برداشت 
آزاد از tahoordanesh؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر
░▒▓ آثار
▬ اسلام ایرانی (۴ جلد)
▬ فلسفه ایرانی
▬ فلسفه تطبیقی
▬ تاریخ فلسفه اسلامی
░▒▓ زندگی
▬ هانری کربن (تلفظ صحیح آنری کربن است. نظر به جا افتادن هانری کربن ما هم در این متن هانری را استفاده خواهیم کرد) ، فیلسوف و دانشمند غربی، رئیس انستیتوی فرانسه و ایران در تهران و استاد دانشگاه سوربن فرانسه، سال ۱۹۰۳ میلادی به دنیا آمد.
▬ چهارده سال در فرانسه فلسفه خوانده بود، بخصوص فلسفه «هگل» را خوب می‌شناخت و یکی از کسانی بود که «هایدگر» را عمیقاً می‌شناخت و با حوزه‌های مهم فلسفه در غرب، کاملاً آشنا بود و از فیلسوفان بزرگی از جمله «ادموند هوسرل» ارنست کاسیرر، امیل به ریه، اتین ژیلسون و لویی ماسینیون بهره‌های علمی و فلسفی داشت.
▬ خودش را شاگرد «لویی ماسینیون» مستشرق عرفان شناس می‌دانست و دلبستگی زیادی به او داشت. توسط این استاد با «شهاب‌الدین سهروردی و مکتب اشراق آشنا شد و لویی ماسینیون به او گفته بود که تو بعد از من، باید جانشین من در رشته عرفان اسلامی باشی».
▬ بعدها، کربن به ترکیه رفت و مقارن با شروع جنگ جهانی دوم، در کتابخانه استانبول به کتاب‌های شیخ اشراق (سهروردی) برخورد و تمام مدت جنگ، به مطالعه آثار او پرداخت. این مکتب به شدت، توجه او را جلب کرد به طوری که بیشتر تألیفات کربن، درباره شیخ اشراق است.
▬ کربن به خاطر تفننی که در مطالعات خودش داشت به مطالعه درباره اسماعیلیه پرداخت و کم کم جهت مطالعات او، به طرف صدرالمتألهین و عرفای ایرانی کشیده شد.
▬ او در فلسفه اسلامی اطلاعات کافی داشت و فقط از جنبه تاریخ به فلسفه نپرداخت و چون بخشی از عمرش را در ایران و غرب آسیا گذراند و به حکمت و فلسفه الهی، علاقه خاصی داشت تمام مدتی را که به ایران می‌آمد، همیشه با کسانی که از فلسفه اطلاع داشتند، تماس داشت و با متفکرین چون مرحوم آیت الله علامه طباطبائی، سید جمال‌الدین آشتیانی، سید جلال‌الدین آشتیانی، مهدی الهی قمشه‌ای، سید کاظم عصار، و سید حسین نصر، به گفتگو درباره فلسفه اسلامی و بخصوص حکمت صدرایی پرداخت.
▬ او در سال ۱۹۷۹ میلادی، در سن ۷۶ سالگی از دنیا رفت.
░▒▓ فعالیت‌های علمی
▬ او استاد شیعه‌شناسی در دانشگاه سوربن فرانسه و مدیر بخش تحقیق در مدرسه عالی مطالعات همین دانشگاه، مدیر بخش ایران‌شناسی انجمن ایران و فرانسه بود.
▬ کربن، غرب را با سهروردی و ملاصدرا آشنا کرد به طوری که او از برجسته‌ترین مفسران غربی حکمت معنوی ایران و فلسفه اسلامی شناخته شد.
▬ از دیگر فعالیت‌های علمی او، سخنرانی او در سال ۱۳۴۹ شمسی در ایران، در دانشگاه مشهد است که موضوع سخن او «ولایت در شیعه» ، و هم چنین عقیده امامیه در بین فرق اسلامی به ضرورت وجود انسان کامل در هر زمانی بود.
▬ مدت ۲۵ سال هر ساله به ایران می‌آمد که یک سال به تشویق او، سید جمال‌الدین آشتیانی، اقدام به گردآوری، تصحیح و انتشار مجموعه منتخبات فلسفی، که از ۴۵ نفر حکما و عرفای نامدار از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر است، کرد که به همت این فیلسوف بزرگ یعنی، هانری کربن به فرانسه ترجمه شد و قسمتی از آن به طبع رسید که ادامه آن با کسالت‌های مزاجی او، توأم شد و بعد چهار جلد آن ترجمه شد.
▬ بنا به نظر سید جمال‌الدین آشتیانی، چیزی که کربن را به طرف فلسفه شرق و بخصوص عرفان اسلامی کشاند، سرخوردگی از فلسفه غرب بود که در چارچوب آن فلسفه، به نتیجه‌ای که رضایتش را جلب کند، نرسیده بود.
▬ کربن، فلسفه را در سطح وسیع تدریس می‌کرد و به یک معنا جامعیت داشت. در یک دوران «اربعین قاضی سعید قمی» را نیز تدریس می‌کرد.
▬ او از جوانی به فلسفه نپرداخته بود وگرنه مثل فیلسوفان بسیار بزرگ می‌توانست منشأ آثار بسیار خوب دیگری باشد.
░▒▓ اعتقادات
▬ هانری کربن، معتقد بود که هر عارفی باید شیعه باشد به این دلیل که پایه و اساس ولایت در کلمات اهل بیت پیغمبر و علی علیه‌السلام است و مطابق احادیث عترت که عام و خاصه از پیغمبر و اولیاء او نقل کرده‌اند، یکی از اقطاب وجود در هر زمانی تا ظهور قیامت، خاتم اولیای خاص یعنی، «مهدی موعود» علیه‌السلام است که به تصریح روایات، وجود آن حضرت از شروط قیامت است.
▬ او عقیده داشت که خلافت مانند خلافت مقام پیغمبر و دیگر ائمه هدی، بلاواسطه است. این عقیده او بنا بر روایت نبوی است.
▬ مطالعاتی در تطبیق درباره تشیع و ادیان و مذاهب دیگر مانند مسیحیت داشت، در شیعه این مزیت را می‌دید که همیشه شخصی رابطه بین حق و خلق هست. رابطی که یا غایب است مانند حضرت مهدی علیه‌السلام در این زمان، یا حاضر مانند دیگر ائمه معصومین در زمان خودشان.
مآخذ:...
هو العلیم
