جان لاک در رساله دوم (حکومت مدنی)؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ آدمیان، چنانکه اثبات شده است، با حق آزادی کامل و بهره وری بلامنازع از همهی حقوق و امتیازات قانون طبیعت زاده شدهاند، و هر فرد با همه افراد بشر در دنیا برابر است، و طبیعت به وی حق آن داده است که نه تنها از دارایی خود، که عبارتست از جان و آزادی و اموال، در برابر صدمات و تجاوزت حراست کند، بلکه در برابر دیگران، به هنگام قانون شکنی و تعدی به حقوق وی، قضاوت کند و آنها را به کیفر رساند. ...
▬ اما، ... تنها و تنها وقتی اجتماع سیاسی به وجود میآید که همه اعضای آن از حق طبیعی خود گذشته، آن را به دست جامعه بسپارند، و در هر حال و وضعی، بتوانند برای احقاق حق خود، به قانونی که آن جامعه وضع میکند، توسل جویند.
▬ و به این ترتیب، کار قضاوتهای شخصی افراد پایان میپذیرد، و جامعه، خود، داور اصلی اعمال مردم خواهد شد ... و دربارهی همه اختلافاتی که احیاناً میان افراد آن اجتماع در هر مورد درگیر شود، اتخاذ تصمیم خواهد کرد؛ و هر عضوی را که جرایمی بر ضد اجتماع مرتکب شود، با کیفری که قانون تعیین کرده است، به مجازات خواهد رساند...
▬ بنا بر این، تنها و تنها، وقتی اجتماع سیاسی یا مدنی به وجود میآید که عمدهای از آدمیان در یک اجتماع گرد هم آیند، و هر یک از آنها از حق خود که مربوط به اجرای قانون طبیعت است، در گذرد، و آن را به عهدهی عموم گذارد. و هر جا که عدهای از افراد که در وضع طبیعی به سر بردهاند وارد اجتماع شوند تا یک جمعیت یا یک واحد سیاسی به وجود آوردن و یک حکومت فائقه بر خود حاکم کنند، اجتماع سیاسی تشکیل مییابد، یا در غیر این صورت، ممکن است، هر فرد به اجتماع سیاسی که قبلاً تشکیل شده است، بپیوندد و عضویت آن را قبول کند.
▬ به این ترتیب، فردی که به اجتماع ملحق میشود، به آن اجتماع، قدرت و حق وضع قوانین را داده است، تا آن اجتماع، قوانین را که مطابق با خیر عمومی و نیاز کلی جامعه افراد است، وضع کند؛ و متعهد میشود که در صورت لزوم، برای اجرای قوانین با اجتماع همکاری کند. و این، سبب میگردد که افراد از وضع طبیعی خارج شوند و به یک اجتماع سیاسی (یا مشترک المنافع) وارد گردند، و دولتی بر پا دارند که قدرت قضایی را در اختیار داشته باشد، و بتواند در مورد اختلافات آنان تصمیم بگیرد، و اعضای آن اجتماع را از گزند یکدیگر مصون و در امان دارد؛ در این اجتماع سیاسی، قانونگذار و مجری خود دولت است. لکن، اگر افرادی گرد هم آیند و به هرگونه که باشد همبستگی یابند، اگر چنین قدرت فائقهای که بتوانند در صورت لزوم بدان توسل جویند، میانشان وجود نداشته باشد، هنوز در وضع طبیعی به سر میبرند.
مآخذ:...
هو العلیم