برداشت آزاد از سعد الله زارعی؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ پس از آن که عربستان و افغانستان، و سپس لیبی، به مرکز تولید و توزیع انبوه تروریستهای مورد حمایت امریکا به جهان تبدیل شدند، با ضمیمه شدن سوریه به این مجموعه، میتوان گفت، مصیبتبارترین اتفاق قابل تصور قرن بیست و یکم رخ خواهد داد، و هزینه سهمگین چنین ماجراجویی را تمام دنیا خواهد پرداخت.
▬ خواستم بگویم که پس از تهاجم به سوریه، «هزینه تأمین امنیت» در سراسر جهان «افزایش قابل ملاحظهای» خواهد داشت، اما باید جمله را اصلاح کنم، و قطعاً بگویم که پس از تهاجم به سوریه، امنیت در سراسر جهان از بین خواهد رفت، و دیگر با هیچ هزینهای قابل تأمین نخواهد بود.
░▒▓
▬ نشریه «تایمز لندن» به نقل از یک منبع نظامی نوشت: «امریکا، اسرائیل و متحدانشان برای حمله به سوریه آمادهاند» . و اضافه کرد: «امریکا برای انجام این عملیات به جابجایی گسترده نیروهای خود نیاز ندارد». و اینکه «ترکیه، اردن و احیاناً اسرائیل نیز در این حمله شرکت خواهند کرد».
▬ اگر خبرهای مربوط به سوریه را طی هفته اخیر مرور کنیم درمی یابیم که حجم فشار به سوریه برای «پذیرش دگرگونی» زیادتر شده و در این بین سهم فشارهای نظامی و عملیات روانی مبتنی بر اقدام نظامی بیشتر شده است. از یک سو مخالفان تمرکز زیادی روی پایتخت داشتند. همین پریروز تروریستها با حمله خمپارهای به یک مدرسه در دمشق نزدیک به ۲۰ دانش آموز را به شهادت رساندند، حمله خمپارهای به حرم حضرت زینب (س)، اعدام نزدیک به ۱۰ نفر از اعضای یک خانواده هوادار بشار اسد در «درعا»، تحویل سه سامانه موشکی «پاتریوت» از سوی ناتو به ترکیه برای استقرار در خطوط تماس مرزی سوریه و خبرهای دیگری که همه از تأکید بیشتر روی مداخله نظامی در سوریه دلالت دارند، نشان میدهد که بعد از برگزاری چندین نشست سیاسی و اعمال فشار بر ایران و روسیه و به نتیجه نرسیدن این فشارها، بار دیگر «راه حل نظامی» به عنوان تنها راه حل «تغییر در سوریه» مطرح میشود، اما، البته، مانند اکثر مواردی که تاکنون، تجربه شده، میان این «تهدیدنمایی» تا «عملیاتی کردن تهدید» فاصله فراوانی است. در این خصوص نکات قابل ملاحظهای وجود دارد.
░▒▓ ۱
▬ غرب و همگرایان منطقهای آن در حالی روی گزینه نظامی علیه دولت قانونی و مستحکم بشار اسد سخن میگویند که هنوز نتوانستهاند هماهنگی میدانی میان عناصر مسلح به وجود آورند. واکنش تند سران مسلح داخلی سوریه به مصوبات اجلاس اخیر دوحه (که دو هفته پیش با مشارکت گروههای خاصی با میزبانی امیر قطر برگزار شد) نشان داد که میان دستههای مسلحی که در ریف دمشق (شهر دمشق، مرکز استانی با عنوان «ریف دمشق» است) بعضی از شهرهای سوریه علیه نیروهای دولت میجنگند، با گروههایی که برای عملیات نظامی در سوریه آموزش دیده و تجهیز و پشتیبانی میشوند، هماهنگی وجود ندارد دلیل عمده این عدم هماهنگی، عدم هماهنگی در میان کشورهای پشتیبان تروریزم است. در این میان همت ترکیه، به قدرت رساندن متحدین سوری خود (نیروهای اخوان المسلمین) است. از این هدف، فقط مصر پشتیبانی میکند و حال آنکه بقیه طرفها با این موضوع موافق نیستند. امریکا و رژیم صهیونیستی بخصوص با روی کار آمدن اخوان سوریه مخالفند هرچند که این اخوان برای جلب اعتماد رژیم صهیونیستی، حتی، اعلام کرد که در صورت به قدرت رسیدن، روابط دیپلماتیک را با تلآویو آغاز میکند، اما، رژیم غاصب این را یک تاکتیک اخوانی برای دست یافتن به قدرت ارزیابی مینماید علاوه بر این دو، عربستان سعودی با روی کار آمدن اخوانیها در سوریه موافق نیست، چرا که، از نظر وهابیها، هیچ رقیب سنی برای آنان خطرناکتر از اخوان المسلمین نیست. ریاست یک سلفی (امام جماعت مسجد اموی دمشق) بر شورای مخالفان که با تلاش عربستان سعودی انجام شد، نشان داد که «ریاض» در به حاشیه راندن اخوانیها و لائیکها به موفقیتی دست یافته است، اما، این موفقیت باعث بدگمانی بقیه گروههای معارض شده است.
▬ چند روز پیش «اندیشکده واشنگتن» در گزارشی به قلم «دنیس راس» (یکی از مؤثرترین افراد در دولت اوباما) نوشت: «امریکا و اسرائیل به دنبال آدمهای عملگرا هستند و نمیتوانند با چهرههای هوادار یک گروه اسلامگرا کنار بیایند». با این وصف اخوانیها و نیروهای القاعده اگر چه در حد خود ابزارهای مناسبی برای تضعیف قدرت دولتها و سازمانهای مقاومت هستند، ولی، افراد قابل اعتمادی برای تشکیل دولت نیستند با این وصف اختلافات میان سه جناح امریکایی، سعودی، ترکیهای تا مدتی که یک آلترناتیو مشترک پیدا نشود، استمرار پیدا میکند.
░▒▓ ۲
▬ هرگونه تغییر در سوریه بلافاصله اردن را تحت تأثیر قرار میدهد. روز گذشته، پادشاه اردن در گفت و گو با روزنامههای «الرأی» و «اردن تایمز» از بن بست در پیدا کردن راه حل سیاسی ابراز نگرانی کرد و گفت که این موضوع برای ما پیامدهای مصیبت باری را به دنبال خواهد داشت. با وجود این که شاه اردن به صراحت با اقدام نظامی علیه سوریه مخالفت کرده است، ولی، در رسانهها وانمود میشود که اردن بخشی از ساز و کار نظامی برای واژگون کردن حکومت دمشق است، اما، چرا تغییر در دمشق، تغییر فوری در امان را در پی خواهد داشت؟ سلفیهای مسلح که از کشورهای مختلف عربی به سوریه سرازیر شدهاند مهمترین گروههای تروریست در سوریه هستند و از این رو، به فرض آن که مقاومت ارتش و دولت سوریه فرو بریزد (که همه ظواهر خلاف آن را نشان میدهند) این تنها سلفیهای مسلح هستند که میتوانند با تکیه بر پیروزی خود، دولت جایگزین را به وجود آورند و این تنها دولت سلفی خواهد بود با این وصف چنین دولتی محیط اطراف خود را تحت تأثیر جدی قرار میدهد، اما، در این بین تأثیرپذیری اردن از هر همسایه دیگر سوریه بیشتر است، چرا که، بافت متکثر لبنان، حکومت حزبی و انتخاباتی ترکیه و کشور با اکثریت شیعه عراق آنها را از خطر فروپاشی حفظ میکند، اما، اردن وضعیتی لرزان دارد. از یک سو تنها رژیم پادشاهی است و از سوی دیگر، بیش از هر کشور دیگر تحت تأثیر سلفیها قرار دارد. تحول در دمشق بلافاصله اردن را در هالهای از جنگ داخلی قرار میدهد. ۶۰ درصد جمعیت فلسطینی آن که طی حدود ۶۰ سال گذشته در شرایط محنت باری زندگی کردهاند، به صحنه میآیند و احیاناً بر دولت مسلط میشوند.
