☼ اَلسَّلام عَلی الحُسَینِ ... و یا لیتَنا کنْا معَکم فَنَفُوزَ فَوْزاً عَظیماً
برداشت آزاد از آنتونی آربلاستر؛ ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ زندان، نماد و جوهر ستمی است که لیبرالیسم مبارز، سودای ویرانکردن آن را داشت، و زندانی، پاکترین و بارزترین نمونهی شخصی است که آزادی او نفی یا سلب شده است. زندان به مثابه یک واقعیت و نیز استعارهی سرکوبی گستردهتر، الهامبخش بعضی از نیرومندترین طرحها و قلمزنیهای گویا، و بستر اصلی زمینهساز اپرای فیدلیو است. آنچه بتهوون پدید آورده است، فقط نمایشی از قهرمانی فرد نیست، بلکه سرکوب و آزادی دستهجمعی نیز هست. یگانه شدن شورانگیز او با مسائل بزرگ و بنیادی است که به ما اجازه میدهد بتهوون را از دیدگاه آثار موسیقی او روح قهرمانی و رهایی بخش انقلاب به شمارآوریم. بتهوون پس از شکست نهایی ناپلئون و فرایند انقلابی در واترلو از دنیای حقیقتاً ضد لییرالی ارتجاع کنارهگیری کرد.
▬ تصور ذهنی روشنگری از تاریکی و روشنایی در دیگر آثار موسیقی دههی۱۷۹۰ از جمله «نی سحرآمیز» موتزارت و «آفرینش» هایدن نیز مشاهده میشود.
▬ دورهی ناپلئون وحتی دورهی پس از شکست او برای لیبرالها روزگاری دشوار بود. هازلیت که عملاً زندگینامهای از ناپلئون را نوشت، راه را برای نوعی احساس اندوه باز گذاشت.
▬ به هر روی، هنوز زمینههای ملموسی برای امید وجود داشت که مبارزه برای کسب استقلال ملی در ایتالیا و یونان از آن جمله بود. بایرون، در هر دو مبارزهی فوق شرکت داشت. او به جدال با بینشی برخاست که بر این قبیل مردم عنوان ننگین «هوچیها» را مینهاد. آخرین مداخلهی مرگبار او، مشارکت در مبارزهی یونانیان با امپراطوری عثمانی برای کسب استقلال بود.
▬ پاسخ لیبرالها به ملیگرایی ایتالیایی کاملاً شورانگیز بود و ما شاهد درآمیختن کامل و به یاد ماندنی هنر و سیاست لیبرال در آثار بزرگترین آهنگساز ایتالیایی، وردی، هستیم. تعهد واقعی و لیبرالیسم او در موسیقیاش و موضوعاتی که انتخاب کرده بیان شده است. واکنش عمیق او نسبت به ستم و سرکوب جمعی. مضمون لیبرال عمدهی دیگری که در آثار وردی به چشم میخورد تنفر او از عدم تساهل و ستم روحانیت است.
▬ پوشکین، فرزند روشنگری بود و به شدت، تحت تأثیر اشعار کنایهآمیز و کفرآلود ولتر قرار داشت. پوشکین در اولین سالهای جوانی به عقاید لیبرال روی کرد بیشتر آثار او نه تنها در دوران زندگی خودش که سالها پس از آن نیز اجازهی انتشار نیافت.
▬ هاینریش هاینه در مقیاسی جهانی به رهایی میاندیشید. او میپذیرفت که به مقتضای عدالت، در «نبرد بزرگ آینده بین تهیدستان و اشرافیت ثروتمند»، «تهیدستان باید پیروز شوند»، ولی، از این پیروزی، هراسان بود. او یک لیبرال رادیکال بود که با حساسیت و وضوحی چشمگیر تزلزل لیبرالیسم کلاسیک را با قدرتگیری طبقهیکارگر بیان کرد.
مآخذ:...
هو العلیم