فیلوجامعه‌شناسی

توسعه‌ی سازمان‌های محلی؛ راهبرد اصلی مدیریت شوراهای شهرهای بزرگ

فرستادن به ایمیل چاپ

سعید نجیبا


▬ به نظر می‌رسد که کارآمدترین شیوه برای سیاست‌گذاری اجتماعی در ایران، و همین‌طور نظریه‌سازی در این باب، پذیرش انتقادی برخی نهادهای سنتی و ریشه‌دار در این جامعه و تلاش برای استفاده از آن‌ها برای مهندسی اجتماعی باشد. این نکته نتیجه‌ی کلیدی در مقوله‌ی شوراهاست که تقریباً، کلیه‌ی متفکران با رویکردهای سیاسی مختلف بر آن اتفاق نظر دارند؛ در واقع، از آن‌جا که ما جامعه‌ی ایران را به درستی نمی‌شناسیم، معمولاً، یکی از بهترین شیوه‌های طراحی پروژه‌های مهندسی اجتماعی بررسی بر روی نهادهای موفق در جامعه‌ی ایران است. به این ترتیب، جمع‌بندی دکتر پرویز پیران در مورد پروژه‌ی شوراها این است که باید از نهاد محلی موفق در این مورد (هیأت‌های مذهبی) استفاده یا حداکثر از آن‌ها الگوبرداری شود:

• «فاجعه این است که …، حتی، نیامدیم در همین شوراها از الگوهای هیأتی سابق استفاده کنیم. من نمی‌خواهم بگویم الگوهای هیأتی را می‌توان تقویت کرد، چون الگوهای سنتی در حال تضعیفند و البته، بایستی الگوهای مدنی و نهادهای مدنی را ایجاد کنیم، اما، می‌بایست از آن الگوهای سنتی بیاموزیم».

▬ این جمع‌بندی، صرف‌نظر از پذیرش غیر انتقادی زوال الگوهای سنتی به رغم کارآمدی آن‌ها، به دو جهت اهمیت بسیار می‌یابد؛ از یک سو یحتمل می‌توان دکتر پرویز پیران را جامعه‌شناس مسلط در حوزه‌ی جامعه‌شناسی شهری ایران دانست و این‌که ایشان تا این اندازه الگوهای سنتی را موفق می‌دانند و عدم الگوبرداری از آن‌ها را در کار شوراها از جمله‌ی عوامل نخستین دوره‌ی این پروژه می‌دانند شایان توجه است. از سوی دیگر، این جمع‌بندی را می‌توان به طریقی جمع‌بندی رویکرد حاکم بر شوراها در دوره‌ی اول و برنامه‌ی بالقوه‌ی آن برای دور دوم دانست.
▬ چنین تلقی‌ای در مورد ماهیت صحیح شوراها و ضرورت تقطیع آن‌ها به واحد خردتر در شهرهای بزرگ منحصر به دکتر پرویز پیران نیست؛ جناب اعظم خاتم نیز در گفتاری که در ماهنامه‌ی «آفتاب»، ش. ۲۲، مورخ دی و بهمن ۱۳۸۱ (صص. ۹-۶۴. ) منتشر گردیده است نیز بیان گردیده است. به زعم وی:

