فیلوجامعه‌شناسی

یک دیدگاه: سه پرده در مناقشه بود و نبود ”کنکور“

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت از حسین پوزش شیرازی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


☱ کدام دانش‌آموز رغبت می‌کند وقتش را به دانش آموختن در کارگاه و آزمایشگاه بگذراند؛ وقتی که می‌داند از این چیزها در کنکور «سؤال نمی‌آید»!

░▒▓ پرده اول: اضطراب‌های یک کنکور ۳ ساعته
☱ شبی یاد دارم که چشمم نخفت..
☱ «بله! شبی یاد دارم که چشمم نخفت، اما، خبری هم از صحبت‌های پروانه با شمع نبود؛ بلکه تنها حرف‌های مادرم بود که روی مغزم رژه می‌رفت؛ آن‌گاه، که مرا با پسر فلانی و دختر فلانی مقایسه می‌کرد که آن‌ها چطور درس می‌خواندند و در کنکور چه رتبه‌ای گرفتند و حالا ببینیم که تو چه می‌کنی! و صحبت که نه، نگاه‌های غیرمستقیم پدرم که انگار مدام توی سرم می‌کوبید که» می‌دانم تو عرضه نداری رتبه خوبی بیاوری بنا بر این، «حیف نون که تو می‌خوری!» (و البته، شاید هم حق دارد چون تا حالا مبلغ هنگفتی خرج کلاس کنکور و کنکور آزمایشی و مزخرفاتی از این قبیل کرده) و بالاخره، افاده‌های خواهر و برادر بزرگم که «ما چطور درس می‌خواندیم برای کنکور و تو چطور!» و این «تو چطور!»، یعنی، نهایت نیش و کنایه و تحقیر و تا دلت بخواهد از این جور چیزها.
☱ شب قبل از کنکور است و این حرف‌ها، عین فیلم از جلوی چشمانم رد می‌شوند. یک سال تمام، هرگونه خوشی را بر خودت حرام می‌کنی. چه بسیار میهمانی‌ها که دوست داشتی بروی و نرفتی! چه بسیار فیلم‌ها که دوست داشتی ببینی و ندیدی! و، حتی، عید را تنها در خانه سپری کردی و تکان نخوردی تا درس بخوانی و حالا احساس می‌کنی که چشم یک جماعت اعم از خانواده و دوستان و بقیه فامیل و در و همسایه و، حتی، گربه‌ای که روزی دو بار از تیغه دیوار حیاط رد می‌شود، به این چهار پنج ساعتی لعنتی دوخته شده و انگار همه، کار و زندگی را رها کرده‌اند و نشسته‌اند تا ببینند تو بدبخت فلک‌زده چگونه از پس، تست‌های عجیب و غریب کنکور بر می‌آیی؛ تست‌هایی که، حتی، از اخبار مربوط به افتتاح فلان پالایشگاه در پشت جلد کتاب درسی هم (که چون بچه‌ها به آن چندان توجه نمی‌کنند، به درد مچ‌گیری از دانش‌آموزان می‌خورد) طرح می‌شوند!

▓ شرم بر این زندگی!
☱ در یک هفته منتهی به فردا، همه‌اش فکر و ذکرم این بود که اگر مثل بچه همسایه یکهو تصادف کنم و پایم بشکند یا اگر مثل هم‌کلاسی بیچاره‌مان خدای ناکرده یکی از نزدیکانم فوت کند یا... آن وقت باید چه خاکی بر سر کنم؟ و نمی‌دانم اصلاً چرا باید مسیر زندگی‌ام ظرف چهار – پنج ساعت تعیین شود؟ خب شاید من در این روز و دقیقاً در این چند ساعت، سردرد داشته باشم! شاید خبر بدی بهم رسیده باشد! شاید این بی‌خوابی لعنتی نگذارد من فردا تمرکز داشته باشم. بله!‌ همین بی‌خوابی لعنتی که تنها زاییده استرس است و بس! انگار که صدای قلبم را می‌شنوم. از یک طرف می‌دانی که اگر نخوابی، فردا نمی‌توانی سر جلسه سرحال باشی و خوب تست بزنی و از طرف دیگر، نمی‌توانی بخوابی و همین حالت، وضع را بدتر می‌کند.
☱ می‌ترسم قرص بخورم و فردا نتوانم سر ساعت بلند شوم؛ و این مادربزرگ من هم از سر شب هی برایم دم‌نوش گیاهی درست کرده؛ اما، چه فایده؟ ولی، مگر این چهار تا برگ علف بیابانی یارای درافتادن با غول بی‌شاخ و دم کنکور را دارد؟ امشب یک روانشناس خیلی مجرب () هم توی تلویزیون به داوطلبان توصیه می‌کرد که به فردا فکر نکنند تا بتوانند راحت استراحت کنند! آخر مگر می‌شود بهش فکر نکرد؟ اگر به شما بگویند یک دقیقه به بز کوهی فکر نکن، واقعاً می‌توانی؟... خب بگذریم چون اصولاً دیگر خواب معنا ندارد؛ چیز زیادی به صبح نمانده..
☱ این یادداشت، این‌گونه آغاز شد تا نگاهی به فضای روانی دانش آموزانی که هر روز موضوع یک تصمیم‌گیری جدید هستند داشته باشد. این‌طور به نظر می‌رسد که آن‌چه در سطور بالا گذشت اصولاً از نظر سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران حوزه کلان آموزش کشور، معنای خاصی ندارد. البته، درست است که آموزش دادن انسان‌ها، دانش، ظرایف و روحیات خاص خود را می‌طلبد، اما، عموماً در این حوزه هم به شکلی سیاست‌گذاری می‌شود که در حوزه صنعت فولاد یا لاستیک‌سازی! یعنی، همان طور که در صنعت تولید لاستیک روحیات تک تک لاستیک‌ها مورد مداقه قرار نمی‌گیرد، در امر آموزش نیز روحیات و نیازهای یک دانش‌آموز، مورد توجه نیست و این یعنی، برخورد شیءگونه با انسان‌هایی که در این سن، در نهایت حساسیت و آسیب‌پذیری هستند.
☱ اما براستی چرا کنکور نمی‌تواند از کشور ما رخت بربندد؟ مگر نه این است که همه بالاتفاق (حتی آنان که مخالف حذف شکل فعلی کنکور هستند) این‌طور وانمود می‌کنند که کنکور به مشکل بزرگی تبدیل شده و باید از میان برود؟ پس، چرا نمی‌رود؟

░▒▓ پرده دوم: پایان زمان برنامه پنج‌ساله حذف کنکور
☱ داستان از این‌جا شروع شد که یک عده از دلسوزان امر تعلیم و تربیت تلاش کردند تا راهی برای حل این معضل پیچ در پیچ کنکور بیابند. گزارش‌ها و تحقیق‌ها و بررسی‌های مختلفی انجام شد و در نهایت قانونی در سال ۱۳۸۶ در مجلس شورای اسلامی تصویب شد که حذف کنکور را تا پایان سال ۱۳۹۲ (یعنی سال اول برنامه ۵ ساله پنجم) نوید می‌داد. نکته مهم این‌که از ابتدا هم وزیر علوم و رییس سازمان سنجش بر طبل مخالفت کوبیدند و این طرح را غیرعملی دانستند. از سوی دیگر، آموزش و پرورش نیز که می‌بایست مقدمات و ملزومات تهیه و حفظ سوابق تحصیلی دانش‌آموزان را فراهم کند (برای جایگزینی سوابق تحصیلی به جای نتیجه کنکور)، در این پنج سال طوری بی‌تفاوت عمل کرد که گویا دستور داشت این کار را رها نماید.
☱ نتیجه همان شد که شد. هیچ قدمی برداشته نشد و مخالفان هم گفتند «ما که گفتیم این طرح عملی نیست!». حالا که دوباره بحث کنکور داغ شده و پیشنهاد جایگزینی کنکور با امتحانات نهایی سه سال آخر دبیرستان مطرح شده، همان افراد دوباره مخالفت می‌کنند و البته، طرحی هم آورده‌اند که خیالشان را از بابت مطرح شدن دوباره حذف کنکور راحت سازد: طرح دو مرحله‌ای شدن کنکور که قرار بود وضع را از این‌که هست خراب‌تر کند و عواید آن را از این‌که هست بیشتر.
☱ طرح دو مرحله‌ای شدن کنکور، در مقابل، طرح دیگر قرار داشت که آموزش و پرورش از آن جانب‌داری می‌کرد و می‌خواست امتحانات نهایی هماهنگ سه سال آخر دبیرستان را جایگزین شکل فعلی کنکور نماید. متأسفانه برخی از افرادی هم که در سال ۸۶ در کسوت مسؤولان عالی رتبه وزارت علوم بودند و مخالفت می‌ورزیدند، حالا در لباس نماینده مجلس و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات هستند و همان خط را دنبال می‌کنند. همان‌هایی که وقتی برایشان استدلال می‌کنی که بهترین دانشگاه‌های دنیا از اقصی نقاط جهان دانشجو می‌گیرند و کنکور هم ندارند، آن وقت این چه وضعی است که برای ورود به دانشگاه‌های ما درست کرده‌اید، می‌گویند «اشتباه می‌کنید! دانشگاه‌های امریکا هم کنکور دارند. همین امتحان GRE خودش کنکور است!»
☱ این حرف آن قدر عجیب است که انسان شک می‌کند که این آقا در زمان تصدی مقامش در وزارت علوم، حتی، یک بار نشده که ولو به جهت تفنن گشتی در سایت‌های دانشگاه‌های دنیا بزند و نحوه پذیرش دانشجو در آن کشورها را ببیند تا بفهمد که این امتحان اولاً، برای مقطع فوق لیسانس به بالا است و ثانیاً، بیشتر برای رشته‌های انسانی لازم است و نه همه رشته‌ها و ثالثاً، در طول سال، بارها برگزار می‌شود. عجب قیاس بی‌ربطی!

░▒▓ پرده سوم: سه استدلال مخالفان حذف کنکور
☱ استدلال‌های مخالفان حذف کنکور، تکراری و کلیشه‌ای است. وقتی بحث از حذف شیوه فعلی برگزاری کنکور و جایگزینی نمرات امتحانات هماهنگ پایانی سه سال دبیرستان مطرح می‌شود، معمولاً، اولین استدلال مخالفان این است که می‌گویند: از لحاظ فنی امکان محاسبه نمرات امتحانات پایانی سه سال به جای کنکور وجود ندارد. جواب این استدلال‌ها را مسؤولان آموزش و پرورش بارها داده‌اند و گفته‌اند که در یکی دو سال اخیر تلاش‌های فراوانی برای تهیه سامانه ثبت سوابق تحصیلی انجام شده و حالا آموزش و پرورش امکان این را دارد که آزمون‌های پایانی استاندارد برگزار کند و تصحیح اوراق نیز به شیوه‌ای علمی که امکان اعمال سلایق شخصی را به حداقل می‌رساند (و قبلاً نیز به صورت محدود در کشور آزمایش شده و موفقیت‌آمیز بوده است) انجام شود و همه سوابق در سامانه ثبت گردد؛ کاری که هم‌اکنون، در مورد فارغ‌التحصیلان در حال انجام است. بنا بر این، هیچ مشکلی از بابت برگزاری امتحان با سؤالات تشریحی استاندارد که پایایی و روایی کافی داشته باشند نیست و قدرت تفکیک نمرات امتحانات نیز پایین نیست و البته، راهکارهایی وجود دارد برای این‌که پراکندگی نمرات بیشتر شود و الی آخر.
