فیلوجامعه‌شناسی

معرفی لودویگ فون میزس

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از استیون هوروویتز؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬ لودویگ هاینریش آدلر فون میزس (Ludwig Heinrich Edler von Mises ( [ˈluːtvɪç   fɔn  ˈmiːzəs]; 1881 - 1973)، یکی از آخرین شاگردان مکتب اقتصادی اتریش بود. او دکترای خود در حقوق و اقتصاد را از دانشگاه وین در سال ۱۹۰۶ دریافت کرد. یکی از بهترین آثار او، «نظریه پول و اعتبار» بود که در سال ۱۹۱۲ منتشر شد و طی دو دهه بعدی به عنوان راهنمای پول و بانکداری مورد استفاده قرار گرفت. در آن کتاب، میزس، نظریه اتریشی مطلوبیت نهایی را به پول نیز بسط می‌دهد.
▬ از ۱۹۱۳ تا ۱۹۳۴ میزس، علاوه بر این‌که اقتصاددان اتاق بازرگانی وین بود، در دانشگاه این شهر نیز بدون حقوق به تدریس ادامه می‌داد. در اتاق بازرگانی او مشاور اقتصادی ارشد دولت اتریش بود. برای فرار از نفوذ نازی‌ها در زادگاهش اتریش، میزس، در سال ۱۹۳۴ به ژنو رفت و در آن‌جا تا سال ۱۹۴۰ که به نیویورک مهاجرت کرد، استاد موسسه آموزشی مطالعات بین‌الملل بود. او از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۹ که بازنشسته شد استاد میهمان دانشگاه نیویورک بود. نظرات میزس -در زمینه منطق اقتصادی و سیاست‌گذاری اقتصادی- طی دوران انقلاب کینزی‌ها که اندیشه اقتصادی امریکا را از دهه ۱۹۳۰ تا دهه ۱۹۶۰ به دست گرفتند از محبوبیت چندانی برخوردار نبود. ناراحتی میزس از انقلاب کینزی‌ها و هم‌چنین، نابودی زادگاهش توسط هیتلر او را از دهه ۱۹۴۰ به بعد بسیار تندخو کرد. تفاوت میان برداشتی که او در ابتدا نسبت به خودش به عنوان یک عضو جریان اصلی حرفه خود داشت و برداشت‌های بعدی او از خود به عنوان یک اقتصاددان مطرود کاملاً در «نظریه پول و اعتبار» مشخص است. در بخش اول که در ۱۹۱۲ نوشته شده است، بحث‌ها منطقی و خونسردانه است؛ اما، آخرین بخش که در دهه ۱۹۴۰ اضافه شد، گوشخراش است. میزس، تأثیر فراوانی بر جوانان داشت. مکتب اتریش در ایالات متحده بخش عمده‌ای از وجود خود را مدیون استقامت میزس، است.

░▒▓ نگاهی به کتاب ”کنش انسانی“
▬ تمرکز اصلی کتاب بر سه بینش است: سوبژکتیو بودن ماهیت ارزش، شناخت، و انتخاب انسانی؛ بازار به مثابه یک فرآیند و نقشی که بازارها در تسهیل همکاری گسترده اجتماعی ایفا می‌کنند.
▬ از نظر میزس، مطالعات اقتصادی، هم‌چنان که عنوان کتاب خاطرنشان می‌کند، معادل کنش انسانی است. او این موضوع را مطرح می‌کند که کنش امری اساسی است که انسان بودن ما را می‌سازد: ما همیشه در وضعیت «احساس ناآرامی» هستیم و امیدواریم این احساس به واسطه کنش از میان رود. کنش‌هایی که ما انجام می‌دهیم و زمان انجام آن‌ها و هم‌چنین، وسایلی که در این راستا به کار می‌گیریم، توسط قضاوت‌های ذهنی خودمان در مورد اهدافی تعیین می‌شوند که خواهان رسیدن به آن‌ها هستیم.‌شناختی که ما در ذهن خود داریم، منحصر به خودمان بوده و نشانگر این است که چگونه اهداف و وسایل را ارزش‌گذاری می‌کنیم. در عوض، این امر ما را به انتخاب‌هایمان سوق می‌دهد. هیچ چیز مکانیکی یا خودکاری در این فرآیند وجود ندارد و تنها نیازمند کنش هوشیارانه ماست. این فرآیند ذهنی (سوبژکتیو) از شناخت تا ارزش‌گذاری و تا انتخاب کنش، همه نقطه آغازین تمامی تحلیل‌های اقتصادی میزس است.
▬ با آغاز از ماهیت ذهنی شناخت، ارزش‌گذاری و انتخاب، میزس، در صدد شکل دادن درک جامعی از علم اقتصاد است و این مهم را از مفاهیم اولیه شکل‌گیری قیمت، ارزش‌گذاری، انتخاب و مبادلات پولی گرفته تا سیکل‌های تجاری، مشکلات متنوع ناشی از مداخلات دولت و ناممکن بودن برنامه‌ریزی سوسیالیستی بسط می‌دهد.
▬ محور اصلی تمامی این مباحث بر این است که بازار «یک مکان یا یک شیء» نبوده، بلکه «یک فرآیند» است. بازارها، مشخصاً مبادله دارایی خصوصی با پول، راهی هستند که انسان‌ها برای بهبود وضعیت موجود خود در اختیار دارند. بازارها آن طور که مکرراً در علم اقتصاد ارتدکس به تصویر کشیده می‌شوند نیستند؛ در چنین رویکردی بازارها صرفاً جایی هستند که مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان با یکدیگر ملاقات کرده و مطلوبیت و سودشان را طبق قیمت‌های «مفروض و داده شده» حداکثر می‌کنند. از نظر میزس، بازار یک ابزار و ماشین حداکثر کننده نیست؛ بازار فرآیند پویایی است از تغییر، یادگیری، رشد و همکاری.

