فیلوجامعه‌شناسی

شروع روابط سفارتی در ایران

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از صباح خسروی‌زاده و محمدرضا معلمان؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


☱ دوره قاجار را می‌توان آغازگر مناسبات رسمی خارجی در تاریخ سیاسی ایران قلمداد کرد. این دوره که به دنبال تحولات بعد از فروپاشی قدرت صفوی و دوران گذار دو سلسله افشاریه و زندیه بر صحنه تاریخ ایران پدیدار گردید، آبستن تحولات شگرفی در روابط و مناسبات سیاسی ایران با دول خارجی است.
☱ چیرگی دو قدرت روس و انگلیس در شمال و جنوب، و ورود فرانسه به رهبری ناپلئون بناپارت بر حساسیت اوضاع سیاسی این دوران افزود. ایران، در گیرودار حوادث مذکور جهت ارتباط با دول قدرتمند، وزارت‌خانه‌ای تشکیل داد که مسؤولیت رسیدگی به امور خارجی را بر عهده داشت. به واقع وزارتخانه جدید که موسوم به وزارت دول خارجه بود در وجود وزیر خارجه و اطرافیان اندک وی متجلی می‌گشت این امر -یعنی نداشتن تشکیلات مدون- باعث به وجود نیامدن بسیاری از اجزای وزارت خارجه گردید. افزایش روز افزون مناسبات سیاسی بعد از فتحعلی شاه و در دوران محمد شاه جایگاه وزارت خارجه را به ثباتی نسبی رساند، اما، موجد دوایر و ادارات منظمی برای وزارت خارجه نشد. روند مزبور با بر تخت نشستن ناصرالدین شاه تحول چشمگیری یافت و ادارات و قوانینی جهت انتظام وزارت‌خانه‌ها از جمله وزارت خارجه تهیه شد.
☱ سفارت‌خانه‌ها، در همین راستا به وجود آمدند، و قنسول‌گری‌ها نیز که بر اساس معاهدات و قراردادها در ایران به وجود آمده بودند، متحول شدند. حساسیت این دو رکن وزارت خارجه –سفارت‌خانه و قنسول‌گری- که نمودهای خارجی وزارتخانه خارجه به حساب می‌آیند بر اهمیت موضوع می‌افزاید. در ادامه به بحث پیرامون نحوه شکل‌گیری و مکان‌های استقرار سفارت‌خانه‌ها و قنسول‌گری‌ها در دوره قاجار می‌پردازیم.

░▒▓ قنسول‌گری‌ها تا پایان حکومت محمدشاه
▓ الف: سفارت‌خانه‌ها
☱ از بخش‌های با اهمیت تشکیلات دیپلماتیک، سفارت‌خانه‌ها و قنسول‌گری‌ها هستند. این دو را می‌توان ستون‌های دیپلماسی حکومت‌ها در خارج از پایتختشان به حساب آورد. استقرار سفارت‌خانه‌ها و قنسول‌گری‌ها بر عهده اداره خارجه است. بحث از تاریخ شکل‌گیری سفارت‌خانه‌ها در دوره قاجار را باید از عصر ناصری پی گرفت. تا قبل از دوره مذکور در منابع نامی از سفارت‌خانه به معنای مکان یا ساختمانی که در آن هیأت سفارت به اجرای امور سیاسی مربوط به کشور خویش مشغول گردند ذکر نشده است. آغاز روابط جدید غرب با شرق و اهمیت هندوستان به مثابه بزرگ‌ترین مستعمره بریتانیا معادلات جدیدی را رقم زد. ایران که در مسیر هند قرار داشت از موقعیت استراتژیک و سوق‌الجیشی خاصی برای مقامات انگلیسی برخوردار گردید. روسیه و فرانسه بارها از طریق ایران درصدد ایجاد تنگنا برای بریتانیا به واسطه هند برآمدند. از این رو، مقامات انگلیسی در تکاپو برای حفظ این مستعمره ارتباط با دول هم‌جوار هند را فزونی بخشیدند. فرستادن سر گور اوزلی به جای سر هارفورد جونز به دربار ایران حاکی از اهمیت برقراری روابط مذکور است. اعزام اوزلی به عنوان سفیر فوق‌العاده و تام‌الاختیار دربار لندن گامی بلندتر در ایجاد مناسبات سیاسی منسجم با ایران قلمداد می‌شد. در حالی که سفرای پیش از وی نیز به مانند جونز، عنوان سفیر داشته‌اند، اما، اوزلی سفیر فوق‌العاده تلقی می‌شد. در سفارت اوزلی برای اولین بار است که او به عنوان سفیر دولتی خارجی از طرف دولت متبوع خود مأموریت می‌یابد از پادشاه ایران زمینی بگیرد تا برای اقامت سفرای انگلیس مقری در آن ساخته شود، اما، هم‌چنان انگلیس تا (۱۲۳۶ ق) قنسول‌گری در ایران نداشت. روسیه نخستین کشوری است که در دوره قاجار توانست در ایران قنسول‌گری داشته باشد. اعطای این امتیاز براساس قرارداد گلستان به آن‌ها رسید و بعدها در معاهده ترکمنچای اجازه یافتند هرگاه منافع تجاری ایجاب کند، نماینده بازرگانی بگمارند. متن قرارداد از این قرار است: «فصل دهم: در باب امر تجارت هر دو پادشاه والاجاه موافق معاهده جداگانه که به این عهدنامه ملحق می‌گردد، تصدیق نمودند و پادشاه ممالک ایران در باب کنسول‌ها و حامیان تجارتی که از دولت روس کما فی‌السابق در هر جا که مصلحت اقتضا کند معین شود تعهد می‌کند که این قنسول‌ها و حامیان را زیاده از ۱۰ نفر اتباع نخواهد داشت، حمایت و احترام نماید. امپراتور روسیه نیز در باب قنسول‌ها و حامیان تجارت ایران وعده می‌کند که به همین نحو مساوات منظور دارد هرگاه از دولت ایران محققاً شکایتی از قنسول‌ها و حامیان تجارت روس واقع شود وکیل یا کارگزار دولت روس که در دربار دولت ایران متوقف است و اختیار قنسول‌ها و حامیان تجارت با اوست اذن دارد که امر مزبور را به عنوان جاریه به دیگری رجوع نماید».
☱ در دوره فتحعلی‌شاه که ایران در آغاز مناسبات رسمی دیپلماتیک بود، سفارت‌خانه‌های دائمی در مرکز حکومت وجود نداشت. سفرای دائمی در پایتخت به طور دائم مقیم نبودند و معمولاً، سفیران و نمایندگان خارجی پس از ورود به پایتخت و تقدیم هدایا و نامه‌های پادشاهان و گرفتن جواب نامه‌ها با تشریفاتی مرخص می‌شدند. هم‌چنین، گاه‌گاهی در موارد خاص هم‌چون مذاکرات صلح، تسلیت مرگ پادشاه و اعلام جلوس پادشاهی دیگر و تبریک به او، هیأت‌هایی فرستاده می‌شد. این هیأت‌ها از افراد زیادی تشکیل می‌گردید و هزینه پذیرایی از آن‌ها از زمان ورود به مرز تا خروج از کشور بر عهده کشور میزبان بود. در تهران دوره قاجاری که تازه پایتخت شده بود، بنای خاصی برای اقامت سفرا یا، حتی، میهمان‌خانه‌ای وجود نداشت و از سفیر در خانه رجال پذیرایی می‌کردند. فتحعلی‌شاه برای بهبود اوضاع سفرا دست به اقداماتی زد. در خلال سفارت میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی به لندن و بازگشت او با سر گور اوزلی، میرزا فضل‌الله خاوری شیرازی در کتاب «تاریخ ذوالقرنین» جهت اشاره به اقدامات مذکور در باب سفرا می‌نویسد: «برحسب امر اعلی در حوالی دروازه عراق که از محله مشهوره به بازار است عمارت و باغی به طرز و آیین فرنگ برپا کرد و اوضاع سفرای متوقفین را در آن عمارت دلکش به آیین شایسته مهیا آورد». اما، چنان که شواهد و قرائن به دست می‌دهد، این عمارت ظاهراً، نتوانسته است جوابگوی سفرای خارجه باشد و کارکردش را در طول زمان حفظ کند؛ چرا که، در منابع دوره بعد نیز به چنین عمارتی اشاره‌ای نشده است. اعتمادالسلطنه مورخ پرکار عصر ناصری در کتاب «صدر التواریخ» راجع به دوره فتحعلی‌شاه می‌نویسد:
☱ «سفیر دائمی در ایران توقف نداشته گاهی سفرای موقتی که به ایران می‌آمدند سابقاً رسم بر این بوده است که باید در خانه صدراعظم» [یا رجال بزرگ آن زمان] منزل کنند و پس از انجام کار به مقر خود مراجعت نمایند. گاهی غیر از صدراعظم، رجال دیگری نیز میزبان میهمانان خارجی می‌گردیدند. انتخاب این افراد بستگی به رأی و نظر شاه داشت. خانه‌هایی که برای سفرا در نظر می‌گرفتند، حکم سفارت‌خانه را برای دول خارجه داشته است. مخارج سفرای میهمان را حکومت پرداخت می‌کرد. در سفارت حاجی خلیل‌خان به هند، میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی به لندن و میرزا رضا قزوینی به فینکنشتاین، هیچ یک در سفارت‌خانه‌هایی به اسم ایران نبوده‌اند، بلکه دولت میزبان برای آن‌ها مکان‌هایی جهت استقرار تهیه می‌کرد. این روند میهمان‌داری در دوره بعد -محمدشاه- نیز مرسوم بوده است. سفارت‌هایی که در این دوره به کشورهای دیگر فرستاده می‌شد براساس عادت مألوف، خارج از قاعده مذکور نبود. کنت دوسرسی که در دوره محمد شاه به ایران آمد چون فرانسه در ایران سفارت‌خانه‌ای نداشت راجع به استقرار سفارتش می‌نویسد: «خانه‌ای که برای اقامت سفارت مشخص شده بود آن قدر غیر قابل سکونت بود که ناچار شدیم بیشتر همراهان را در خانه‌های دیگری که بیش یا کم با ما فاصله داشت منزل دهیم».
☱ هر چند در مدت چهارده سال سلطنت محمدشاه قاجار، ارتباطات خارجی روبه فزونی نهاد و به تبع آن قرارها و دیدارهای سفرا نیز افزایش یافت، اما، تغییرات مزبور منجر به تاسیس سفارت‌خانه نگردید.

▓ ب: قنسول‌گری‌ها
☱ در باب تاسیس قنسول‌گری نیز محتاطانه عمل می‌شد. سندی که از این دوره در دست داریم نشان می‌دهد امرای ایران و در رأس آن‌ها شاه تا چه اندازه از دادن امتیاز حق داشتن قنسول‌گری به دول بیگانه اکراه داشتند. شاه در این نامه که به میرزا مسعود خان گرمرودی وزیر دول خارجه می‌نویسد، تأکید می‌کند که نباید انگلیسی‌ها بتوانند از طریق عهدنامه‌ای که با ایران منعقد می‌کنند حق داشتن قنسول‌گری را به دست آورند. در دوره محمدشاه نیز به مانند قبل قنسول‌گری و سفارت‌خانه برای ایران در کشورهای خارجی به وجود نیامد. نمونه این امر حضور میرزا جعفرخان مشیرالدوله در استانبول است. وی در این زمان به منظور حل اختلافات مرزی در عثمانی اقامت داشت؛ اما، در این زمان نیز سفارت‌خانه یا قنسول‌گری با نام ایران در استانبول وجود نداشت. این مسأله در مورد سفارت‌های خارجی حاضر در ایران نیز مصداق داشت. از این‌رو کشورهایی مانند بلژیک و اسپانیا که در این دوره مناسبات سیاسی با ایران پیدا کردند، در معاهدات خود با ایران کوشیدند که در این کشور تجار و تجارت‌خانه‌هایی داشته باشند که کار تبعه هر دو مملکت را تسریع کنند. از این تجارت‌خانه‌ها باید با نام قنسول‌گری یاد کرد، زیرا، قنسول‌گری‌ها نیز چنین کارکردی