برداشت آزاد از نیلوفر کسری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ در ابتدا، سالنهای سینمایی توسط اقلیتهای دینی و افراد غیر ایرانی ایجاد شد. اولین فرد از این گروه که اقدام به گشایش سینما کرد روسیخان بود. وی در سال ۱۲۵۴ق در تهران از پدری انگلیسی و مادری روسی متولد شد و نام اصلیاش ایوانف بود. در آغاز سلطنت مظفرالدین شاه به عنوان یکی از تکنسینهای عکاسخانه شاهی استخدام شد و در آغاز سلطنت محمدعلی شاه به ریاست بخش عکاسی دارالفنون و مقام عکاسباشی دربار دست یافت.
▬ شهرت وی به روسیخان به دلیل عکسهای جالبی بود که از محمدعلی شاه و خانوادهاش برداشته بود و به این سبب از جانب شاه به این عنوان ملقب شده بود. او در سال ۱۲۸۵ش پس از آگاهی از تمایل عمومی مردم به سینماتوگراف، یک دستگاه نمایش و پانزده حلقه فیلم۶۰۰ الی ۸۰۰ میلیمتری از کمپانی پاته خریداری کرد و مشغول نمایش فیلمهای کمدی در اندرون شاهی و خانههای اعیان و اشراف شد. همچنین، در مجالس عروسی از جمله عروسی ظلالسلطان در باغشاه به نمایش فیلمهای کمدی پرداخت. روسیخان بر عکس، ابراهیم خان صحافباشی فردی درباری بود و با محمدعلی شاه و لیاخوف سردار روس و عامل به توپ بستن مجلس روابط خوبی داشت.
▬ روسیخان در سال ۱۲۸۷ش به دنبال کسب سود و درآمد بیشتر به تاسیس یک سالن سینما در خیابان علاءالدوله (فردوسی فعلی) پرداخت و سالن را با نمایش فیلمی از جنگ روس و ژاپن افتتاح کرد. مدتی بعد سالن بزرگتری در خیابان لالهزار اجاره و آن را با نام «تماشاخانه بومر و روسیخان» بازگشایی کرد. فیلمهایی که او نمایش میداد، اکثراً روسی بود یا از روسها حمایت میکرد. به همین دلیل، مورد حمایت روسهای مستقر در ایران بویژه لیاخوف قرار گرفت، و همین حمایت، موجب شد که مخالفتهای ایرانیان با فیلمهای نمایشی تأثیری در کار او نداشته باشد. با قدرتگیری انقلابیون، سالن سینمای روسیخان، یکشبه توسط مجاهدین مسلح اشغال شد و فیلمهای انقلابی به نمایش در میآمد و شب دیگر توسط قزاقهای روسی اشغال شده و فیلمهای مطلوب روسها دیده میشد.
▬ آقایوف (مشهور به تاجرباشی) نیز کار سینماداری را شروع کرد. او در ابتدا، در خیابان چراغ گاز در قهوهخانه زرگرآباد به نمایش فیلم میپرداخت و به دلیل استقبال مردم از این سالن مورد اعتراض روسیخان واقع شد. کار به زد و خورد کشید، اما، آقایوف از پا ننشست و سالن کوچکی با بیست صندلی در خیابان ناصرخسرو راه انداخت.
▬ درگیریهای این دو، عاقبت به زندانی شدن آنها انجامید، اما، پس از آزادی روسیخان که از حمایت لیاخوف برخوردار بود، جواز کسب دریافت و سالن جدیدی در دروازه قزوین (بازارچه قوام) به راه انداخت. فعالیت روسیخان در تهران همچنان ادامه داشت تا این که محمدعلی شاه شکست خورد و به روسیه پناهنده شد. روسیخان نیز که تا آن زمان تحت حمایت روسها و شاه فعالیت میکرد، ناچار ایران را ترک کرد. او در سال ۱۲۹۱ش به فرانسه مهاجرت کرد و به خدمت همسر محمدعلی شاه در آمد و تا زمان مرگ در کنار خاندان قاجار بود.
▬ شخصی ارمنی به نام «آرداشس باتماگرایان» (معروف به اردشیرخان ارمنی)، در سال ۱۲۹۱ش در خیابان علاءالدوله، سالن باز کرد و با پخش سریالهای تارزان، محبوبیتی یافت. از اقدامات مهم او، تفهیم فیلمهای خارجی به ایرانیان بود. اردشیر خان یک مترجم که به بیان صحنههای فیلم و ترجمه جملههای زیرنویس میپرداخت آورد و گروهی نوازنده گمارد که به نواختن موسیقی متناسب با صحنههای فیلم میپرداختند. از جمله اقدامات دیگر او ایجاد بوفه در سالن سینما بود که بر جذابیت سالن سینما و استفاده از آن به عنوان یک تفریح شادی بخش خانوادگی افزود.
▬ در تیر ۱۲۹۴ اردشیرخان، سالن «مدرن سینما» و در سال ۱۲۹۶ سالن «خورشید» را افتتاح کرد، اما، بعدها به دلیل اختلاف و درگیری با نظمیه تعطیل شد.
▬ از این زمان به بعد تا پایان عصر قاجار سینما، تنها به عنوان وسیله سرگرمی عده قلیلی مورد استفاده قرار گرفت، و از سویی دیگر، ضعف امکانات حمل و نقل در واردات فیلم موجب تکرار فیلمهای نمایش داده میشد. بنا بر این، سینما بازارش داغتر از پیش نشد، و دوران رکود را طی کرد، به طوری که چند سینمای تهران فقط به نمایش یک سانس در روز اکتفا میکردند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم