حامد 
دهخدا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر
░▒▓ برداشت اول
☱ حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژیه (اژه‌ای)، «عدالت، مقابله با فساد، حمایت از پابرهنه‌ها و...» را شعار فتنه‌گران نود و دو دانستند.
☱ این سخن، در «هشتمین همایش دادستان‌های عمومی و انقلاب مراکز استان‌های کشور» ایراد شد (۱۷/۱۲/۹۱، شماره خبر فارس: ۱۳۹۱۱۲۱۷۰۰۰۴۵۴).
☱ ایشان فرمودند: از شواهد و قرائن چنین بر می‌آید که در ماه‌های نخستین سال آینده، فتنه‌ای در راه است. این فتنه با موارد مشابه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب و فتنه هزار و سیصد و هشتاد و هشت متفاوت بوده و مردم و دستگاه قضا باید هوشیاری خود را حفظ کنند.
☱ سخنگوی قوه قضائیه، با برشمردن ویژگی‌های مشکل‌آفرینان در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم گفت: فتنه‌گران، این بار با شعار‌های مردم‌فریبانه مانند عدالت، مقابله با فساد، حمایت از پابرهنه‌ها و... به صحنه می‌آیند، و این، چیزی جز نفاق نیست و مبارزه با منافق، بسیار دشوار است.
☱ بیان این سخن، در جمع دادستان‌های عمومی و انقلاب مراکز استان‌ها، به این معناست که در چند ماه نخستین سال نود و دو که از سوی ایشان، زمان تطبیق این کدها در نظر گرفته شده است، هر نوع فعالیت سیاسی که با تابلو «عدالت، مقابله با فساد، حمایت از پابرهنه‌ها»، باید از سوی مدعی‌العموم به مثابه مصداق جرم، هدف قرار داده شود؟ یا در یک دید وسیع‌تر، توسط کسانی که به تشخیص سیاسی حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژیه (اژه‌ای)، به عنوان قاضی عالی‌رتبه، دادستان کل کشور، و وزیر اسبق اطلاعات، اعتماد دارند، باید به عنوان «فتنه‌گر» قلمداد شوند؟
░▒▓ برداشت دوم
☱ آیت الله سید علی حسینی خامنه‌ای، در سخنرانی نوروزی فروردین‌ماه هزار و سیصد و هشتاد و هشت در حرم امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام، نسبت به تکرار مکرر شعار صیانت از آراء هشدار دادند. بعداً از سوی یکی از متهمان ماجرای سال هشتاد و هشت، «تقلب»، نه یک ادعای واقعی، بلکه یک کلمه رمز برای «آغاز» فتنه قلمداد کرد.
☱ از آن پس، پیش‌بینی در مورد فتنه‌هایی که در پس خواهند آمد، آغاز شد و کسانی کوشیدند تا عمق ژرف‌نگری خویش را در پیش‌بینی نافذ خویش از فتنه آینده به نمایش بگذارند. از این قرار، موضوع «انتخاب آزاد» یا «التهاب‌آفرینی» به عنوان کدهای شاخص فتنه‌گران آتی مطرح شدند.
☱ خب؛ طرح موضوعات «صیانت از آراء بی‌صیانت»، «تقلب»، «فقدان انتخاب آزاد»، «التهاب‌آفرینی»، همگی «کدهای منفی» هستند که چه فتنه‌افکن باشند، چه نباشند، بر مبنای هر نوع نظام حقوقی در هر نقطه از جهان، باید از طرح هوچی‌گرانه آن‌ها امتناع و ممانعت کرد؛ کسی که از «صیانت از آراء بی‌صیانت» سخن می‌گویند، بدون آن که دلیل بیاورد یا مدعای خود را در یک قالب مقبول حقوقی مطرح و پی‌گیری کند، می‌خواهد کشور، اعم از دولت و متجاوز از دویست هزار نیروی مردمی فعال در جمع‌آوری و شمارش و جمع‌بندی آراء را به رأی‌دزدی متهم کند. این تهمت، آشکارا جرم است و باید از سوی «دادستان‌های عمومی و انقلاب مراکز استان‌های کشور»، در مقام مدعی‌العموم، هدف تعقیب قرار گیرد.
☱ یا «التهاب‌آفرینی» و «انتقال اختلافات میان سران به مردم از طریق تحریک احساسات»، آن هم در شرایط جنگ همه جانبه کشور در حوزه اقتصادی و امنیتی و سیاسی، بر مبنای هر نوع نظام حقوقی در هر نقطه از جهان، آشکارا جرم است و باید از سوی «دادستان‌های عمومی و انقلاب مراکز استان‌های کشور»، در مقام مدعی‌العموم، هدف تعقیب قرار گیرد.
☱ ولی بیانات حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژیه (اژه‌ای)، در مقام دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه، با همه پیش‌بینی‌های قبلی متفاوت است. ایشان نه «کدهای منفی»، بلکه مثبت‌ترین کدها را به عنوان نشانه فتنه‌گری در اختیار «دادستان‌های عمومی و انقلاب مراکز استان‌های کشور» قرار داده‌اند: «عدالت، مقابله با فساد، حمایت از پابرهنه‌ها و...».
☱ تصور می‌کنم که اگر این جمله را «آتشفشان» بر زبان رانده بودند، حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژیه (اژه‌ای)، در مقام دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه و مدعی‌العموم، چه تعبیری از آن می‌داشتند؟ آیا نباید با عنوان تشویش اذهان عمومی و ایراد تهمت به غیر، علیه او اعلام جرم می‌کردند؟ اساساً این جمله که «فتنه‌گران این بار با شعار‌های مردم‌فریبانه مانند عدالت، مقابله با فساد، حمایت از پابرهنه‌ها و... به صحنه می‌آیند و این چیزی جز نفاق نیست و مبارزه با منافق بسیار دشوار است»، بیشتر زیبنده «آتشفشان» است، تا حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژیه (اژه‌ای). و من نمی‌دانم چگونه این جمله و آموزه از کام ایشان درآمده است؟
☱ برازنده است که مقام قاضی عالی‌رتبه، دادستان کل کشور، و وزیر اسبق اطلاعات، در اظهارات خود دقت بیشتری داشته باشند.
مآخذ:...
هو العلیم
بسیار نکته درستی اشاره کردید استاد. اگر بنا باشد یک همچین مفهوم کلی و وسیع و مثبتی رمز فتنه باشد جامعه و زندگی و فرهنگ اصلا دیگر چگونه میتواند ادامه یابد؟! حرف زدن باید مسبوق به خردورزی باشد بویژه آن که در مقام خطیر مسئولیت اجرایی و قضایی و... بیان شود.