فیلوجامعه‌شناسی

ــ̓ ̓ـکوتیشن: هگل درباره دولت/ آزادی مطلق/ ترور

فرستادن به ایمیل چاپ

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل در «پدیدارشناسی روح»


▬ در این تک صدایی بی روح و مبتذل، خرد حکومت، هوش مجرد اراده کلی در ارضای خودش نهفته است.
▬ خود حکومت چیزی نیست مگر تمرکز خود-مستقرساز، یا فردیت اراده کلی. حکومت که از دیدگاهی مفرد اراده می‌کند و اراده‌اش را اجرا می‌کند در عین حال نظم و عمل ویژه‌ای را اراده و اجرا می‌کند.
▬ از یک سو، همه افراد دیگر را از عملش طرد می‌کند، و از سوی دیگر، بدین وسیله خودش را به عنوان حکومتی تأسیس می‌کند که یک اراده ویژه است و از این رو با اراده کلی در تضاد قرار می‌گیرد؛ نتیجتاً برای آن مطلقاً ناممکن است که خودش را به صورت چیزی جز یک دسته [یا جناح] نمایش دهد.
▬ آن چه حکومت نامیده می‌شود، صرفاً دسته فاتح است، و در همان واقعیت دسته بودن آن، ضرورت مستقیم سرنگونی‌اش نهفته است؛ و بر عکس، حکومت بودن آن، آن را به یک دسته، و بنا بر این، به گناهکار تبدیل می‌کند.
▬ وقتی اراده کلی قائل می‌شود که آن چه حکومت بالفعل انجام داده جنایتی علیه آن بوده است؛ حکومت به سهم خود، هیچ چیز ویژه و از نظر بیرونی آشکار ندارد که بدان وسیله گناه اراده مخالف با آن بتواند نشان داده شود؛ زیرا آن چه در تخالف با آن به مثابه اراده کلی بالفعل قرار دارد فقط یک اراده غیرواقعی محض یا نیت است.
▬ بنا بر این، مظنون بودن، جای گناهکار بودن را می‌گیرد، یا لااقل، معنا و تأثیر آن را دارد و واکنش خارجی در مقابل این واقعیت که در بطن ساده نیت قرار دارد، عبارتست از انهدام سرد و بالفعل این خود موجود که از آن هیچ چیز دیگری جز وجود صرفش نمی‌تواند گرفته شود.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.