برداشت آزاد از آنتونی آربلاستر؛ ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ بندیکت اسپینوزا (Benedict Spinoza, 1632-1677)، اگر خوب درک میشد، هوادار یک آزادی مثبت بود و از همان ابتدا یکی از منتقدان بالقوه، و در عین حال، نیرومند لیبرالیسم امروز محسوب میشد. در هر حال، تأثیرات او بر روند فکر سیاسی قدری پیچیدهتر بود.
▬ از دید اسپینوزا، اشیاء فقط به همان ترتیب و نظمی که توسط خداوند آفریده شدهاند، میتوانستند آفریده شوند. اسپینوزا مدعی است، لازمهی داشتن درکی حقیقی از جهان، به کار گرفتن نیروهای منطقی و پیونددهندهی ذهن است، نه تأثرات حسی آنی و غیر نظامدار. عقل در دیدگاه اسپینوزا، نه تنها بردهی شهوات یا امیال نیست، بلکه قوهای است که میتواند ما را از شرایط معمول عبودیت در برابر میل و شهوت نجات بخشد و به چنان مرتبهای برساند که اعمالمان به انگارهای غایتمند و پایدار تبدیل شود.
▬ از نظر اسپینوزا، عقلانیت و آزادی به یکدیگر پیوستهاند. از دید وی همهی موجودات طبیعت بر اثر اراده یا انگیزهی بقا و شکوفا شدن به مثابه یک فرد متمایز، جان میگیرند. وی، همچنین، بر «غیریت» و خودمختاری طبیعت و موجودات آن تأکید میکند.
▬ اسپینوزا معتقد است آزادی فقط فقدان موانع خارجی نیست، بلکه خودمختاری ارادهی تعلقی را نیز شامل میشود. از این قرار، میتوان او را یکی از منتقدان بالقوهی لیبرالیسم به شمار آورد. با وجود این، مفهوم مثبت او از عقل به لیبرالهای عصر روشنگری میرسد و او را با دوران قهرمانی علم پیوند میدهد. اسپینوزا فردگرا است، بدون آن که ذرهگرا باشد. آزادترین موجودات از نظر اسپینوزا عاقلترین آنها هستند و عاقل بودن به معنی عمل کردن بر طبق موازین طبیعت و ضرورت است.
مآخذ:...
هو العلیم