░▒ اکتشاف از طریق رقابت
▬ میزس، هم‌چون شاگردش فون‌هایک، رقابت را مشخصاً به مثابه «روندی اکتشافی» می‌دید که توسط آن تولیدکنندگان می‌آموزند که مصرف‌کنندگان چه چیزی می‌خواهند و چگونه باید آن‌ها را با پایین‌ترین قیمت تولید کنند. این امر خود نتیجه کارآفرینی هوشیارانه است، در واقع، ارزیابی فعالی است از زمان حال و آینده‌ای ممکن در جهانی که نه ناتوان‌کننده است و نه نامطمئن، بلکه جهانی است نافذ و فراگیر. محاسبات اقتصادی با به کار بردن قیمت‌های پولی فرآیندی هستند که با آن ما قادریم با توان بیشتری به ابهام عدم قطعیت بنگریم و نیازهای مصرف‌کنندگان را برآورده سازیم. بازار در کتاب «کنش انسانی» به معنایی گسترده‌تر از نزاع انسانی برای غلبه بر نادانی توصیف شده است.
▬ همان طور که می‌دانیم، آن‌چه که بازارها را ممکن می‌سازند چیزی کمتر از مشارکت اجتماعی- در حقیقت، تمدن- نیست. از منظر میزس، تقسیم کار و فرآیند تخصص‌گرایی/مبادله تنها عامل رشد اقتصادی و بهبود زندگی میلیاردها نفر نبوده، بلکه بازارها نقش عمیق‌تری در راستای شکل دهی روابط انسانی داشته‌اند. تقسیم بهتر کار به معنای تخصص‌گرایی بیشتر و اتکای بالاتر به مبادله برای به دست آوردن آن‌چه است که نیازمندیم. این به آن معناست که انسان‌ها وابستگی عمیق‌تری به هم پیدا کرده‌اند که در عوض، انگیزه خشونت و جنگ را از میان می‌برد. بازارها ما را به جای غارت و چپاول به همکاری وادار می‌سازند و در این راستا ما را برای ایجاد تمدنی مسالمت‌آمیز یاری می‌رسانند. بازارها، به واسطه آن‌چه که میزس، «قانون مشارکت» (Law of Association) می‌خواند، راهنمای همکاری اجتماعی هستند.
▬ رویکرد میزس به علم اقتصاد، و جایگاه این علم در جامعه، در تعارض شدید با گرایش‌هایی است که در علم اقتصاد زمان او وجود داشت. در همان سالی که کتاب «کنش انسانی» منتشر شد، کتاب بنیان‌های تحلیل اقتصادی پل ساموئلسون نیز چاپ شد و مسیر علم اقتصاد را برای باقی قرن بیستم بنا نهاد. کتاب ساموئلسون علم اقتصاد را هم‌چون مسأله‌ای مهندسی می‌بیند که راه‌حل در حداکثر کردن مقید با تمامی عوامل شناخته شده بود و ما را به حالت تعادل می‌رساند. بنا بر دلایلی پیچیده، که از حداقل این دلایل می‌توان نزدیکی بیشتر رویکرد ساموئلسون به ترجیحات سیاستی مداخله‌جویانه دوران پس از جنگ جهانی دوم را نام برد، رویکرد مهندسی به اقتصاد، مکتب اتریشی میزس را از صحنه خارج کرد و آن را برای چند دهه به کما فرو برد. با این حال، تلاش‌های میزس به بار نشست و اساس شکوفایی علم اقتصاد اتریش در دهه ۱۹۷۰ به وقوع پیوست.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.