☱ باید توجه داشت که هم‌اکنون، هم طراحان سؤالات کنکور، معلمان آموزش و پرورش هستند؛ اما، چون زیر لوای سازمان سنجش فعالیت می‌کنند متهم به ناتوانی در طراحی سؤال مناسب نمی‌شوند. در کنار این‌ها، اصولاً نکته جالب توجه این است که چرا سازمان سنجش این قدر نگران است که نکند آموزش و پرورش نتواند فرآیند سنجش از دانش‌آموزان را به خوبی انجام دهد! وقتی قانون این امر را به عهده آموزش و پرورش می‌گذارد (در چارچوب قانون حذف کنکور)، دیگر چه ارتباطی به سازمان سنجش دارد که هنوز خود را متولی می‌داند؟ چرا سازمان سنجش فکر می‌کند از آموزش و پرورش نسبت به وضع دانش‌آموزان دلسوزتر است؟ (که اگر بود، با شلاق کنکور این‌طور به جان دانش‌آموزان بینوا نمی‌افتاد!) مگر آموزش و پرورش تا به حال نگران این بوده که نکند سازمان سنجش نتواند کارش را به خوبی انجام دهد؟ در صورتی که هم‌اکنون، در سازمان سنجش هم امکان هرگونه دست‌کاری در نتایج وجود دارد. چرا تصور می‌شود نهادی که سال‌ها یک دانش‌آموز را آموزش می‌دهد، ناتوان از سنجش اوست و این امر حتماً باید به نهادی دیگر واگذار شود؟!
☱ دیگر این‌که گفته می‌شود جایگزین کردن کنکور با امتحانات نهایی به معنی توزیع استرس است. الآن این استرس در چند ساعت وارد می‌شود، اما، در آن صورت سه سال این استرس وجود خواهد داشت، اما، باید گفت که توزیع استرس، آن را کاهش می‌دهد و نه افزایش. اگر امتحانات ظرف سه سال و در هر سال ظرف مثلاً، ۱۰ روز برگزار شود، یعنی، مجموعاً ۳۰ روز. یعنی، این‌که اگر دانش آموز در یک امتحان نتوانست نتیجه مطلوبش را بگیرد، هنوز وقت برای جبران بسیار است. یا این‌که اگر پیش از یک امتحان ناگهان اتفاقی برای او افتاد، دیگر همه چیز تمام‌شدنی نیست. مثل این‌که شما به جای این‌که یک کالای گران‌قیمت را یک‌جا بخرید، آن را به صورت ماهانه اقساط کنید. درست است که هر ماه باید مبلغی بپردازید، اما، آن فشار سنگین را تعدیل کرده‌اید.
☱ نکته سومی که حامیان استمرار شیوه فعلی برگزاری کنکور بیان می‌کنند، این است که می‌گویند: مشکل آموزش و پرورش ریشه‌ایتر از این حرف‌ها است و حذف کنکور، مشکلی را حل نمی‌کند. باید خدمت دوستان عرض کرد که قرار نیست «حذف کنکور» آموزش و پرورش را تبدیل به مدینه فاضله کند یا همه اهداف آن با همین یک سیاست محقق شود یا چیزهایی از این قبیل، اما، حذف کنکور قطعاً می‌تواند یک قدم رو به جلو باشد. صد البته، لازم است که قدم‌های بعد نیز پس از آن برداشته شود، اما، آن‌چه مسلم است این است که تحقق سند تحول آموزش و پرورش، با وجود شکل فعلی برگزاری کنکور، بیشتر به یک طنز شبیه است. در شرایطی که کلاس‌های دوره دبیرستان به جای آموزش علم، به محل آموزش تکنیک‌های کنکوری تبدیل شده‌اند، آیا می‌توان سخن از آموزش و پرورش انسان به میان آورد؟ کدام دانش‌آموز رغبت می‌کند وقتش را به دانش آموختن در کارگاه و آزمایشگاه بگذراند؛ وقتی که می‌داند از این چیزها در کنکور «سؤال نمی‌آید» !.

░▒▓ پرده آخر: تضمینی برای حذف کنکور در سال ۹۶ هست؟
☱ در این اوضاع، کدام مدرسه انگیزه دارد که به تعالی علمی دانش‌آموزانش بپردازد، وقتی همه اولیا در موقع ثبت‌نام تمام فکر و ذکرشان این است که این مدرسه کلاس کنکور دارد یا نه؟ مگر نه این است که نوع سنجش، شیوه آموزش را معین می‌کند؟ (و متأسفانه باید گفت که مقطع کارشناسی در دانشگاه‌ها نیز به همین مصیبت دچار شده است) در عوض، امتحانات نهایی، به صورت بالقوه می‌توانند دربردارنده امتحانات عملی نیز باشند که در یک یا چند مرکز مجهز در شهرستان به صورت متمرکز و هماهنگ انجام شود. به این ترتیب، دروس عملی نیز مورد توجه دانش‌آموزان قرار خواهد گرفت.
☱ بیش از این قصد پرداختن به ایرادات وارد شده نیست. غرض این‌که مشکلی وجود ندارد که قابل حل نباشد؛ ولی، به شرطی که اراده به حل آن وجود داشته باشد. همان طور که در اغلب کشورهای دنیا خبری از این شیوه سنجش نیست و دانشگاه‌هایشان نیز از لحاظ بالا بودن رتبه، قابل مقایسه با دانشگاه‌های ما نیستند، اما، آن‌چه که در ایران اتفاق افتاده، شاید نتیجه این باشد که سازمان متولی برگزاری کنکور، خودش به کسب درآمد از این راه خو کرده است؛ بنا بر این، هیچ‌گاه اجازه نخواهد داد که کنکور از میان رخت بربندد. شرکت تعاونی خدمات کارکنان سازمان سنجش، با استفاده از رانت ناشی از دسترسی به معلمان طراح سؤالات کنکور و طراحی مواد آموزشی و توان در برگزاری امتحانات مشابه، اعتماد دانش‌آموزان را جلب کرده و از این نمد کلاهی برای خود بافته است. در این اوضاع، دیگر چه انتظاری می‌توان داشت که منافع عمومی بر منافع خصوصی ترجیح داده شده و چشم بر عواید کلان کنکور بسته شود؟
☱ این نکته را نیز باید یادآوری کرد که تمامی این جدال‌ها به کنکور کارشناسی برمی‌گردد که یک سوی آن سازمان سنجش و سوی دیگر آموزش و پرورش است، اما، کنکورهای کارشناسی ارشد و دکتری، ملک خصوصی سازمان سنجش تلقی می‌شود و دیگر هیچ درگیری وجود ندارد و بنا بر این، شاهد آن هستیم که هر سال وزن کنکور در امتحان ورودی دوره دکتری هم بیشتر می‌شود. جای بسی تأسف است که امتحان دکتری تخصصی تبدیل شده به کنکوری با سؤالات تستی از تمامی گرایش‌های درسی دوره کارشناسی و ارشد و هزار و یک مشکل دیگر که توضیح آن فرصت جداگانه‌ای می‌طلبد. در واقع، خواستند مشکل امتحانات دکتری را حل کنند، مشکلی هم بر آن افزودند. با این وضعیت به جایی خواهیم رسید که کلاس‌های کارشناسی ارشد نیز تبدیل به کلاس تکنیک تست زدن شوند.
☱ حال که باز هم قرار بر این شده که کنکور تا پنج سال دیگر حذف شود، باید پرسید چه تضمینی وجود دارد که این اتفاق تا آن زمان بیفتد؟ پنج سال دیگر یعنی، یک مجلس دیگر و یک دولت دیگر. چه تضمینی وجود دارد که آن‌ها خط قانون فعلی را دنبال کنند و درصدد حذف کنکور باشند؟ مگر یک بار این وضعیت را تجربه نکرده‌ایم؟ و فرضاً که هم مجلس و دولت موافق حذف کنکور باشند، چه تضمینی وجود دارد که باز هم در زمان وعده داده‌شده، سازمان سنجش طرح دیگری نیاورد و درصدد حذف موانع گردش مالی چند میلیاردی کنکور در کشور برنیاید؟ پاسخ ساده است: هیچ تضمینی!
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.