• «نکته مهمی که در تشکیل شوراهای مردمی باید در نظر داشت، آن است که تمامی ساکنان یک منطقه، شهر و شهرستان باید شوراها را از خود بدانند و همواره ارتباط خود را با شوراهای خود حفظ کنند و اعضای شوراها باید در استمرار این ارتباط و استحکام آن بکوشند. از این رو، صلاح است در هر منطقه از شهر یا روستا، دهکده، بخش شوراهای خاص همان منطقه تشکیل گردد و مردم هر چه بیشتر در شوارها نماینده داشته یا خود شرکت کنند، شوراها کاراتر و مؤثرتر خواهند بود و این شوراهای پایه یا خرد بهتر و بیشتر می‌توانند با مردم تماس داشته باشند، مشکلاتشان را شناسایی کنند و با کمک و همیاری خود مردم در رفع و حل آن‌ها اقدام کنند. نباید تنها به انتخاب نمایندگان شوراهای شهر از سوی ساکنان اکتفا کرد و شوراها جدا از مردم به کار بپردازد و مردم هم به تدریج شورا و وظایفی را که در قبال آن دارند به فراموشی بسپارند.
• «…امروز در کلیه کشورهای جهان که حکومت‌های کهن استبدادی را کنار گذاشته‌اند و مردمشان هر چه بیشتر به مسائل و معضلات جامعه خود علاقه‌مندی نشان می‌دهند، سعی می‌کنند در انجمن‌ها و گروه‌ها و تشکیلات هر چه بیشتر خرد و کلان اجرایی، تعاونی، تولیدی، فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی شرکت کنند و این انجمن‌های کوچک و بزرگ که تعداد اعضای متفاوتی دارند، بر حسب استعداد و علاقه و امکانات خود به یک خدمت اجتماعی ذکر شده بالا بپردازند. از طرفی سازمان‌های خیریه غیردولتی که به N. G. O. موسومند، خدمات با ارزش مهمی را در جوامعشان عهده‌دار می‌گردند که شامل بخش‌هایی از خدماتی است که دولت‌ها نمی‌توانند به انجام برسانند. این نهادهای کوچک و بزرگ دولتی مشابه شوراهای منتخب مردمی و در کنار آن‌ها، در جذب نیروهای منفرد و منفعل و مستعد در جامعه و تشویق و ترغیب و پرورش استعدادهای ناشکفته و بهره‌گیری از توان مادی و معنوی و فکری اعضای خود کوشا خواهند بود. این ارگان‌های غیردولتی یار و یاور شوراها خواهند بود و همیاری و همکاری دائمی و مستحکمی با هم خواهند داشت. شرکت‌کنندگان در این نهادها به یک اصل واقفند و آن اجتماعی بودن انسان و وظیفه‌مند بودن او در انجام خدمات اجتماعی و مشارکت در کاهش آلام و نابسامانی همنوعان خود در جامعه است.
• «در مدت چهار سال گذشته شوراهای روستاها و بخش‌ها و شهر‌های کوچک منشأ خدمات بسیار زیاد بوده‌اند. در شهرهای بزرگ هم خدماتی انجام داده‌اند، ولی، به علت عدم تناسب تعداد اعضای شوراهای این قبیل شهرها با تعداد ساکنان و گستردگی جغرافیایی آن شهرها خدماتشان چشم‌گیر و همه جانبه و گسترده نبود. به عنوان نمونه، شورای شهر تهران با پانزده نفر عضو، مسلماً نمی‌توانست به شناسایی مشکلات شهرک‌های حاشیه تهران بپردازد، چه رسد به رفع مشکلات و معضلات تک تک آن نواحی و مناطق.
• «لذا شایسته‌تر آن بود که انتخابات شوراها کاملاً محلی بود و ابتدا در مناطق و محلات مختلف و شهرک‌های اطراف صورت می‌گرفت و شهردار هر منطقه با کمک شوراهای منطقه خود به رفع و حل مشکلات همان منطقه می‌پرداخت. بعد نمایندگان منتخب این شوراهای پایه، شوراهای شهر تهران را تشکیل می‌دادند؛ به این ترتیب، شورای شهر تهران به واقعیت دموکراسی مردمی و مردم‌سالاری بیشتر نزدیک بود که هدف از تشکیل شوراها در اصل واگذار کردن کار مردم به مردم است. اگر شورای شهر تهران و دیگر شهرهای بزرگ به این ترتیب، پیشنهادی تشکیل می‌گردید، به احتمال زیاد منشأ خدمات بیشتری می‌شد و، حتی، گرفتار جناح‌ بندی‌های سیاسی نمی‌گردید».

▬ تجربه‌ی کشورهایی مانند سوئد از کشورهای اسکاندیناوی که در حاکمیت محلی تجربه‌ای طولانی دارند، لزوم خرد کردن شوراها به شوراهای خردتر در شهرهای بزرگ را گوشزد می‌کند. سوئد از ۲۴ استان و هر استان به چند کمون تقسیم شده است. این کمون‌ها به قدری خرد و کوچک هستند که کشور نه چندان وسیعی مانند هلند از ۲۸۰ کمون تشکیل شده است. بالاترین مرجع تصمیم‌گیری در هر کمون شورای شهر بوده، و مسؤول اجرای تصمیمات آن هیأت رئیسه‌ی شهرداری است که از طرف شورای شهر تعیین می‌شود (درآمد کمون‌ها از منابعی از قبیل مالیات بر درآمدها، سوبسیدهای پرداختی از سوی دولت مرکزی و ارائه‌ی برخی خدمات بوده و مخارج آن‌ها شامل پرداخت حقوق کارکنان، پرداخت سوبسید و انجام فعالیت‌های فرهنگی می‌باشد).
▬ دکتر فرامرز رفیع‌پور بر اهمیت واحدهای «محله» در جامعه‌ی شهری ایران تأکید می‌کنند و کارکردهایی برای آن برمی‌شمرند که به نظر می‌رسد که این کارکردها اساسی‌ترین کارکردهایی هستند که برای فعال کردن شوراها مؤثر خواهند بود. از دیدگاه ایشان، ما در نظام سنتیمان چیزی به نام «محله» داشتم و داریم که دارای کارکردهای بسیار مهم اجتماعی بوده و هنوز هم (هرچند کمتر) می‌باشد. در هر محله سنتی ما چند مرکز تجمع گروهی داشته‌ایم که برخی از آن‌ها هنوز وجود دارند: مسجد و حسینیه، قهوه‌خانه، زورخانه، سونا، «سر کوچه“…. محله کارکردهای مهمی داشت و هنوز هم دارد، از جمله در حل مسائل مختلف و کمک متقابل. محله نقش بسیار مهم اجتماعی شدن و کنترل رفتار جوانان و تطبیق رفتار آن‌ها با هنجارهای ارزیابی شده را داشت.
▬ از نظر دکتر فرامرز رفیع‌پور، «مهم‌ترین واحد فعالیت گروهی هر محله که هنوز هم پابرجاست، هیأت است. این هیأت دارای تمام خصوصیات یک گروه اجتماعی کامل است. یعنی، دارای نظام تقسیم کار و تفکیک نقش‌های دقیق و درونی شده هستند». نکته‌ی مهمی که در ارتباط با شوراها و این ابرام دکتر رفیع‌پور قابل طرح است، تجربه‌ی شکل‌گیری شوراهای محله در مساجد به هنگام جنگ ایران و عراق است، که برای سامان‌دهی محلات و خصوصاً سامان‌دهی اقتصاد و مصرف محلات نقش مهم بی‌رقیبی بازی کردند.
▬ دکتر فرامرز رفیع‌پور برای نشان دادن میزان انسجام موجود در درون واحدهای هیأتی به مطالعه‌ی موردی هیأت‌های عزاداری محرم می‌پردازند:

• «در ایام محرم و بالاخص در روزهای تاسوعا و عاشورا، همه دقیقاً می‌دانند که کی (چه شخصی) باید آشپزی کند، کی پول غذا را می‌دهد، کی غذا را توزیع می‌کند، کی چای تهیه می‌کند، کی روحانی را دعوت می‌کند، کی مجلس را تزئین می‌کند، کی دسته را راه می‌اندازد، کی میکروفون و وسایل برقی و کی چراغ زنبوری را سازماندهی می‌کند، کی نوحه می‌خواند و کی نظم دسته را به عهده می‌گیرد… الی آخر.
• وقتی مراسم سوگواری شروع می‌شود، «دسته» سازماندهی خاصی است؛

