فیلوجامعه‌شناسی

سه گام برای بهبود بیش از پیش شاخص‌های عمومی آموزش در ایران

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از جواد صالحی اصفهانی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


☱ سازمان ملل متحد سه روز پیش، گزارش «توسعه انسانی» ۲۰۱۳ را منتشر کرد؛ گزارش مشروح ۲۰۳ صفحه‌ای که به روال سال‌های پیش، به رتبه‌بندی کشورهای جهان به لحاظ شاخص‌های توسعه انسانی (عمدتاً مرتبط با آموزش و سلامت) پرداخته است.
☱ بر مبنای این گزارش، ایران در شاخص «میانگین سال‌های تحصیلات هر شهروند» در وضع مطلوبی قرار دارد.
☱ هر ایرانی بزرگ‌سال (بالای ۲۵ سال)، به طور متوسط ۸/۷ سال درس خوانده است (بر مبنای آمارهای ارائه‌شده از سوی مراکز رسمی آماری ایران به سازمان ملل، که در گزارش اخیر «توسعه انسانی» سازمان ملل متحد منتشر شده). بر مبنای داده‌های آماری گزارش امسال سازمان ملل، میانگین تحصیلات لبنانی‌های بزرگ‌سال ۹/۷سال، مصری‌ها ۴/۶سال، ارمنستانی‌ها ۸/۱۰ سال، مالزیایی‌ها ۵/۹ سال، آذربایجانی‌ها ۲/۱۱ سال، عراقی‌ها ۶/۵ سال، پاکستانی‌ها ۹/۴ سال و بالاخره، میانگین سال‌های تحصیلات افغانستانی‌های بالای ۲۵ سال فقط ۱/۳ سال است.
☱ این شاخص (میانگین سال‌های تحصیلات هر شهروند بالای ۲۵ سال)، در کنار شاخص شکاف جنسیتی مربوط به میانگین تحصیلات زنان و مردان هر کشور، جزو مهم‌ترین شاخص‌هایی هستند که در رتبه‌بندی کشورهای جهان به لحاظ سطح توسعه انسانی، در گزارش ۲۰۱۳ سازمان ملل متحد، مورد استناد قرار گرفته است. در این گزارش، ایران به لحاظ شاخص توسعه انسانی، در رتبه ۷۶ جهان قرار گرفته که کاملاً بالاتر از میانگین جهانی قرار دارد. کسب این رتبه برای ایران، در مجموع، کارنامه قابل قبولی به نظر می‌رسد؛ بویژه اگر توجه کنیم که در طول سه دهه اخیر، با وجود نوسانات زیاد در گرایش سیاسی دولت‌ها، هم شاهد بهبود مستمر در میانگین سطح تحصیلات ایرانیان بوده‌ایم، هم بهبود مناسبی در زمینه شاخص‌های مرتبط با سلامت و بهداشت محقق شده است، هم شکاف جنسیتی در زمینه بهره‌مندی ایرانیان از آموزش کاهش یافته، و هم شاهد کاهش شکاف بین مناطق شهری و روستایی در برخورداری از امکانات بهداشت و درمان بوده‌ایم.
☱ مع‌الوصف، به نظر می‌رسد که لازم است دولت سه سیاست کلی را به منظور بهبود کیفی آموزش و پرورش در ایران به کار گیرد:

☱ در درجه اول، باید توجه کنیم که سهم اختصاص‌یافته از بودجه عمومی دولت در زمینه آموزش و پرورش، لازم است افزایش یابد. در حال حاضر، میانگین بودجه دولتی اختصاص‌یافته برای هر دانش‌آموز ایرانی، در حد میانگین غرب آسیا بوده و فقط چند درصد بیشتر از میانگین کشورهای امریکای لاتین است. طبیعتاً در چنین شرایطی، بسیاری از مدارس دولتی ایران فاقد تجهیزات کافی هستند که به کیفیت آموزش در کشور لطمه می‌زند.
☱ در درجه دوم، ما هم‌اکنون، در ایران، بخش بیشتر بودجه دولتی مربوط به آموزش را، به مقاطع دبیرستان و دانشگاه اختصاص داده‌ایم و سهم کمتری را برای مقاطع ابتدایی و راهنمایی در نظر گرفته‌ایم. باید توجه کنیم که در اکثر کشورهای دارای سیستم آموزشی پیشرفته (بویژه در کشورهایی مانند کره جنوبی و ژاپن)، وضعیت کاملاً معکوسی برقرار است؛ به این معنا که دولت سهم بیشتر بودجه آموزشی را به مقطع ابتدایی اختصاص می‌دهد و با حرکت به سمت مقاطع تحصیلی بالاتر، سهم بودجه اختصاص‌یافته از سوی دولت کاهش می‌یابد. علتِ آن‌که دولت بودجه بالاتری را برای ارتقای کیفیت آموزشیِ دوره ابتدایی و تجهیز مدارس این مقطع هزینه می‌کند، این است که افزایش کیفیت آموزش در مقطع ابتدایی، نقش چشمگیری در بهبود برابری فرصت‌ها در جامعه ایفا می‌کند و می‌تواند به افزایش محسوس توانایی‌های کودکان خانوارهای محروم منجر شود.
☱ سرانجام، سومین عاملی که مانع از ارتقای کیفیت آموزش و پرورش در ایران شده، این است که به سبب شیوه خاص برگزاری کنکور ورودی دانشگاه‌ها، بسیاری از دانش‌آموزان (و نیز معلمان) نسبت به فراگیری (و آموزش دادن) مهارت‌هایی مانند «خلاقیت»، «کار تیمی» و نیز مهارت «نوشتن»، بی‌اعتنا شده‌اند، چون می‌دانند که این مهارت‌ها هیچ تأثیری در قبولی کنکور ندارند. به این ترتیب، اصلاح کنکور ورودی دانشگاه‌ها نیز، عامل دیگری است که می‌تواند به بهبود کیفیت آموزش و پرورش در کشور منجر شود.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.