فیلوجامعه‌شناسی

خراسان در عهد سلجوقیان

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت از سرگی آقاجانوف؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬ نبردهای آخر قرن ۵ هـ.‍/۱۱ م.؛ و ابتدای قرن ۶ هـ.‍/۱۲ م.، محیط اقتصادی ولایات شرقی را که در قلمرو امپراتوری سلجوقیان قرار داشت دگرگون کرد. با وجود آن‌که دوره هرج‌ومرج دارای نتایج و آثار منفی بود، ولی، به طور کلی، در حوزه‌های اساسی رشد اقتصادی با ترویج نیروهای مولد گسترش می‌یافت. علاوه بر آن در رشد اقتصادی بعضی تفاوت‌های منطقه‌ای و محلی نیز دیده می‌شد. این تفاوت‌ها با شرایط و اوضاع خاص، موقعیت جغرافیایی و سنت‌های تاریخی و علایق مختلف ملی و فرهنگی مرتبط بود.
▬ شاعر و فیلسوف خراسانی قرن ۵ هـ.‍/۱۱ م. ناصرخسرو نوشته است (انسان هنگام زندگی از چهار نیرو که اساس همه آفرینش دنیا هستند، استفاده می‌کند) نیروی باد ماشین را به حرکت در می‌آورد، آب برای انتقال اموال در رودخانه و دریا به کار می‌رود، زمین به صورت مصالح بنایی استفاده می‌شود و آتش برای آماده کردن غذا و ذوب فلزات به کار می‌رود. ولی، در حقیقت، می‌بینیم که حوزه عمل این‌گونه عملیات طبیعی خیلی وسیع و متنوع است. مثلاً، نیروی آب هم‌چنین، برای تولید غله و تبدیل آن به آرد در آسیاب‌های آبی استفاده می‌شود. آسیاب‌های بادی نیز به صورت وسیعی در سیستان گسترش یافته بودند. در دوره‌ای که مورد تحقیق ما است در شرق نزدیک و میانه عرصه‌های متنوع علم و صنعت ترویج یافته بود. مثل بارآوری مجدد محصولات کشاورزی و اختراع ابزار و آلات مکانیکی جدید از جمله ماشینی برای فشردن و استحصال روغن گیاهی و.... در قرون ۶-۵ هـ.‍/۱۱ و ۱۲ م. در حیات اقتصادی خراسان، گرگان، خوارزم و ماوراءالنهر کشاورزی که به سیستم خیلی پیچیده آبیاری مجهز شده بود نقش مهمی به عهده داشت. ترویج این عرصه اقتصادی هرچند که به صورت عمودی به پیش می‌رفت، ولی، یکسان و هماهنگ نبود. کشاورزی با جنگ‌های داخلی و تاخت‌وتازهایی که اکثر اوقات به پراکندگی کشاورزان و تنزل کشاورزی می‌انجامید صدمه بیشتری می‌دید.
▬ یک جنگ بزرگ، می‌توانست کشور را به ویرانه‌ای تبدیل کرده و رونق اقتصادی آن را تا حد زیادی به عقب برگرداند. آفت‌های مضر مثل هجوم ملخ و جوندگان و خشکسالی‌های بیابانی مزارع، خصوصاً در تابستان، نرسیدن آب و در زمستان سردی هوا و وفور برف به حیات کشاورزی ضرر می‌زد. این‌گونه بدبختی‌ها با پیامدهای فاجعه‌بار خود نه‌تنها به روستاییان، بلکه به اهالی شهرها نیز خسارت وارد می‌کرد. در سال ۵۱۷ هـ.‍/۱۱۳۸ م. در نتیجه، کاهش محصول و صعود نرخ گندم و سایر محصولات کشاورزی قحطی شدیدی آغاز شد که خراسانیان را مجبور کرد گربه و سگ‌ها را بخورند. قحطی وحشتناک دیگری در سال ۵۲۸ هـ.‍/۱۱۴۹ م. تکرار شد که این قحطی نه‌تنها ولایات بزرگ خراسان شمالی، بلکه جبال، اصفهان، فارس، الجزیره و سوریه را نیز فراگرفت.
▬ از رونق افتادن کشاورزی مثل سایر عرصه‌های اقتصاد باعث شد که حجم و میزان مالیات به نحو غیرعادی رشد کند. در این میان، ترویج املاک زمین‌داران در خانه‌خرابی و بیچارگی کشاورزان و هنرمندان و فرار اهالی روستاها به شهر نقش تعیین‌کننده‌ای داشت. توسعه آب‌انبارها که از جانب ملاکین بزرگ در بالای رودخانه و کانال‌ها صورت می‌گرفت به رشد فعالیت‌های کشاورزی در یک ناحیه و تنزل آن در نواحی دیگر منجر می‌شد، اما، موارد ویران‌کننده‌ای که ذکر شد نتوانست روند رشد و رونق کشاورزی را متوقف کند. در قرون ۵-۶ هـ.‍/۱۱ و ۱۲ م. تکنیک‌های کشاورزی و آبیاری تکمیل شد. در قرون ۵-۶ هـ.‍/۱۱ و ۱۲ م. یکی از ولایات بسیار ثروتمند کشاورزی خراسان ولایت قدیمی بلخ بود. بلخ از جانب هندوکش سرحد بین قلمرو غزنویان و سلجوقیان بود. منطقه بلخ و مناطق کشاورزی و روستایی که تابع آن بودند توسط بلخ آبیاری می‌شدند. در ناحیه بلخ رودخانه دهس چند آسیاب آبی را به کار می‌انداخت. خط آبیاری وادی تا شمال شرقی روستای سیاهگرد امتداد می‌یافت و از طرف شمال غربی آب بلخ تا روستای دستگرد که چند فرسنگ از بلخ فاصله داشت می‌رسید.
▬ تا دوره مغولان بلخ منبع اصلی تأمین غله تمام خراسان بود این شهر، حتی، نان و گندم خوارزم را نیز تأمین می‌کرد. ناحیه بلخ و سرزمین هم‌جوار آن هرات، مملو از غلات و گیاهان صنعتی بود. در آن‌جا میوه‌های زیادی نیز پرورش می‌یافت.
▬ در این شهر، حدود ۱۲۰ نوع انگور پرورش داده می‌شد. بهترین انواع انگورها پرنیان و قلنجری بود که دانه‌های بزرگ و تخم‌ریز داشتند. منطقه پیشرفته کشاورزی شمال خراسان ناحیه مرو در مرغاب بود. حدود کشاورزی این منطقه از تلختان بابای کنونی تا روستای هرمز فر که گاهی آن را سفری یا مسفری می‌نامیدند می‌رسید. روستاهای ناحیه مرغاب که سه یا شش فرسنگ دورتر از مرو بودند در کنار برخان‌ها قرار گرفته بودند. اهالی ولایت مرو مبارزه مداومی با ریگ‌های قراقوم که به وادی مرو هجوم می‌آوردند داشتند. در بالا آب مرغاب ولایت پرجمعیت کشاورزی پنجهیر قرار داشت.
▬ ولایت مرو تقریباً، ریگزار و نمکزار بود، اما، این امر برای استحصال محصول خوب مانعی ایجاد نمی‌کرد. در اراضی زیر کشت وادی مرغاب جو، گندم، انگور، خربزه، انواع میوه و از جمله گلابی پرورش می‌یافت. پنبه محلی و خربزه‌هایی که تخم آن‌ها را به ولایت هم‌جوار می‌بردند خواهان زیادی داشت. بهترین نوع خربزه‌های مروی به نام پلک یکی از انواع قدیمی خربزه کنونی ترکمنستان و خرمن است. گندم مروی شهرت بسیاری داشت از این گندم نان بسیار خوشمزه‌ای به دست می‌آمد. وادی مرو یک سیستم بسیار پیشرفته آبیاری داشت که از رودخانه مرغاب تغذیه می‌شد، از آن‌جا چهار کانال بزرگ حفر کرده بودند که رازق، خرقان، قوال و اسدی نامیده می‌شدند. غیر از آن‌ها کانال‌های کوچک‌تری نیز در حوالی روستاها جریان داشتند. سدی که بعدها به نام سلطان بند مشهور شد در آبیاری مرو نقش بسیار مهمی داشت.
▬ اراضی که در سواحل رودخانه اترگ و گرگان در دشت پهناور مشهد مصریانه در امتداد رودخانه‌های سومبار و چندیر قرار داشتند به حاصلخیزی معروف بودند. منطقه گرگان با موقعیت جغرافیایی معتدل و وسیعش از فرهنگ کشاورزی متنوعی برخوردار بود. نمناکی زیاد و اقلیم گرم امکان رشد نارنگی، گردوی یونانی، انار، نیشکر، زیتون، خرما و لیمو را در آن‌جا فراهم می‌کرد. در خاک آن‌جا انگور، درخت توت و پنبه به عمل می‌آمد و صنعت ابریشم در آن‌جا رواج یافته بود. در گرگان، حتی، در دوره‌های خیلی قدیم شیوه‌های پیشرفته آبیاری مرسوم بود. تقریباً، در میانه هزاره اول قبل از میلاد این سیستم رو به تنزل نهاد، اما، در ابتدای قرون وسطی سیستم مصنوعی کانال‌ها رواج یافت. سیستم آبیاری اکثر روستاهای این نواحی به آب رودخانه‌هایی که از کوه سرچشمه می‌گرفت یا رودخانه‌های اترک و گرگان وابسته بود. حل مسأله منابع اساسی آبی وادی مشهد مصریانه نسبتاً مشکل بود. ولایت کشاورزی خوارزم در پایین آب آمودریا واقع بود. در قرن ۵-۶ هـ.‍/۱۱ و ۱۲ م. در آن‌جا گندم، برنج، انگور، درختان توت و بخصوص خربزه‌های مشهور خوارزم پرورش می‌یافتند. پرورش خربزه‌ها به دو روش معمولی و پیوند تخم خربزه به خارهای شتری رایج بود. خوارزمیان محصول خربزه خود را به ممالک دور و نزدیک شرق می‌بردند. در بین انواع خربزه‌ها نوع سخنی (خربزه تابستانی) و خربزه بسیار لذیذ و شیرین زمستانه و خربزه گرد شهرت بسزایی داشتند.
▬ خطوط آبیاری خوارزم، بر اساس استفاده بسیار دقیق از آب آمودریا پایه‌ریزی شده بود. کانال‌های بزرگی که از رودخانه جیحون حفر کرده بودند امکان آبیاری اراضی وسیعی را فراهم می‌کرد. در ناحیه کنونی قزوات کانالی به نام مدارا جاری بود.
▬ خط اساسی آبیاری خوارزم که وادی قاوادقالین را آبیاری می‌کرد در خور واقع بود. تا دوره مغول در دو سوی آن افزون بر صد ملک، قصر و کوشک وجود داشت. اهالی کشاورز خوارزم زمین‌های ولایات هم‌جوار یعنی، سواحل دریای آرال جنوبی را نیز مورد استفاده قرار می‌دادند. خوارزمیانی که در جانا دریا (پایان آب قدیمی آمودریا) ساکن شده بودند کشاورزی همراه با کوچ‌نشینی و دامداری داشتند. در ماوراءالنهر ولایات بسیار ثروتمند کشاورزی سمرقند و بخارا تحت حاکمیت قراخانیان قرار داشتند. اهالی بومی به باغداری، آبی کاری و کشاورزی مشغول بودند و انواع مختلف خربزه هندوانه، سیب، زردآلو و شفتالو پرورش می‌دادند. انواع انگور محلی، گیلاس، گلابی، و بخصوص آلو بخارایی آن‌جا شهرت فراوانی داشتند. در ماوراءالنهر انواع سبزیجات و صیفی‌جات از قبیل خیار (بالنگو) فلفل قرمز، شوید، زیره، ریحان و رومی و انواع بادنجان نیز پرورش داده می‌شد.
▬ هم‌چنین، گل‌های تزئینی از قبیل رز، گل لاله، بنفشه، سوسن و گل مینا و گیاهان مختلف دارویی نیز در این منطقه به عمل می‌آمد. در میان محصولات کشاورزی گندم، جو، ذرت، ارزن، برنج، نخود و لوبیا جایگاه خاصی داشتند. هم‌چنین، گیاهان صنعتی از قبیل زغیر، کنجد، کنف، بنگ‌دانه و پنبه در ولایت سمرقند کشت می‌شد.
▬ وادی‌های سمرقند و بخارا از آب زرافشان آبیاری می‌شد. در مناطق علیای این وادی از اراضی تپه ماهوری نیز استفاده می‌کردند. در مناطقی که آبیاری مصنوعی در آن‌ها رایج بود، روستاهای زیادی قرار داشتند و از نواحی پرجمعیت به حساب می‌آمدند. سیستم آبیاری تکنیکی در آبیاری ولایت سمرقند نقش اساسی داشت. قسمت آغاز سربند یا سد آبی در محل ورغسر واقع بود که در جنوب شرقی سمرقند قرار داشت و از این‌جا آب زرافشان به کانال‌های چکردیز، مزدهیم، اسکندرن پیکند می‌رفت. در ولایت بخارا کم آبی احساس می‌شد، بنا بر این، حاکم قراخانی ارسلان خان (۱۱۰۲-۱۱۳۰ م.) کوشید تا از زرافشان به آن‌جا آب بیاورد. پرآب‌ترین کانال‌ها در آن زمان کانال‌هایی به نام شپورکان، سلطان‌آباد و زنده نه بودند که در قسمت شمال و شمال غربی بخارا قرار داشتند. منظره متفاوت با نواحی فوق را در قرن ۶ هـ.‍/ ۱۲ م.؛ و قبل از آن در منطقه ورخشه می‌توان دید.
