فیلوجامعه‌شناسی

روحیۀ آنتروپورنری/ روحیۀ کارمندی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از لیزا اشتراوس؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬ هر بیزنسی واقعاً به هر دو چشم‌انداز اقتصادی نیاز دارد: نگاه کارمندان و نگاه آنتروپورنرها. این دو سویه درست هم‌چون ساختار و بیان یا فرم و عملکرد هستند.
▬ یک بیزنس راستین تنها با استفاده از هر دو نظر می‌تواند به بهترین شیوه برای رشد و توسعه خودش دست یابد.
▬ کارمندان حافظ آن چیزی هستند که باعث رشد شرکت می‌شود. ولی،...
▬ آنتروپورنرها همه چیز را به پرسش می‌کشند و مسائل گوناگونی از گذشته تا اکنون، مطرح می‌کنند تا بتوانند از کیفیت بالای کار مطمئن شوند.
▬ حال، می‌خواهیم بدانیم که آیا شما هم‌چون آنتروپورنر فکر می‌کنید یا هم‌چون کارمند؟
▬ این‌جا ۱۰ شاخصی را که با استفاده از آن‌ها می‌توانید طرز فکرتان را مشخص کنید، معرفی می‌نماییم. این ده شاخص نشان می‌دهند که چگونه به پنج طریق کارمند و آنتروپورنر همدیگر را کامل می‌کنند:

• ۱. یک کارمند، به کار خود هم‌چون کسب درآمد نگاه می‌کند. یک کارمند، به یک روز کاری خوب و یک حقوق خوب در پایان دوره کاری توجه می‌کند. کارمندان در پی اجرای مسائل کاری خود هستند.
• ۲. یک آنتروپورنر، می‌داند که کسب درآمد، پشتیبان کار کارمند است. یک آنتروپورنر، می‌داند که کسب درآمد به چه نحوی خوب پیش می‌رود و چرخ‌دنده‌های این فعالیت به چه نحوی جا می‌افتند. آنتروپورنرها، مراقب کارآیی و فرآیندهای کار هستند.

• ۳. یک کارمند، از ساختاری صلب پشتیبانی می‌کند که برای کسب درآمد اهمیت اساسی دارد. کارمندان نقش خود و نحوه اجرای این نقش در کسب درآمد را به خوبی می‌فهمند.
• ۴. یک آنتروپورنر، از فرآیندی منعطف پشتیبانی می‌کند که قلب بیزنس است. آنتروپورنرها درمی‌یابند که نسبت جزء و کل در یک شرکت چگونه است و اجزا به چه نحوی نقششان را درون یک کل بازی می‌کنند. آنتروپورنرها، می‌خواهند تضمین دهند که بخش‌های گوناگون شرکت می‌توانند به خوبی در بلندمدت با همدیگر فعالیت کنند و امور گوناگون را پیش ببرند.

• ۵. یک کارمند، پیش از همه، یک عامل و مأمور و انجام‌دهنده امور است. یک کارمند، از روش‌ها، تکنیک‌ها، ابزارها و تاکتیک‌ها آگاه است. کارمندان به کار پایان‌یافته، به منزله هدف می‌نگرند.
• ۶. یک آنتروپورنر، پیش از همه، یک طراح و برنامه‌ریز است. یک آنتروپورنر، عملاً یک مذاکره‌گر، یک دورنگر و توأمان یک اندیشمند است. آنتروپورنرها به کار و ابزارهای کار به منزله وسایل رسیدن به هدف نگاه می‌کنند. یک آنتروپورنر، همواره در حال ساختن استراتژی‌های نو است و دائماً آن‌ها را به آزمون می‌گذارد.

• ۷. یک کارمند، به «ضرورت‌ها و کنترل‌های بیزنس» به منزله کار اشخاص دیگر نگاه می‌کند. یک کارمند، را عملاً می‌توان به وظایف و ملاقات‌هایی که طی کار «واقعی»‌اش با آن‌ها برمی‌خورد، تجزیه کرد. او به این خاطر استخدام شده است که واجد مهارت‌ها و استعدادهایی خاص برای انجام برخی امور است.
• ۸. یک آنتروپورنر، از «ضرورت‌ها و کنترل‌های بیزنس» استفاده می‌کند تا کار را ردگیری و مدیریت کند. یک آنتروپورنر، می‌خواهد بیش از حد لزوم کار کند و به راحتی تن به شکست نمی‌دهد. وظایفی که ربطی به مهارت‌های خاص یک آنتروپورنر، ندارند به او نشان می‌دهند که کار «واقعی» به چه نحوی باید پیش برود. بدون اطلاعاتی که به این طریق (از طریق کارمندان و مشاهدات خودشان) به آنتروپورنرها می‌رسد آن‌ها دیگر نمی‌توانستند هیچ پیوندی با بیزنس داشته باشند و عملاً از وظایف خودشان نیز منفک می‌شدند. آنتروپورنر در پی شغل نیست.

• ۹. یک کارمند، فقط بر مسؤولیت‌های خودش متمرکز می‌شود. کارمندان باید بدانند که به چه نحوی می‌توانند ارباب رجوع بیشتری به خود جذب کنند، چگونه یک خط تولید را به راه بیندازند، به چه نحوی فرآیندهای عملی را پیش ببرند و زیربناهای ساختاری شرکتشان را چگونه ترفیع بخشند. هر کارمند تنها در گستره مسؤولیت‌پذیری‌های خاص خودش تعریف می‌شود.
• ۱۰. یک آنتروپورنر، بر مسؤولیت‌های متقابل بین همه کارمندان بیزنس متمرکز می‌شود. آنتروپورنرها می‌خواهند در جریان باشند که زیربناهای ساختاری آیا به قدر کافی رشد کرده‌اند یا نه، آیا نرخ سود متناسب با مخارج هست یا نه، آیا مخاطراتی بیزنس یا مشتریان را تهدید می‌کند یا نه. آنتروپورنرها باید نسبت بین مسؤولیت‌ها را بررسی کنند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.