برداشت خیلی آزاد از آنتونی گافنی؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ بودجههایی که هر روز سختگیرانهتر و دقیقتر بسته میشوند، مدیران را مجبور میکند تا با مجموعهای کوچکتر مراحل بزرگتری از تغییر را طی کنند.
▬ در این شرایط است که یک نوآوری موفق میتواند کسب و کار را بازسازی یا دگرگون کند، اما، این مسألهای است که به سختی تحقق مییابد. نوآوری میتواند به ثمر رسیدن اتفاقی متفاوت یا به کار گرفتن افرادی متفاوت در کسبوکار باشد؛ اما، یکی از بزرگترین سوءتعبیرها این است که فکر کنیم نوآوری همان پروراندن ایدههای بزرگ یا ایدهپردازی است.
▬ نوآوری چیزی فراتر از ایدهپردازی است؛ یک کسب و کار خلاق و موفق، آن است که ایدهها را تجاری کند، و بتواند خروجی سودده جدید ابداع کند. برای رسیدن به یک نوآوری موفق تنها ایده اولیه کافی نیست. ادیسون میگوید: «نبوغ یک درصد ایده است و نود و نه درصد دیگر عرق ریختن». در مورد نوآوری نیز میتوان چنین ادعا کرد.
▬ آنتونی گافنی مدیر مورهاوس، مدیر گروه تحولات کارشناسی شرکت مورهوس میگوید: نوآوری تنها پروراندن ایدههای بدیع نیست. شما به یک فرآیند پیچیده نیز نیازمندید تا تشخیص دهید کدام ایدهها بیشتر احتمال دارند که به کار بیایند.
▬ او چهار قانون کلیدی برای نوآوری پویا و مستمر ارائه میدهد. در جهان امروز، نوآوریهای موفق برای کسب و کار در حکم اکسیر حیات به شمار میروند.
▬ اگر شما در حال ارائه کالایی تازه در بازار هستید یا میخواهید یک تکنولوژی جدید را بسط دهید یا خدمات متفاوتی را ارائه کنید، چهار اصل زیر برای تحقق یک نوآوری موثر به شما کمک خواهد کرد:
░▒▓ ۱. مسألهای که درست تعریف شود، مسألهای است که نیمی از آن حل شده است.
▬ اغلب ایدهها، گستردهتر و متصلبتر از آن چیزی است که نیاز مصرفکننده را برآورد و به صرفه تجاری نیز نزدیک باشد.
▬ بینش نوآورانه شرکت و اقدامات مقتضی برای حصول آن، بر این اساس استوار است که هر نوآوری جدید، باید در راستای تأمین نیاز، خواست و انتظار مخاطب از خروجی کسب و کار شما باشد.
▬ فهم انتظارات مخاطب در نیمههای راه چرخه تولید محصول، بسیار دیر است. این مهم، باید در ابتدای ایدهپردازی انجام شود.
▬ مخاطب، یک منبع غنی برای رسیدن به نوآوریهای سازمان شما است. لازم است مشتری را در قلب آنچه قرار است انجام شود قرار دهید.
▬ تمام تمهیدات و تلاشهای شما نه تنها باید روی تحقیق و پژوهش نیاز مخاطبان متمرکز شده باشد، بلکه لازم است تا نگاه و بینش مشتری در فرآیند تولید محصول جدید اشاعه یابد.
░▒▓ ۲. تشکیلات سازمانی لازم است با فرهنگ «شهامت شکست داشتن» عجین شود.
▬ نوآوریها، در محیطی متزلزل بیش از آنکه به موفقیت بینجامند اغلب با شکست مواجه میشوند. سازمانهای موفق آنهایی هستند که تلاشهای سیستماتیک خود را روی مطالعه شکست معطوف میکنند و از دلایل شکست نوآوری خود درس میگیرند.
▬ آنتونی گافنی، میگوید: یک سازمان در عین حال، باید برآوردهای واضح داشته باشد و مسؤولیت ارزیابی دقیق پیش از اجرا را به عهده بگیرد و این حکم را به صورت یک مرحله کلیدی در روند نوآوری بپذیرد.
▬ نوآوری، پذیرفتن ریسکهای هوشمندانه و مدیریت موثر آنهاست.
▬ نوآوری، پذیرفتن ریسکهای هوشمندانه و مدیریت موثر آنهاست.
▬ نوآوری، پذیرفتن ریسکهای هوشمندانه و مدیریت موثر آنهاست.
▬ اساس موفقیت، این است که یک سیستم خلاق، حتی، در برآوردهای آزمایشی و مقدماتی نیز باید تشویق شود و پاداش دریافت کند، و این مسأله باید به تمام شئون سازمان تعمیم یابد. هنگامی که یک تشکیلات از تجربههای جدید سازمان یافته هراس داشته باشد به رکود و ایستایی منجر میشود. قصور کمپانی کداک در ایجاد تغییر به سمت تکنولوژی دیجیتال عکاسی به ورشکستگی آن انجامید. بدیهی است هنگامی که یک شرکت درجا بزند رقبا او را پشت سر میگذارند.
░▒▓ ۳. یک فرآیند تصمیمگیری عملگرایانه اعمال کنید.
▬ موفقیت و تکرار در توسعه یک محصول جدید، منوط به یک نوآوری موثر و دقیق است.
▬ الگوهای Stage-Gate توسط شرکتهای پیشرو به عنوان راه حلی برای ارائه نوآوریهای پرسود با بیشترین سرعت ممکن به کار گرفته میشود؛ روش دروازهای–مرحلهای یک الگوی مناسب و ساده برای بررسی فرآیند ایده تا بازار است. ایدهها برای عبور از هر مرحله و ورود به مراحل بعدی باید از «دروازهها» عبور کنند، و به این منظور باید پارامترهایی را که برای هر دروازه تعیین شده است دارا باشند. با این حال، تمهیدات اندیشیده شده برای شتاب در طرح، نباید بر هزینهها بیفزاید.
▬ اگر فرآیند Stage-Gate به درستی طراحی و اجرا شود، نوآوری به ظهور خواهد رسید. در هر صورت تأثیر این فرآیند فقط به میزان تسهیل در تصمیمگیری بستگی دارد. مهم این است که تصمیمگیرندگان واقعی در هر دروازه (Gate) گرد هم جمع شوند و اطلاعات مرتبط برای پیشبرد هر مسیر نوآورانه در اختیار قرار گیرد.
▬ نهایتاً اینکه یک فرآیند Stage-Gate با کیفیت، که توسط یک گروه پیوسته کاربردی طراحی میشود، میتواند سازمان را قادر سازد تا کار درست را در زمان درست، بر اساس دلایل درست به انجام برساند، و موفقیت را برای ایدهپردازی در کسبوکار به ارمغان آورد.
▬ چه شما یک شرکت داروسازی با زمان پانزده ساله در دوره توسعه خود باشید، و چه یک شرکت مواد غذایی که دو ماه را برای فرمول جدید طعمدهندههای نوشیدنی خود وقت صرف خواهد کرد، در هر صورت، کلید موفقیت شما «تصمیمسازی» است.
░▒▓ ۴. در رساندن محصول به بازار، روش «عملی کردن و آموختن»، میتواند موفقیتهای آینده را پیریزی کند.
▬ آگاهیهایی که بعد از رساندن محصول به بازار به دست میآید و تحلیل اطلاعات فروش، دادههای ارزشمندی را در اختیار شما قرار میدهد که در توسعه محصولات جدید دیگر در آینده به شما کمک کند، اما، سازمان شما چه مدت زمانی را برای این مهم صرف میکند؟
▬ متأسفانه این اقدام، وظیفهای است که هیچ بخشی از سازمان نمیخواهد که آن را متقبل شود، بنا بر این، اغلب، به انجام نمیرسد.
▬ در هر صورت، اگر تحلیل کالا در بازار به درستی انجام شود و با معیارهای دقیق سنجیده شود، آنچه به عنوان خروجی به دست میآید درک فوقالعادهای برای فرصتهای آینده پیش رو به دست میدهد. اغلب سازمانها در این خصوص دقت کمتری را مبذول میدارند.
▬ این مسأله، عمومیت دارد که ارزیابی موفقیت محصول بر خلاف چیزی باشد که هدف اصلی شما بوده است.
▬ بنا بر این، لازم است سازمانها نمایندهای برای پاسخگویی در این حوزه داشته باشند و مسؤولیت ارزیابی بازار محصول کاملاً مشخص شده باشد، و الزاماً این را در حکم گامی کلیدی برای هر فرآیند نوآورانه تلقی کنند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم