برداشت آزاد از آنتونی آربلاستر؛ ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ برای یک لیبرال انگلیسی، مدارا، تجارت و فنشناسی، متحدان عقل و معرفت به شمار میرفتند.
▬ تجارت کالا، تجارت معرفت نیز هست؛ تجارت و کسب و کار و صنعتی کردن، یا از میان بردن وابستگیهای فئودالی، به طور طبیعی استقلال ذهن را تشویق میکند.
▬ صنعت، استقلال را تشویق میکرد. و تجارت نیز مروج صلح جهانی بود.
▬ منتسکیو میگوید: تجارت میتواند ملتها را متحد کند، اما، «افراد را به همان ترتیب متحد نمیکند».
░▒▓ سودمندی
▬ علم، حقیقت صرف نبود. حقیقت سودمند بود؛ بر خلاف حقایق فرضی الهیات که اگر هم حقیقت بود چیزی به پیشرفت یا رفاه بشر نمیافزود.
▬ لیبرالیسم روشنگری، بیدرنگ، رهیافت بهرهجویانه از طبیعت را که قبلاً توسط بیکن بیان شده بود، تأیید کرد.
▬ کانت حیوانات را به مثابه وسیله و انسان را به عنوان هدف درنظر داشت، اما، دستکم بعضی از انسانها را نیز به این چشم نگاه میشدند، و در تکامل علوم انسانی و اجتماعی عقل.... به معرفت و فن تبدیل میشود، و فرد بیش از آنکه فاعل تجربهی خویش باشد، موضوع آن است.
░▒▓ عقل و آموزش
▬ اگر همهی مفاهیم ما از تجربهی حسی نشأت میگرفت، توافق گسترده در مسائل مربوط به حقیقت، آشکارا امکانپذیر مینمود.
▬ اگر هیچگونه اندیشهی ذاتی وجود نداشته باشد، پس، باورها و بینشها فقط میتوانند محصول آموزش و پرورش باشند.
▬ بنا بر این، برای ریشهکنی تعصب و خرافات، پذیرش جهانی اشکال معقول و روشنبینانهی آموزش و پرورش ضرورت داشت. این تصویر از ذهن و سرچشمهی معرفت، پیامدهای برابریگرا و دموکراتیک آشکاری داشت.
مآخذ:...
هو العلیم