برداشت آزاد از آنتونی آربلاستر؛ ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ لیبرالیسم، همدوش با سرمایهداری نشو و نما پیدا کرده، و حتی، امروزه نیز نظامهای سیاسی لیبرال دموکراتیک فقط در کشورهای پیشرفتهی سرمایهداری شکوفا میشود.
▬ مارکسیستها، بر این نظراند که سرمایهداری، «حامل» لیبرال دموکراسی است، نه «حامی» آن. «مدارا»، فقط در مورد کسانی اعمال میشود که تهدیدی جدی برای سرمایهداری نباشند.
▬ در جایگاه سیاسی مقابل، اقتصاددانان و سیاستمدارانی قرار دارند که لیبرال دموکراسی و آزادی فردی را بدون سرمایهداری ناممکن میدانند. وجود قدرت اقتصادی در دست اشخاص، حافظ آزادیهای فردی است، زیرا، قدرت دولت را محدود میکند. خب؛ این، برداشت لیبرالهای کلاسیک است که در این مورد، وضع روشنی دارند. اما کینزیها نیز، چنین موضعی دارند. کینز، با رد آموزه هماهنگی منافع اسمیت، به بیان آنچه که باید شکل و جهت عمل دولت باشد پرداخت. بله؛ کینز به رغم اسمیت، با واگذاری نقشی مثبتتر به دولت، در مدیریت اقتصاد موافق است، ولی او، تحصیل ثروت را مستهلک ساختن نسبتاً بیزیان انرژیهایی که اگر صرف تولید ثروت نمیشدند، به مجاری خطرناکتری منحرف میشدند. از دیدگاه کینز، «فردگرایی» در مفهوم «تجلی ابتکار و شخصیت فردی» در عرصهی اقتصادی، «بهترین ضامن آزادی شخصی» و «جلوههای متنوع زندگی» بود. اکثر لیبرالهای معاصر و بسیاری از سوسیال دموکراتها، اگر ناگزیر شوند از سرمایهداری دفاع کنند احتمالاً، در همان خط کینز حرکت خواهند کرد.
▬ اگر لیبرالها، اصل تساوی فرصت را واقعاً جدی بگیرند، ناگزیر از تعدیل تعهد خود نسبت به دو نهاد اصلی سرمایهداری، یعنی، انگیزههای اقتصادی فردی و مالکیت خصوصی خواهند بود. لیبرالها، در عمل آشکارا برای اصل آزادی به منظور تحصیل ثروت و استفاده از آن به دلخواه خویش، بیش از تساوی فرصت یا تعلق پاداش به صرف شایستگی اولویت قائل بودهاند.
▬ لیبرالها، قدری نابرابری را نه تنها اجتنابناپذیر، که مثبت و مطلوب تلقی میکنند. آن برابری که لیبرالها ادعا میکنند بدان باور دارند، برابری فرصتهاست. نابرابری موروثی در دیدگاه لیبرالیسم قبول نیست، اما، نه نابرابری ناشی از شایستگی یا لیاقت.
▬ لیبرالها، به دلیل استقلالی که دارایی در اختیار صاحبان خود میگذارد، آزادی را با مالکیت خصوصی مرتبط میسازند.
▬ لیبرالیسم در دفاع از مالکیت خصوصی به مثابه سنگر آزادی فردی، مالکیت کوچک را که استقلال ببار میآورد از مالکیت بزرگ که موجب وابستگی و استثمار میشود، تفکیک نکرده است. احترام به مالکیت خصوصی، در هر مقیاسی در لیبرالیسم، مقدم بر تساوی فرصت و استقلال شخصی قرار میگیرد.
▬ لیبرالها، به ابقای نابرابری و امتیازات طبقه گردن میگذارند. لیبرالها را نمیتوان مساواتگرا به مفهوم متداول این واژه نامید، اما، به برابری در مقابل، قانون، تساوی حقوق مدنی و سیاسی و تساوی فرصت، اعتقاد دارند. لیبرالها، نمیتوانند از نابرابری دفاع کنند، اما، تمایلی به حمله به آن نیز ندارند. دیدگاه لیبرال در مورد نابرابری یکی از نمونههای کلاسیک عدم صداقت است.
مآخذ:...
هو العلیم