• «دسته» از چند قسمت تشکیل شده است: مردها در جلو؛ بدرقه‌کنندگان، از جمله زن‌ها در عقب.
• هر دسته علاوه بر پرچم مخصوص خود که عموماً بر روی آن نام هیأت نوشته شده است، دارای «علم» و پرچم‌های سنگین (با ورقه فولاد زیاد و پرهای رنگین) خاص خود است که افراد معمولاً، قوی محله (گاه نیز برای نمایش قدرت بدنی) آن‌را حمل می‌کنند و لذا، خود را از گروه و محله دیگر متمایز می‌کند.
• اکثریت تقریباً، بدون استثناء افراد، لباس سیاه و لذا، یک رنگ برتن دارند.
• سینه زن‌ها خود از دو گروه تشکیل و هر گروه با یک پرچم، (دارای دو دسته چوبی که توسط دو نفر حمل می‌شود)، مشخص و از یکدیگر با فاصله ۳ تا ۵ متر نگه داشته می‌شوند.
• در گروه سینه‌زن‌ها یک مداح وجود دارد (با نقش رهبر سازمان‌دهنده دسته) که یک بیت شعر مذهبی را با آهنگ احساسات برانگیز می‌خواند و، سپس، گروه اول سینه‌زن‌ها مصراع اول آن‌را و گروه دم سینه‌زن‌ها مصراع دوم بیت را تکرار می‌کنند، و هم را با آن به طور ریتمیک سینه می‌زنند (= موسیقی گروه یا سرود همراه با کنش متقابل).

• شدت ضربات سینه‌زنی که خود علامت و معرف میزان برانگیخته شدن احساسات جمعی است، بستگی به عوامل مختلف دارد، اما، به غیر از احساسات غم‌انگیز مذهبی، عموماً چند عامل دیگر نیز در آن مؤثر به نظر می‌رسند:

• تعداد شرکت‌کنندگان، هرچند که تعداد شرکت‌کنندگان در دسته بیشتر باشد، فعالیت آن‌ها بیشتر می‌شود.
• نزدیک شدن یک دسته دیگر (گروه رقیب)
• نزدیک شدن به یک محله و افراد مشاهده‌کننده، مخصوصاً حضور دخترهای باحجاب محله، غرور جوانان سینه‌زن را برانگیخته و آنان را به فعالیت بیشتر و نمایش توانائی‌های خود وامی‌دارد.

• زنجیرزن‌ها نیز گر چه لباس سیاه برتن دارند، اما، در چند وجه از سینه‌زن‌ها متمایز می‌شوند و بر زیبائی دسته می‌افزایند.

• اعموماً داشتن یک پیشبند سیاه،
• آراستگی جمع زنجیرزنان در دو خط پشت سرهم،
• عموماً رعایت قد زنجیرزنان (بزرگ‌ترها اول و بچه‌ها اواخر خط)
• حرکت و زدن همشکل زنجیرها با وجود ریتم‌ها و حرکت‌های مختلف،
• حرکت و چرخش‌های بدنی همشکل زنجیرزن‌ها.

• به این ترتیب، آن‌ها هم‌چون لشگری آراسته و منظم و سازمان یافته بر ابهت دسته می‌افزایند.
• عموماً در فاصله بین زنجیرزن‌ها و سینه‌زن‌ها، مداحان و سنج‌زنان حرکت می‌کنند. مداحان ماهرانه و متخصصانه با اشعار و آهنگ‌های احساس برانگیز، بر شور و احساسات دسته می‌افزایند و موفقیت خود را در همین میزان برانگیختن احساس می‌بینند و لذا، با تمام وجود و احساس، هم خود را بر این می‌گذارند. سنج‌زنان جوان نیز با صدای بلند و سه‌ضربه‌ای سنج، عموماً در هنگام خاموشی دسته، برای حفظ ریتم، نظم و عظمت دسته می‌کوشند.
• افراد گلاب زن و سقاها نیز با نیت عبادت الهی، و آن‌را به عنوان یک عبادت می‌دانند و از این طریق سخت تحت تأثیر احساسی قرار می‌گیرند. به این ترتیب، احساسات جمعی سریعاً، بین همه حضار تقویت، تکثیر و همه‌گیر می‌شود و یک گروه منسجم را به وجود می‌آورد.
• «اهالی محله مجاور، بالاخص خانم‌ها که از پیر و جوان به تماشای دسته می‌آیند، و هم‌چنین، حضار در حسینیه، سینه‌زنان و زنجیرزنان را در «هنرنمایی» بیشتر ترغیب می‌کنند. آن‌ها با ضربه‌های محکم‌تر و مرتب‌تر، با صداهای هماهنگ‌تر و بلندتر و با غرور بیشتر، توانائی‌های خود را به نمایش می‌گذارند. از این طریق یک نوع رقابت و مقایسه (مانند شرکت در یک مسابقه دوستانه‌ی ورزشی) به وجود می‌آید که هم‌چون یک گروه غریبه یا دشمن مشترک در تحکیم همبستگی هیأت‌ها در حد سازنده و نه مخرب بسیار مؤثر است.
• «حالا بعد از کسب این اطلاعات است که نویسنده درک می‌کند که چرا در زمان کودکی‌اش بسیاری از هم محله‌های یهودی وی، با تماشای این مراسم، عمیقاً گریه می‌کردند. گرچه برخی از اقوامشان آن‌ها را از تماشا منع می‌نمودند و هم‌چنین، چرا عده قابل توجهی از یهودیان مسلمان می‌شدند.
• «همچنین، در اردیبهشت سال ۱۳۷۷، در شهرک غرب (فاز ۲) یک وضعیت جالبی در این زمینه قابل مشاهده بود. در مسجد جدیدالتأسیس «الزهرا»، هیأت امنای مسجد کوشش و تمایل زیادی به جذب جوانان (مدرن) این محله داشت، اما، کمترین آثاری از موفقیت به چشم نمی‌خورد. حتی، جوانانی از این گروه مدرن که در منزل نماز می‌خواندند به مسجد نمی‌‌آمدند. تحت این شرایط، در دهه اول محرم این سال در کنار این مسجد (بدون ارتباط با آن)، جوانانی که در روزهای عادی بیشتر به عنوان جوانان مدرن طبقه‌بندی می‌شدند یک تکیه بپا کردند. اول کسی این تکیه را جدی تلقی نمی‌کرد، اما، در شب‌ها و روزهای تاسوعا و عاشورا صدای مداحی زیبا با ریتم‌های منظم سینه و سنج آن‌چنان جلب توجه می‌کرد که کم‌کم اکثر افراد از مسجدروها تا غیر مسجدروهای مدرن را به خود جلب کرد. دسته تشکیل شده بود از همان جوان‌های مدرن، مداح و سنج‌زنان نیز از همان تیپ بودند. در کنار دسته هم گونه افراد بالاخص تعداد بسیار زیادی از زن و مرد و دختران جوان مدرن با لباس‌های مد روز، اما، با رعایت مرزهای اخلاقی مذهبی، البته، تا حدی که خودشان آن مرزها را تشخیص می‌دادند.
• «این مشاهده نشان داد که پتانسیل تمایلات مذهبی در بین جوانان مدرن ما نیز بسیار زیاد است، اما، روش‌های متناسب جدیدی برای جذب آن‌ها لازم است و روش‌های تاکنون، عمل شده، آن کارکرد لازم را ندارند».

▬ با توجه به نظریات متفکران عمده‌ای که تاکنون، راجع به مسائل شهری ایران اظهار نظر نموده‌اند، مهم‌ترین طریق برون‌رفت شوراهای شهرهای بزرگ از وضعیت فعلی، تقطیع آن‌ها به هیأت‌های محلی، تشخیص داده شده است که در مهم‌ترین مؤلفه‌ی خود، باید با زمینه‌های فرهنگی شهرهای مختلف همساز باشند.
▬ فی‌المثل، در شهرهایی مانند تهران، مساجد و تشکل‌های هیأتی، یا اخیراً پاتوق‌های محلی بهترین مراکز برای تشکیل هیأت‌های محلی کوچک است که هم می‌توانند نقش بازوی اجرایی شوراهای اصلی شهرها را بازی نمایند و انجام امور محلات را تسهیل کنند، و هم شوراها نیز می‌توانند از آن‌ها به عنوان مؤلفه‌های قدرت در مقابل، نهادهای قدرتمندی که در برخی تصمیم‌گیری‌ها با آنان شریک هستند بهره‌گیری نمایند.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.