░▒▓ ۳
▬ سومین موضوع حمله به سوریه، «وضع ترکیه در حمله نظامی» است. ترکیه شرایط کاملاً شکنندهای دارد از یک سو نیمی از جمعیت و مساحت آن را علویان و کردها به خود اختصاص داده و با مواضع آنکارا درباره سوریه موافق نیستند. از سوی دیگر، دولت اردوغان یک دولت حزبی است و ادامه حیات آن به رأی مجدد و اکثریت داشتن در پارلمان وابسته است. حمله نظامی به سوریه برای ترکیه بیش از هر همسایه دیگر خواهد بود، چرا که، حمله نظامی خارجی تنها از طریق آسمان یا خاک ترکیه صورت میگیرد. عراق، اردن، لبنان و، حتی، رژیم صهیونیستی قطعاً با استفاده از خاک یا آسمان خود برای حمله به سوریه موافق نیستند. با این وصف اگر حمله نظامی خارجی اتفاق بیفتد، ترکیه باید احتمال گسترش جنگ به داخل ترکیه را بسیار جدی تلقی کند و خود را برای هزینهای سنگین آماده کند. این در حالی است که نظرسنجیها بیانگر آن است که حداقل ۷۵ درصد شهروندان ترکیه با مواضع ضد سوری دولت آنکارا موافق نیستند. با این وصف میتوان گفت هرچند در روزهای اخیر ترکیه مانور سنگینی انجام داد که تداعیکننده آمادگی ترکیه برای شرکت در یک حمله ائتلافی علیه سوریه است، ولی، واقعیت این است که آنکارا آماده پذیرش ریسک خطرناک جنگ با سوریه نیست و امیدوار است که مانورهایی نظیر استقرار ۱۰ سامانه موشکی «پاتریوت» و تشدید حملات تروریستی در داخل سوریه بتواند کار حکومت دمشق را بسازد که البته، این تاکتیک با شکست روبرو شده است.
░▒▓ ۴
▬ در مورد مواضع امریکا نیز ابهاماتی وجود دارد. با توجه به این که امریکاییها تجربه موفقی از حمله نظامی به یک کشور اسلامی ندارند و از سوی دیگر، با توجه به احتمال به قدرت رسیدن یک دولت سلفی در دمشق، امریکا علیالاصول با حملهای با این درجه از ریسک موافق نیستند. تردیدی وجود ندارد که امریکاییها وجود یک دولت همراه با ایران و حزب الله را در دمشق برای سیاستهای منطقهای خود و بقای رژیم صهیونیستی، مناسب ارزیابی نمیکنند و همه تلاش و توان خود را برای تغییر و تضعیف آن بسیج میکنند، اما، در عین حال، اگر تغییر در سوریه به گونهای باشد که یک دوره طولانی بیثباتی و هرج و مرج را در پی داشته باشد، برای رژیم صهیونیستی خطرناک خواهد بود، چرا که، دشمنان اسرائیل (ترکیبی از نیروهای مختلف) از آن به عنوان «فرصت طلایی» برای ضربه زدن به رژیم غاصب صهیونیستی استفاده خواهند کرد. با این وصف به نظر میآید که سیاست واقعی امریکا «اطاله بحران سوریه با بقای دولت کنونی» است. چنین شرایطی برای امریکا و رژیم غاصب، «شرایط مطلوب» به حساب میآید، چرا که، دولت و ارتش سوریه با نیروهای معارض و شبکهای از سلفیهای منطقهای درگیر میشوند. این درگیری دو سوی ماجرا را تضعیف میکند و به زعم امریکا، در درازمدت غلبه اسلامگراها بر دمشق را ناممکن میسازد. به نظر میآید که امریکا در این میدان بیش از «یکسره کردن بحران» به «مدیریت» آن میاندیشد. امریکا در این صحنه مجموعهای از نیروها و کشورهای مخالف یکدیگر را در یک نقطه (سوریه) بهم رسانده که روی دیگر آن خریدن زمان برای اسرائیل و نزدیک کردن مواضع طیفی از مخالفان حکومت سوریه به تلآویو است. امریکا این تجارت پرسود را با خون هزاران مسلمان سوری و غیر سوری دنبال میکند و جالب این است که مقامات واشنگتن، هرگاه تروریستهای مسلح سوریه خسته و ناامید میشوند، از آمادگی امریکا و ناتو برای حمله نظامی به سوریه خبر میدهند و بعد از چند روز که ترورها در داخل سوریه به اوج رسید از ادبیات تهاجمی علیه دمشق فاصله میگیرند.
برداشت آزاد از کیهان
هو العلیم