☼ اَلسَّلام عَلی الحُسَینِ ... و یا لیتَنا کنْا معَکم فَنَفُوزَ فَوْزاً عَظیماً
برداشت از tahoordanesh؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ اصطلاح «انجیلی» مربوط به قرن شانزدهم است و در آن زمان برای اشاره به نویسندگان کاتولیک به کار میرفت که در صدد بازگشت به عقاید و اعمالی بودند که بیشتر بر کتاب مقدس مبتنی بود تا اعتقادات و اعمال منسوب به قرون وسطی در اواخر آن. این اصطلاح بویژه در دهه ۱۵۲۰به کار رفت و این به هنگامی بود که اصطلاحات فرانسوی و آلمانی در نوشتههای جدلی اوایل دوره نهضت اصلاح دینی اهمیت بسیاری یافت. این اصطلاح امروزه، به شکل گستردهای برای اشاره به روند فرافرقهای در الهیات و معنویت به کار می رود که تأکید خاصی بر جایگاه کتاب مقدس در زندگی مسیحی دارد. امروزه، آیین انجیلی، بر مجموعهای از چهار پیش فرض زیر استوار است:
۱. مرجعیت کتاب مقدس و حجیت آن
۲. انحصار رهایی در مرگ مسیح بر صلیب
۳. نیاز به نوگروی شخصی
۴. ضرورت، درستی و فوریت تبلیغ مسیحیت
░▒▓ کلیساشناسی در آیین انجیلی
▬ به نظر میرسد که سایر موضوعات، «موضوعاتی بی تفاوت و خنثی» است که بر اساس آن درجات زیادی از کثرت گرایی را میتوان پذیرفت. تمایل انجیلیها به انعطاف داشتن در موضوع کلیساشناسی از اهمیت خاصی برخوردار است. آیین انجیلی به لحاظ تاریخی، به هیچ نظریه خاصی درباره کلیسا پای بند نبوده است و عهد جدید را در این زمینه، پذیرای شماری از تفاسیر میداند و تمایزات فرقهای را دارای اهمیت ثانوی نسبت به خود بشارت میداند. این امر مسلماً بدان معنا نیست که انجیلیها به کلیسا به مثابه جسم مسیح پای بند نیستند، بلکه بدان معناست که آنان به هیچ یک از نظریههای کلیسا پای بند نیستند. یک مفهوم مشترک از زندگی مسیحیان را نمیتوان دقیقاً مرتبط با هیچ یک از برداشتهای فرقهای در باب ماهیت کلیسا دانست. به یک لحاظ، این یک کلیساشناسی «حداقلی» است و به لحاظ دیگر حاکی از پذیرش این است که عهد جدید خودش به تقدم هیچ شکلی از حکومت کلیسایی تصریح نمیکند که بتوان همه مسیحیان را به آن متعهد کرد.
░▒▓ پیامدهای عمده آیین انجیلی
▬ این موضوع پیامدهای عمده متعددی داشته است که در برداشت درست از این جنبش اهمیتی اساسی دارد.
۱. انجیل گرایی آیینی فوق فرقه گرایی است و محدود به هیچ فرقه خاصی نیست، حتی خودش یک فرقه نیست. سخن گفتن از «انجیلیهای انگلیکن»، و حتی از نظر برخی از گرایشهای بسیار متأخر «انجیلیهای کلیسای کاتولیک روم» به هیچوجه متناقض نیست. انجیل گرایی اغلب شکل جنبشی در درون یک فرقه اصلی را به خود میگیرد که برای نوسازی یا اصلاح تلاش میکند.
۲. انجیل گرایی خود معرف یک جنبش جهانی است. میان انجیلیها صرف نظر از پیوندهای فرقهای، قرابتی طبیعی وجود دارد. این موضوع برآمده از تعهدی مشترک به مجموعهای از باورها و نگرشهای مشترک است. انجیلیها هیچ گونه کلیساشناسی خاص را معتبر نمیدانند و در عین حال، کلیساشناسی های صریحاً مبتنی بر عهد جدید و سنت مسیحی را به دیده احترام مینگرند. این بدان معناست که موضوعات بالقوه تفرقه انگیز نظام حکومت کلیسایی در درجه دوم از اهمیت قرار دارد.
░▒▓ الهیدانان برجسته انجیلی
▬ از هنگام جنگ جهانی دوم، شماری از الهیدانان انجیلی پا به عرصه نهادهاند که در این جنبش دارای اهمیت اند. کارل اف. اچ. هنری(متولد ۱۹۱۳) به خاطر کتاب شش جلدی خدا، مکاشفه و حجیت (۱۹۷۶-۱۹۸۳) شهرت یافته است. این کتاب دفاعی قاطع از رویکردهای سنتی انجیلی به مرجعیت کتاب مقدس است. دانلد جی. بلوش (متولد ۱۹۲۸) بویژه در کتاب بایستههای الهیات انجیلی (۱۹۷۸-۱۹۷۹) با چنین تأکیدی موافق است و الهیاتی انجیلی را ترسیم کرده که، از یک سو متمایز از لیبرالیسم و از سوی دیگر، متمایز از بنیادگرایی است. جیمز آی. پکر (متولد ۱۹۲۶) نیز معتقد به تأکید بر اهمیت الهیات مبتنی بر کتاب مقدس است و این در حالی است که پیشتاز کشف پیوند میان الهیات نظاممند و معنویت در کتاب پرفروش خود به نام شناخت خداوند(۱۹۷۳) است. یکی از حوزههای بسیار مهم انجیلگرایی در فعالیت الهیاتی، دفاعیه نویسی است که در آن نویسندگانی مانند ادوارد جان کارنل (متولد ۱۹۱۹) و کلارک اچ. پینوک (متولد ۱۹۳۹) سهم چشمگیری داشتند. با این حال، و به رغم این رنسانس الهیاتی رو به رشد در این جنبش، انجیلگرایی هنوز ناگزیر از آن است که تأثیر سرنوشتسازی بر جریان اصلی الهیات نهد. این وضعیت، بویژه اگر پسالیبرالیسم به بسط نفوذ خود در امریکای شمالی و بیرون از آن بپردازد، بدون شک در قرن بیست و یکم تغییر خواهد کرد. به رغم تفاوتهای اساسی میان این دو جنبش، روز به روز واضحتر میشود که همگراییهای مهمی نیز بین این دو وجود دارد و به همین سبب مشارکت انجیلگرایی را در بحث اصلی آسان میکند.
مآخذ:...
هو العلیم