داشتند. قنسول‌گری‌ها موظف بودند به امور زیر همت گمارند: تصدیق اسناد، دادن گزارش، حفظ اموال و میراث، احقاق حقوق، دادن تذکره و حفظ و سرپرستی کشتی‌های وطنی. مخلص کلام این‌که مروج تجارت هر مملکتی قنسول‌های زیرک و کاردانند و نهایت مقصود از مراوده و مذاکره با دول خارجی نیز همین است. معاهده ارزنه‌الروم که بعد از کشمکش‌های طولانی مدت چهار ساله بین ایران و عثمانی در دوره محمدشاه منعقد شد، در خصوص ایجاد قنسول‌گری دولتین موادی را در بر دارد. در فقره هفتم معاهده مذکور آمده است: «...  بالیوز (سفیر)‌هایی که از طرف دولت ایران برای منافع تجارت و حمایت تبعه و تجار ایرانیه به جمیع محل‌های ممالک عثمانیه که لازم باشد نصب و تعیین شود به غیر از مکه مکرمه و مدینه منوره دولت عثمانیه قبول می‌نماید و وعده می‌کند که کافه امتیازاتی که شایسته منصب و مأموریت بالیوزهای مذکوره باشد در حق قنسول‌های سایر دول متحابه جاری می‌شود در حق آن‌ها نیز جاری می‌شود و نیز دولت ایران تعهد می‌کند که بالیوزهایی که از طرف دولت عثمانیه به جمیع محل‌های ممالک ایرانیه که لازم باشد نصب وتعیین شود در حق آن‌ها و در حق تبعه و تجار دولت عثمانیه که در ممالک ایران آمد و شد می‌کنند معامله متقابله را کاملاً اجرا می‌دارد».

░▒▓ عهد ناصری
☱ در پی تاسیس و گسترش سفارت‌خانه‌ها و قنسول‌گری‌ها از آغاز تا پایان حکومت ناصری با انعقاد قراردادهای بین کشورهای دیگر هم‌چون عثمانی، اسپانیا و بلژیک... بستر مناسبی برای شکل‌گیری قنسول‌گری‌های بیشتر و سفارت‌خانه‌ها در زمان ناصری به وجود آمد، به طوری که تا پایان این دوره پنجاه ساله در اکثر کشورهای بزرگ آن روز سفارت‌خانه و در شهرهای مهم آن دول قنسول‌گری‌های ایران تاسیس شدند.
☱ محمد امین ریاحی در کتاب «سفارت‌خانه‌های ایران» می‌نویسد: «در ایران، هم‌چنان‌که همه اصلاحات اساسی با نام امیرکبیر آغاز می‌شود، نخستین سفارت‌خانه‌های دائمی ایران را نیز او در آخرین سال صدارت خود در (۱۲۶۷ ق) در لندن و پطرزبورغ تأسیس کرد». هم‌چنین، سفارت‌خانه ایران در عثمانی در سال (۱۸۵۱م) در زمان ناصرالدین شاه و صدارت امیرکبیر دایر گردید. در این دوره سفرای دائمی ایران در شهرهای زیر مقیم بودند: در پاریس برای انجام امور مربوط به فرانسه و انگلستان – که تحت زعامت حسن‌خان گروسی بود- در قسطنطنیه که حسین‌خان مشیرالدوله عهده‌دار آن بود و در سن‌پطرزبورگ. این امر - گشایش سفارت‌خانه‌ها- پس از قتل امیر متوقف نشد و در پایتخت دیگر کشورهای اروپایی نیز دنبال شد. امیرکبیر هم‌چنان‌که در انسجام وزارت دول خارجه تغییراتی به وجود آورد، در شکل دهی به سیمای بیرونی آن وزارتخانه که همان سفارت‌خانه‌ها و قنسول‌گری‌ها بودند نیز اهتمام ورزید. امیر روابط سیاسی دولت را از مرز مناسبات با روس و انگلیس خارج کرد و به ‌رغم نظر هر دو توجه خویش را به امریکا و اتریش و پروس معطوف گردانید. وی سفارت‌خانه‌ها و قنسول‌گری‌ها را موظف به ارسال اخبار و واقعات روی‌داده در ممالک دیگر نمود. امیر در مسائل خارجه که عظمت و شوکت حکومت در چشم بیگانگان در آن جلوه می‌نمود بسیار حساس بود.
☱ در این دوره، رسم بر آن بوده است که ایلچیان دولت‌های دوست و هم‌پیمان و سفرای آنان در کشورهای متحد در هر خانه‌ای که اسکان داده شوند چه سفارت‌خانه باشد و چه خانه‌ای استیجاری، پرچمی به عنوان نشان دولت متبوع خود بر بالای بام آن خانه برافرازند. در این زمان در تهران به عنوان پایتخت قاجارها، رسم مذکور مرعی و سفرای روس، انگلیس و فرانسه پرچم دولت خود را در سفارت‌خانه‌هایشان نصب می‌کردند، اما، هیچ دولتی نتوانسته بود در استانبول -پایتخت عثمانی- پرچمی برافرازد؛ زیرا، بزرگان و امرای عثمانی به بهانه حفظ حشمت شریعت اسلام از این کار ابا می‌کردند. ایران نیز از این امر مستثنی نبود و در حق آن نیز همان رفتار که با دول دیگر انجام می‌شد مرعی می‌گردید. تا این‌که در سال (۱۲۶۹ ق) با آمدن احمد وفیق افندی -سفیر عثمانی- به تهران و با وساطت وزرای مختار روس و انگلیس این قاعده برداشته و بیرق ایران در عثمانی و عثمانی در ایران افراشته شد.
☱ در ایران دوره، ناصری سه نقطه به لحاظ وجود قنسول‌گری‌های زیاد، از اهمیت به سزایی برخوردار بودند. این سه نقطه از سرزمین ایران عبارتند از: تهران، تبریز و بوشهر. در این سه شهر اکثر کشورهایی که با ایران پیمانی می‌بستند، قنسول‌گری خود را در یکی از شهرهای مذکور بنا می‌نهادند. تبریز به لحاظ موقعیتی چون در شمال واقع شده است، رابط ایران با عثمانی، روسیه و به نوعی اروپا بوده است. تهران مرکز دارالخلافه و پایتخت اداری-سیاسی قاجارها نیز در مرکز ایران از موقعیت مناسبی برخوردار بود و دیگری بوشهر در جنوب و نزدیک به خلیج فارس و دریای عمان، گذرگاه هندوستان و سفرای انگلیس بود هرچند احداث قنسول‌گری محدود به شهرهای مذکور نمی‌شد و در جاهای دیگر مثل کرمان و سیستان، اصفهان و... به تناسب وسعت ارتباط نیز برقرار بودند. قنسول‌های روسیه در ایران از اداره کل قسمت آسیایی روسیه و انگلیسی‌ها که قنسول‌های آن‌ها در سرتاسر ایران مشغول فعالیت بودند از اداره کل سیاسی هندوستان دستور می‌گرفتند. این مأموران غالباً مقام سرقنسولی داشتند و برای حفظ احترام مقام و جایگاهشان اونیفورم نظامی در بر می‌کردند.
☱ در شهرهای دیگر نیز هم‌چون مشهد، گیلان و کرمانشاه نیز قنسول‌گری‌های دول خارجی فعال بودند، اما، اهمیت سه شهر قبلی به مراتب بیشتر از دیگر شهرهای کشور بود. به عنوان نمونه، در فصل هفتم عهدنامه‌ای که بین ایران و فرانسه در (۱۲۷۱ ق) -بعد از دوره فترتی که در مناسبات دیپلماتیک دو کشور حائل گردید و کنت دو سارتیژ ایران را ترک کرد- آمده است:

• «دولتین از جانب خود هر یک سه قنسول به دولت طرف خود خواهند فرستاد. قنسول‌های دولت فرانسه در تهران، تبریز و بوشهر مستقر می‌شوند و قنسول‌های ایران در پاریس، مرسلیا و جزیره بوریان توقف می‌کنند. این قنسول‌های دولتین معاهدتین به سویه در محل متوقفه مسکونه مملکتین محروستین از اعزازات و امتیازات و معاوناتی که قنسول‌های دول کامله‌الوداد در ممالک محروسه جانبین برخوردارند محفوظ و بهره‌یاب خواهند گردید».

☱ محمد جعفر خورموجی نیز در ذیل وقایع سال (۱۲۷۲ ق) به کارپردازی‌های انگلیس اشاره می‌کند و طبق قوانین مقرر بوشهر، تبریز و تهران را جهت استقرار قنسول‌گری‌های انگلیس قانونی می‌داند و لا غیر.