▬ آبیاری مصنوعی در فعالیت‌های اقتصادی اهالی آسیای مرکزی و ایران نقش بسیار مهمی داشت. زمین بدون آبیاری و بی‌آب هیچ ارزشی نداشت بنا بر این، نوعی ملاک مخصوص برای استفاده از آب وجود داشت در قرن ۱۰ م. در ناحیه مرو دیوان مخصوصی به نام گستفزود وجود داشت که محله‌هایی را که از آب کانال‌ها برای آبیاری استفاده می‌کردند ثبت می‌کرد. به این دیوان، دیوان دیگری ملحق می‌شد و اسنادی را که برای استفاده از آب برای آبیاری داده بودند نگهداری می‌کرد. وجود چنین دیوانی در ایران در شهر قم نیز دیده می‌شود که در آن، حتی، نرخ بهای آب را هم تعیین کرده بودند.
▬ محققان نسبت به املاک شرقی توجه خاصی داشته‌اند، اما، حقوق اشخاص در زمینه استفاده از آب را مورد توجه قرار نداده‌اند. علاوه بر این، باید در نظر داشت که برای استفاده از آب رودخانه‌ها و چشمه‌های آب بین مالکان بزرگ و کشاورزان مبارزه دائمی وجود داشت.
▬ در آثار تاریخی معاصر، اظهار شده که گویا دیوان آب پس از تشکیل دولت سلجوقیان از بین رفته است. در حقیقت، اطلاعی از وجود چنین دیوانی در خراسان در قرون ۵-۶ هـ.‍/۱۱ و ۱۲ م. در دست نیست، اما، این به آن معنا نیست که حق مالکیت نسبت به آب به طور کلی، از بین رفته و این دیوان به صورت قانونی تعطیل شده باشد. وجود حق استفاده از آب در رساله خیلی مشهور برهان‌الدین مرغینانی فقیه آسیای مرکزی در قرن ۶ هـ.‍/۱۲ م. ذکر شده است. او می‌نویسد که: «حق آب را نمی‌توان فروخت، هدیه کرد (فروش آن رد شده) و به عنوان صدقه داده نمی‌شود همه این اعمال غیرقانونی است». بر مبنای حقوقی آب را، حتی، در وقت عقد نکاح و طلاق نمی‌توان واگذار کرد و هم‌چنین، فروش آب و زمین برای ادای قرض مالک متوفی نیز جایز نبود با وجود این در حقیقت، حقوق مالکیت به قسمت معین آب برای آبیاری در شرایط معین وابستگی به حق مالکیت نسبت به زمین نداشت این حق را برای میراثی کردن می‌شد فروخت و می‌شد آن را مصادره کرد یا این‌که در نتیجه، معامله دوباره خرید. در زندگی روزمره فروش زمین وابستگی به آب نداشت. حق استفاده از آب را می‌شد در اثر احداث قنات‌ها یا چاه‌هایی در اراضی بی‌صاحب به دست آورد. البته، در این رابطه حق مالکیت نسبت به زمینی که در حدود منابع آب واقع بود پیدا می‌شد.
▬ در قرون ۵-۶ هـ.‍/۱۱ و ۱۲ م.، در شمال خراسان و آسیای مرکزی اشکال زمین‌داری دولتی، موروثی و شرطی وجود داشت صاحب تمام اراضی به طور رسمی سلطان بود که بر اراضی خالصه خودفرمان می‌داد. در اسناد قرون ۱۲ م. سلجوقیان، املاک سلطانی به این شکل بودند. املاک خاص، اسباب خاص، املاک خالصه دیوانی دیوان مخصوص به خود داشتند که با اراضی سلطنتی سروکار داشت. املاک سلطنتی که در ولایات مختلف امپراتوری قرار داشت درآمد کلانی به همراه داشت درآمد سالانه اراضی شخص ملکشاه به گزارش غفاری به ۲۱ هزار تومان طلای رکنی می‌رسید و این در حالی است که خرج دولت برای نگه‌داشتن کارگران این اراضی به ۲۵ هزار مثقال طلایی می‌رسید. البته، مقیاس دقیق درآمد و خرج سلاطین مشکل است، زیرا، این اطلاعات از منابع اصلی ادوار بعد از مغول به دست آمده است، ولی، حتی، اگر اطلاعات و ارقام آورده را هم دو سه برابر کم کنیم نتیجه آن به چند هزار دینار می‌رسد. اراضی سلطانی در ولایات مختلف از جمله طبرستان، دماوند، توس، مرو و ری واقع بودند. سنجر هنگام تعیین مرز بین سلطنت خراسان و عراق بسیاری از این اراضی را به شکل اقطاع بین سرلشکران خود تقسیم کرد.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.