دستگاههای گوناگون ارتباطی» (که امروز روزبهروز هم بیشتر و گستردهتر و پیچیدهتر میشود) روشی را در پیش گرفتهاند، برای متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبی نیست.
۵۲. «از این بیش»، وقتی به کسی تهمت میزنند، شما بر عکس، با او که تهمت میزند مقابله کنید: «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً وَ قالُوا هذا إِفْكٌ مُبين» چرا هنگامى كه آن [بهتان] را شنيديد، مردان و زنان مؤمن گمان نيك به خود نبردند و نگفتند: «اين بهتانى آشكار است»؟ (النور/۲۴)
۵۳. منافات ندارد که گنهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما، فضا، «فضای اشاعهی گناه» نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات در میان نباشد.
۵۴. مجازات مجرم که از طرق قانونی جرم او ثابت شده است، غیر از این است که به گمان، به خیال، به تهمت، یکی را متهم کنیم، بدنام کنیم، توی جامعه «دهن به دهن» بگردانیم. این فضا، فضای درستی نیست.
۵۵. نباید گفت اینها «شفافیت» است. این، شفافیت نیست؛ این، کدر کردن فضاست. شفافیت، معنایش این است که مسؤول در جمهوری اسلامی عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد؛ این، معنای شفافیت است، باید هم بکنند؛ اما، اینکه بیاییم این و آن را بدون اینکه اثبات شده باشد، بگیریم زیر بار فشار تهمت و چیزهایی را به آنها نسبت بدهیم که ممکن است در واقع، راست باشد، اما، «مادامی که ثابت نشده است، حق نداریم آن را بیان کنیم»؛ این آن را متهم کند، آن این را متهم کند.
۵۶. و البته، «تهمت زدن به یک شخص» گناه است، «تهمت زدن به یک نظام اسلامی»، به یک مجموعه، گناه بسیار بزرگتری است.
۵۷. بنا را بر «برادری» بگذارید.
۵۸. بنا را بر «تفاهم» بگذارید.
۵۹. با این باور که همه، پیشرفت کشور را میخواهند، «همدیگر را درک کنید».
۶۰. «وصایای امام» و «قانون» را فصلالخطاب بدانید.
۶۱. به «مسؤولیت پیش خدای متعال» فکر کنید.
۶۲. و با این وجوه مشترک، نسبت به هم «انصاف» داشته باشید؛ یعنی با هم رفتاری نکنید که نپسندید همان رفتار با خود شما بشود.
۶۳. راه «محبت و صفا» را در پیش بگیرید.
۶۴. انتخابات را به مثابه «جشن ملی» در نظر بگیرید.
۶۵. «سعهی صدر» داشته باشید.
░▒▓ هشتم: استمرار ابتکار مناظره و تلاش برای ارتقاء توان تشخیص مردم
۶۶. اما این «مناظرات»، ابتکار مهمی بود؛ ابتکار جالبی بود؛ خیلی صریح بود، خیلی شفاف بود، خیلی جدی بود.
۶۷. این مناظرهها باید کمک کند که «رقابتها هر چه واقعیتر» باشد.
۶۸. «شفاف» و «راحت» حرف بزنند، «حرف دلشان» را بر زبان آورند، «سیلابی از نقد و انتقاد» به راه بیفتد، و همه مجبور شوند «پاسخگویی» کنند. به آنها انتقاد شود، آنها در مقام پاسخگویی برآیند و از خودشان دفاع کنند.
۶۹. مواضع افراد و مواضع گروهها «بدون ابهام» و «بدون پیچیدهگویی»، در مقابل، چشم مردم قرار بگیرد.
۷۰. بگویند «سیاستها»یشان چیست، «برنامهها»یشان چیست، «پابندیها»یشان کدام است، تا چه حد است؛ اینها در مقابل، چشم مردم قرار بگیرد تا مردم توانستند قضاوت کنند.
۷۱. «مردم» احساس کنند که در نظام اسلامی «بیگانه به حساب نمیآیند»؛ نظام کشور «اندرونی و بیرونی ندارد». همه چیز در مقابل، مردم آشکار، همهی نظرات در مقابل، مردم بیان شود و معلوم شود رأی مردم ناشی از همین دقتها و تأملات خواهد بود.
۷۲. مردم بتوانند آگاهانه و هشیارانه انتخاب کنند. این مناظرهها به سطح خیابانها کشیده شود، داخل خانهها هم برود؛ اینها «قدرت انتخاب مردم» را بالا میبرد. این نحو مباحثات و گفتگوها ذهنها را پرورش میدهد، قدرت انتخاب را بالا میبرد.
۷۳. ولی، این گفتگوها نباید به جایی برسد که تبدیل بشود به «کدورت» و «کینه». اگر این شد، آن وقت، «اثر عکس» خواهد داشت.
۷۴. مجادلات «کش پیدا نکنند».
۷۵. «جنبهی منطقی» ضعیف نشود، و «جنبهی احساساتی و عصبی» پیدا نکند.
۷۶. «جنبهی تخریبی» غلبه پیدا نکند.
۷۷. «سیاهنمایی وضع موجود»، صورت نگیرد.
۷۸. «سیاهنمایی دورههای گذشته»، صورت نگیرد.
۷۹. مناظرهها، از قبل از فضای انتخاباتی کشور آغاز شوند تا در موعد انتخابات «حالت انفجاری پیدا نکنند». اساساً بهتر است که حتی پس از انتخابات هم ادامه پیدا کند.
۸۰. «اتهاماتی» مطرح نشود که در جایی اثبات نشده است.
۸۱. هر کس هر ادعایی دارد، بایستی در مجاری قانونی خودش اثبات بشود، و قبل از اثبات، نمیشود اینها را رسانهای کرد.
۸۲. اگر چیزی اثبات بشود، «فرقی بین آحاد جامعه نیست»؛ اما، اثبات نشده، نمیشود اینها را مطرح کرد و قاطعاً ادعا کرد.
۸۳. به «شایعات» تکیه نشود.
۸۴. «بیانصافی» در مناظرهها ممنوع.
۸۵. «تهمت» در مناظرهها ممنوع.
۸۶. «احترام به مقامات قانونی کشور»، به احترام مردمی که آنها را انتخاب کردهاند. اگر نقدی هم میشود، محترمانه.
۸۷. «کارنامههای جعلی» در مناظرهها ممنوع.
۸۸. «خلاف واقع» در مناظرهها ممنوع.
۸۹. «فحاشی» در مناظرهها ممنوع.
░▒▓ نهم: پس از پایان رقابتها...
۹۰. «در هر انتخاباتی» بعضی برندهاند، بعضی برنده نیستند.
۹۱. پس از انتخابات، «رقابتها» تمام میشود و «رفاقتها» شروع میشود.
۹۲. انتخابات برای این است که «همهی اختلافها سر صندوق رأی حل و فصل بشود».
۹۳. اگر «شکایت مستندی» از نحوه برگزاری انتخابات هست، رسیدگی، «فقط از مجاری قانونی» باید انجام شود.
۹۴. «بدعتهای غیرقانونی» ممنوع.
۹۵. اگر چهارچوبهای قانونی شکسته شود، «در آینده هیچ انتخاباتی» دیگر مصونیت نخواهد داشت.
۹۶. «زورآزمایی خیابانی» بعد از انتخابات کار درستی نیست، بلکه به چالش کشیدن اصل انتخابات و اصل مردمسالاری است.
۹۷. اگر نخبگان سیاسی بخواهند «قانون را زیر پا بگذارند»، یا برای اصلاح ابرو، چشم را کور کنند، چه بخواهند، چه نخواهند، «مسؤول خونها و خشونتها و هرج و مرجها»، آنهایند.
مأخذ: رسالت
هو العلیم