سعید نجیبا؛ ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ اگر سازمانهای محلی به معنای واقعی کلمه به وجود آیند، آن وقت افراد هر محلی خود نیازهای محلی را تشخیص میدهند، و از منابع مالی محلی که در اختیار آنان قرار داده شده است، عوارض و مالیات وصول میکنند، و سازمانهای لازم را برای اداره امور محلی به وجود میآورند، با نیروی انسانی و وسایل و ابزار مورد لزوم آنها را مجهز میسازند، و خود در اجرای سیاستها، خطمشیها، و برنامههای محلی خویش اقدام میکنند.
▬ مشارکت افراد در اداره امور محلی خود با داشتن اختیار تصمیمگیری (هر چند در چهارچوب برخی سیاستهای کلی که به مصالح کل کشور یا شهر مربوط میشود) حاصل میگردد و اختیار تصمیمگیری هم مستلزم فراهمآوردن امکانات گوناگون برای اجرای تصمیمات و سیاستها و خط مشیهای متخذه در محل است.
▬ توش و توان سازمانهای محلی ما، رفته رفته تقلیل مییابد و از این روست که مشارکت عملی افراد هم در اداره امور محلی خود و همچنین، در اداره امور مملکت خویش آن طور که باید و شاید تأمین نمیگردد. مشارکت افراد در اداره امور جامعه محلی، خود باعث میگردد که چشمان خود را بر روی حقایق محیط اجتماعی خویش باز نگه دارند. نیازهای دستهجمعی را دریابند، به نظام سازمانی و اداری حاکم بر مقدرات خود بنگرند و به نقایص و مشکلات موجود در آن واقف گردند. این دید واقعبین، فکر آنان را به کار میگیرد؛ در این موقع است که اغلب تردید منطقی به وجود میآید، درست و صحیح بودن نظام اداری موجود شهر و روستای خود و نحوهی رهبری حکام محلی شک میکنند و به دنبال این شک و تردید ناگزیر سؤلاتی را برای خود و برای دیگران مطرح میسازند. پرسشهای گوناگون، نه تنها فکر سؤالکننده را بیشتر به کار میاندازد، بلکه باعث میشود که به دنبال جواب سؤال خود برود و حقایق مربوط را به دست آورد و جرقهای در مغز مخاطب سؤال میزند و روزنه کوچکی را در مغز او به وجود میآورد. انسان از آغاز تولد تا حین مرگ عوالم و دنیاهای مختلفی را سیر میکند و از آنجا که عناصر و عوامل تشکیلدهنده این عوالم گوناگون که عبارتند از دنیای اختلافات فردی، دنیای اختلافات گروهی، دنیای اختلافات طبقاتی و دنیای اختلافات فرهنگی برای جمله افراد بشر یکسان نیست و ناگزیر حواس، مدکات و تجارب آنان در زمینههای متفاوت توسعه پیدا میکند. از این رو، شخصیت، دید و قضاوتها و نظام ارزشهای گوناگونی به وجود میآید و در نتیجه، تشخیص اولویتها و اهمیت مسائل و امور مهم برای افراد یک جامعه یکسان نخواهد بود. اینجاست که برخورد عقاید درگیر میشود، بحث و انتقاد به میان میآید و امکان توجه به حقایل برای هر فرد مبارز ایجاد میشود و استدلال مبتنی بر درک و شعور اجتماعی به وجود میآید، و در نتیجه، تدابیر اداری و اجتماعی مختلف در قلمرو حکومت محلی و در نهایت در سطح سازمانهای اداری و اجتماعی ملی و مملکتی ظاهر میشود. اگر افراد در این حال احساس کنند که در محدودهی سیاستها و خطمشیهای کلی اختیار اداره امور حکومت محلی خود را در دست دارند، از میان تدابیر مختلف آن را که مستدلتر و برتر میدانند، انتخاب میکنند و به علاوه، مسؤولیت آن را میپذیرند و از حجم نارضایتیهای اجتماعی به دلیل آگاهی از دشواری تدبیر امور و همچنین، سهیم شدن در مسؤولیت اتخاذ تصمیمات کاسته میشود.
مآخذ:...
هو العلیم