☱ هم‌چنین، افضل‌الملک در کتاب «کراسه‌المعی» درباره افزایش تعداد سفارت‌خانه‌ها و قنسول‌گری‌ها در ایران می‌نویسد:

• «بحمدالله تعالی شئونات و ترقیات دولت علیه ایران در ظل مرحمت و سلطنت بندگان اعلی‌حضرت قدر قدرت شهریاری روحنا فداه به درجه‌ای رسیده که الحال شش سفارت‌خانه در پایتخت دولت علیه به علاوه، چند قنسول‌خانه موجود است و عن‌قریب از طرف دولت آلمان نیز ایلچی به دارالخلافه وارد خواهد گشت و مسلماً یک سال بیش طول نخواهد کشید که از طرف دولت ایتالیا که خود را در ردیف دول معظمه می‌شمارد نیز سفیری به دربار دولت علیه خواهد فرستاد پس، در یک سال دیگر هشت سفارت‌خانه در دارالخلافه دایر خواهد بود». مطلب فوق را افضل‌الملک سال (۱۳۰۱ق) به عنوان مقدمه برای بحثی مفصل‌تر در خصوص «تعیین حدود در احترامات سفیر در ایران» آورده است.

☱ به طور کلی، در دوره ناصری به علت گسترش چشمگیر روابط خارجی، شاهد ظهور قنسول‌گری‌ها و سفارت‌خانه‌های دول خارجه در ایران و بالعکس ایران در کشورهای خارجه هستیم و چون در این دوره به واسطه پیوند با مرکز، در تصمیم‌گیری سیاست خارجی - وزارت دول خارجه - نظمی نسبتاً منطقی بین اجزای وزارت برقرار گردید و با سفرا و قنسول‌ها به عنوان نمایندگان برون مرزی وزارت دول خارجه پیوندی ناگسستنی ایجاد شده بود از این رو، شاهد سفارت‌خانه‌ها و قنسول‌گری‌های ایران در کشورهای خارجه هستیم. در مراکز کشورها یعنی، پایتخت دول دیگر سفارت‌خانه و در شهرهای مهم آن‌ها قنسول‌گری یا همان کارپردازی را شاهدیم. کارلا سرنا که زمان ناصری (۱۲۹۵ ق) به ایران سفر کرده است، مقر سفارت‌خانه‌های خارجی در ایران را مشخص می‌کند. بر اساس مشاهدات او سفارت‌خانه انگلستان روبه‌روی سفارت عثمانی است و سفارت اتریش و فرانسه در کنار هم هستند و سفارت روسیه در یک محله ایرانی قرار دارد. از بین سفارت‌خانه‌های واقع در تهران آن‌هایی موفقند که پول بیشتری خرج خرید هدایا و پرداخت رشوه می‌کردند.
☱ دوره ناصری در ولایت عثمانی سفارت‌خانه ایران در اسلامبول واقع و قنسول‌گری‌های آن در ارزنه‌الروم، طرابوزان، مصر، شام، وان، حلب، بغداد، بصره، کربلا، نجف، خانقین، سلیمانیه، کرکوک، کاظمین، مندلیج، دیاربکر، مسیب، عماره، سماوات، بیت‌المقدس، جده، ازمیر، یعقوبیه، حله و قزل‌رباط برقرار بوده‌اند. سفارت‌خانه‌ها در انگلستان (لندن) و پروس و هلند و قنسول‌گری‌ها در بمبئی، کلکته و بیرمان واقع بودند. در روسیه سفارت‌خانه در پطرزبورغ قرار داشت و قنسول‌های ایران در تفلیس و حاجی ترخان بودند. در وین پایتخت اتریش سفارت‌خانه ایران وجود داشته است.
☱ از سوی دیگر، سفارت‌خانه عثمانی در تهران و قنسول‌گری‌های آن در تبریز، کرمانشاهان، کردستان، شیراز و همدان فعالیت می‌کردند. سفارت‌خانه دولت روس در تهران و قنسول‌گری‌های روس‌ها در تبریز، رشت و استرآباد برقرار بود. سفارت‌خانه انگلیسی‌ها در تهران واقع و قنسول‌گری‌های آن دولت در تبریز، گیلان و مازندران و استرآباد، بوشهر، مشهد، اصفهان، شیراز، همدان، کرمانشاهان مشغول بودند. سفارت‌خانه فرانسه در تهران قرار داشت و در تبریز نیز قنسول‌گری این کشور فعال بود.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.