برداشت از جفری ام. هربنر؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
☱ سرچشمه همه نظریههای اقتصادی، حقیقت شرایط بشر به عنوان یک هستی فناپذیر است که میان اهداف و ابزارها تفکیک قائل میشود.
☱ او نمیتواند به میل خودش به اهداف دست پیدا کند، بلکه باید ابزارهایی را برای نیل به اهداف به کار بندد. انسان در یک دنیای منظم، اما، فناپذیر زندگی میکند. استفاده از ابزارها فقط تأثیرات محدودی در زمینه رسیدن به اهداف ایجاد میکند. با توجه به دلایل متعدد، انسان قادر است رابطه سببی میان استفاده از ابزارها و رسیدن به اهداف را درک کند.
☱ هر کنشی، برای رسیدن به یک هدف مستلزم مغفول ماندن از هدف دیگر است که میتوانست با همان ابزارها محقق شود. میتوان گفت کنش به انتخاب نیاز دارد. انسان به عنوان هستی مختار، متناسب با آنچه که اهداف ارزشمند و اهداف کمارزشتر میداند، گروهی از ابزارها را به خدمت میگیرد. بنا بر این، انتخاب به قضاوت عقلی نیز نیازمند است.
☱ از آنجا که رسیدن به هدف، فرجام یک کنش است، ارزشگذاری فرد درباره رسیدن به یک هدف بسیار مهم است. فرد فقط ارزش فرعی برای ابزارهای استفادهشده در یک کنش در نظر میگیرد، زیرا، آنها صرفاً در تحقق هدف مساعدت داشتند. از این رو، ابزارها هیچ ارزش مستقلی از ارزشگذاری یک فرد درباره هدفی که قرار است تحقق یابد، ندارند.
☱ اندیشه بشر، ارزشی برای ابزارها در نظر میگیرد که برخاسته از مساعدتی است که در تحقق هدف ارزشمند ارائه میدهند. مشخصات فنی هر یک از ابزارها که در تحقق هدف مشارکت دارند میتواند به صورت متفاوتی توسط افراد مختلف یا همان فرد در زمانهای دیگر ارزشگذاری شود، بنا بر این، ابزارها هیچ تأثیر سببی بر انتخاب و کنش مستقل از قضاوت عقلی انسان نمیتواند داشته باشد.
☱ به عنوان یک هستی فناپذیر، انسان میان اهداف از نظر زمانی تقدم و تأخر قائل میشود. او میتواند درباره ارزش زمانی تحقق یک هدف به طور متفاوتی قضاوت کند. درست مانند اصل ترجیح که از فناپذیری انسان به دست میآید، ترجیح زمانی نیز از آن نشأت میگیرد. هستی فناپذیر ارضای زودتر یک هدف را به ارضای دیرتر همان هدف ترجیح میدهد. انسان برای ارضای فعلی در برابر ارضای آتی پاداش در نظر میگیرد.
☱ از آنجا که ترجیح زمانی فقط به تفاوت ارزش ارضای یک هدف (از نظر) زمانی نزدیکتر به جای یک هدف دورتر اشاره میکند، تنزیل فرد درباره همه کنشها با ساختار مشابه صدق میکند. به علاوه، تنزیل بر تمام کنشها جدای از اینکه چه زمانی فرد دست به انتخاب میان آنها میزند اعمال میشود.
☱ فرد اثبات میکند ارزش کنش در آینده فراتر از ارزش کنونی آن است، حتی، زمانی که تنزیل آینده اعمال میشود. انتخاب زمانی وی مطابق با اصل عام کنش است که اشعار میدارد وی جایگزین ارزشمندتری را انتخاب و از هدف با ارزش کمتر چشمپوشی کرده است. او کنشهای خود را از تمام جنبهها (اهداف، ابزارها، مکان و زمان) از نظر اقتصادی بررسی میکند.
░▒▓
☱ به طور خلاصه، اندیشه بشر همه عواملی که بر کنش وی تأثیر میگذارد را در یک کل نظاممند ترکیب میکند و ویژگیهای عینی و فنی دنیا از جمله زمان را از طریق قضاوتهای ارزشی با یکدیگر وفق میدهد، به طوری که بالاترین حد رضایت را تأمین کند.
☱ اقتصاد مبتنی بر فرض بازار رقابت کامل این ترکیب را برای جامعه انجام میدهد. فرض بر این است که، قیمتها به وسیله ترجیحات خریداران و فروشندگان تعیین میشود و عوامل عینی هیچ تأثیر مستقلی بر قیمتها ندارد، بلکه فقط از طریق ترجیحات افراد است که قیمتها تحت تأثیر قرار میگیرند. قیمت کالای مصرفی مستقیماً توسط ترجیحات مصرفکننده که در میزان تقاضای آن کالا نمود پیدا میکند، تعیین میشود.
☱ قیمت کالای تولیدی نیز که به منظور فروش آن به مصرفکننده تولید شده است، غیرمستقیم توسط ترجیحات مصرفکننده تعیین میشود، زیرا، آنها منبع درآمد کارآفرینان هستند. کارآفرین برای هر عامل تولید ارزش پولی مشارکت آنها در تولید کالای نهایی را میپردازد.
☱ اگر پرداخت هزینههای عوامل تولید پیشتر از درآمد برخاسته از فروش کالاها و خدمات باشد، پرداخت هزینهها به دلیل ترجیح زمانی، تنزیل میشود. این تنزیل پول آینده به پول فعلی با بهره پیوند میخورد و از طریق یک نرخ بهره محض یا مبتنی بر ترجیح زمانی تعیین میشود. از آنجا که تمام مبادلات پول فعلی به منظور به دست آوردن پول آینده از ساختار مشابه زمانی بهره میبرد، بنا بر این، نرخ محض بهره به صورت متحدالشکل میان تمام مبادلات بین زمانی حاکم است.
☱ این به آن معنا است که تمام کالاهای کنونی، خالق پول آینده قیمتهای خود خواهند بود که این قیمتها توسط تنزیل پول آینده از طریق نرخ بهره برای دستیابی به مقدار مشابهی از پول فعلی تعیین میشود. این فرآیند تجمیع سرمایه در یک نرخ بهره متحدالشکل واقع میشود که به عنوان تفاوت میان پول فعلی پرداختی برای به دست آوردن عوامل تولید و پول آینده برخاسته از فروش کالای نهایی است.
☱ بنا بر این، تعیین قیمتها اساس محاسبات اقتصادی است که به کارآفرینان اجازه میدهد خطوط تولید و سرمایهگذاری که مردم آن را بسیار سودده و ارزشمند میدانند محک بزنند.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم